ده دسامبر برابر با نوزده آذر به استناد تصویب منشور جهانی حقوق بشر در سال 1948 به عنوان روز جهانی حقوق بشر در تاریخ ثبت شده است. این منشور بر خلاف آن چه که رژیم های سرمایه داری، با اتکا به تبلیغات گسترده رسانه های جمعی و اندیشه ورزان رژیم سرمایه، طی بیش از شصت سال گذشته در تلاش القای آن به توده های مردم بوده اند، نه دستاورد سیستم سرمایه داری و نتیجه پایبندی این سیستم به اصول انسانی و اخلاقی، بلکه تحت فشار مبارزات مردم در اقصی نقاط جهان و رشد آگاهی عمومی از حقوق انسانی بوده است.و حتی پس از این شصت و چندسالی که از تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر می گذرد، رژیم های سرمایه داری در هر جای دنیا که توانسته اند این قوانین را زیرپا گذاشته و نقض کرده اند. نمونه بی شمار این موارد را می توان در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی مشاهده کرد. و همه این ها با تایید ضمنی دولت های به اصطلاح متمدن و حقوق بشری پیشرفته اروپا و آمریکا جریان داشته است. این دول متمدن نه تنها خود بارها در کشتار مردم و نقض ابتدایی ترین حقوق آنان مستقیمن دست داشته اند، بلکه همیشه با فروش اسلحه و ابزار و روش های سرکوب از رژیم های ارتجاعی و ضد حقوق بشری حمایت کرده اند و معمولن تا آخرین لحظات این پشتیبانی ها ادامه داشته است، و هرجا هم که به ظاهر برای دفاع از حقوق بشر وارد میدان شده اند، در واقع در صدد حفظ منافع کمپانی های سرمایه داری بوده اند.
پس از ظهور و سقوط رژیم های فاشیستی در اروپا، آگاهی عمومی دست کم در این منطقه از جهان به سطحی رسیده بود که سرمایه را مجبور می کرد به بخشی از حقوق توده های مردم تن دردهد. نگاهی گذرا به چندصدسال تاریخ سلطه سرمایه برجهان گویای این واقعیت است که سرمایه همیشه تحت فشار مبارزات کارگران، زنان، دانشجویان و دیگر بخش های جامعه سر تسلیم در برابر این حقوق فرودآورده است. سرمایه داری تنها در اثر مبارزه توده ها بود که منع کار کودکان را قانونی کرد. پذیرش حقوق انسانی برای زنان تنها با مبارزه ای خونبار با رژیم های سرمایه داری میسر شد. قوانین محدود کردن ساعات کار روزانه و هفتگی و برقراری حداقل حقوق و دستمزد تنها در اثر مبارزات توده های کارگر و خون های فراوانی که در این راه ریخته شد به دست آمد.
رژیم حاکم بر ایران یک نمونه آشکار از این موارد است. این رژیم طی بیش از سی سال حاکمیت خود بر مردم ایران، و علیرغم این که رسمن منشور جهانی حقوق بشر را پذیرفته است، ابتدایی ترین حقوق انسانی کارگران، زنان، دانشجویان، معلمان، پرستاران و دیگر بخش های جامعه را آشکارا و تحت پوشش قوانین اسلامی زیرپا گذاشته است. یکی از نمونه های بارز این نقض گسترده حقوق بشر، جلوگیری از ایجاد تشکل های مستقل کارگری است. براساس بند 4 ماده 23 منشور جهانی حقوق بشر "هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه های صنفی بپیوندد." این بند یک سر توسط جمهوری اسلامی نقض شده و می شود. این رژیم از همان ابتدای روی کار آمدن خود با شدیدترین وجهی تشکل های مستقل کارگری که به همت خود کارگران و نمایندگان منتخب آنان تشکیل شده اند را به شدت سرکوب کرده، فعالان کارگری را بازداشت و مورد آزار و شکنجه قرار داده و حتی خانواده های آنان را نیز تحت فشار قرار می دهد. اسامی برخی از آنان ار این قرار است:
منصور اسانلو، رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه، علی نجاتی، عضوهیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه که بارها به دلایل واهی به زندان محکوم شده، و ازبیماری شدید قلبی رنج می برد و مدتی پیش عمل جراحی قلب انجام داده است، رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه بدون هیچ حکمی بلاتکلیف و تحت فشارهای شدید دربازداشت بسر می برد. شهابی ازبیماری های متعدد رنج می برد. ابراهیم مددی عضو دیگر هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه بیش از سه سال است که در زندان اوین دوران محکومیتش را از سرمیگذراند و علیرغم اینکه ازبیماری شدید چشم ودیابت رنج می برد و با وجودی که آخرین ماه های محکومیتش را طی میکند ازحق مداوا در بیرون از زندان برخوردار نشده است. حکم ۵ سال زندان تعزیری علیه بهنام ابراهیم زاده، عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری و فعال حقوق کودکان، از طرف دادگاه تجدید نظرتایید شده است. بهنام ابراهیم زاده قریب ۱۷ ماه است که در زندان اوین بدلیل اتهامات واهی زندانی است و از نظرجسمی و روحی تحت فشار بوده است. آیت نیافر از فعالین شناخته شده جنبش کارگری ایران، علی اخوان از یاران کانون مدافعان حقوق کارگر، شیث امانی و صدیق کریمی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، كوروش بخشنده ازاعضای كمیته هماهنگی برای كمك به ایجاد تشكل های كارگری، که اخیرا غیابی به یک سال حبس تعلیقی محكوم شد. معلم زندانی رسول بداقی، غلامرضا غلامحسینی، عضو سندیکای کارگران شرکت واحد و فعال کارگری، شاهرخ زمانی، نیما پوریعقوب، محمد جراحی، ساسان واهبیوش و ...
این فعالان کارگری تنها به دلیل دفاع از حقوق انسانی کارگران به حبس های طویل المدت محکوم شده یا به دلایل واهی بلاتکلیف در زندان نگه داشته شده اند و یا برخاَ به قید وثیقه های سنگین تا تشکیل دادگاه، آزاد شدهاند.
بندهای یک تا سه همان ماده 23 و همین طور مواد 24 و 25 منشور حقوق بشر به شرایط کار و منصفانه و انسانی بودن آن، این که باید تامین کننده معاش کارگر و خانواده اش باشد و این که کارگران باید در شرایط بیکاری یا از کار افتادگی مورد حمایت قرار گیرند، می پردازد. جمهوری اسلامی نه تنها هیچ یک از این موارد را رعایت نمی کند، بلکه با تصویب پی در پی قوانین ضد کارگری، شرایط معیشت کارگران را هر روز بدتر می سازد.
کارگران ایران خودرو در نامه ای پیام دادهاند: " ما انسان هستیم ومی خواهیم انسانی زندگی کنیم. دستمزدها باید براساس تورم واقعی تعیین گردد تا ما بتوانیم از پس هزینه های یک زندگی عادی برآییم." و این خواسته ها چیزی نیستند جز همان مواد 23، 24 و 25 منشور جهانی حقوق بشر که 63 سال پیش تصویب شد.
این خواسته ها حداقل خواسته های کارگران ایران است. جمهوری اسلامی نه می خواهد و نه می تواند به این خواسته ها پاسخ مثبت دهد. طبقه کارگر ایران می رود که با درک این واقعیت و دست شستن از امید واهی به لطف بالایی ها، سازمان های مستقل خود را برای پیشبرد مبارزه ای همه جانبه با رژیم سرمایه تشکیل دهد. روز جهانی حقوق بشر فرصتی برای یادآوری این حقوق اولیه انسانی و تلاش در جهت تحقق آن هاست.
علی نجاتی و رضا شهابی دو کارگر بیمار زندانی، فوری و بدون قید و شرط، آزاد باید گردند
10 دسامبر 2011
کانون همبستگی با کارگران در ایران – ایالت نورد راین وستفالن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر