گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در کردستان شماره 21

 تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی


باز داشت و زندانی  فعالین كارگری

- سنندج/ بنابر اخبار منتشر شده، روز دوشنبه 10 بهمن ماه 1390 " صدیق کریمی "  فعال کارگری و عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران در شهر سنندج پس از مراجعه به دادگستری سنندج، بازداشت و روانه زندان شد.
 صدیق کریمی  سال 1366 به جرم شرکت در مراسم "  روز جهانی کارگر در شهر سنندج به همراه 12  نفر دیگر "  بازداشت شده بود که "  صدیق کریمی  و شیث امانی  هر یک به شش ماه حبس تعزیری و 10 نفر دیگر هم هر یک به تحمل ۹۱ روز حبس تعزیری و شلاق "  محکوم کرده بودند. بعد ازگذشت دو ماه از مدت زندانی بودن  صدیق کریمی و شیث امانی، احکام صادره برای بازداشت شدگان سال  86 از سوی رئیس وقت قوه قضائیه لغو و این دو نفر آزاد شدند.
اما پرونده آنان دو باره از سوی دادگاه انقلاب سنندج به جریان افتاده و اوایل امسال، دادگاه اجرای احکام شهر سنندج طی ابلاغیه‌ای به "  شیث امانی و صدیق کریمی "  اعلام کرد حکم شش ماه زندان صادره بر علیه آنان لغو نشده است و این دو کارگر می‌باید روانه زندان شوند. شیث امانی  و صدیق کریمی  از اول سال جاری تلاش کردند زیر بار این ابلاغیه غیرقانونی نروند اما دادگاه اجرای احکام، با فشار آوردن بر اجرای حکم شش ماه زندان این کارگران، نهایتا دستور"  مصادره حقوق ماهیانه ضامن های این دو نفر " را صادر کرد. با این حال شیث و صدیق به مقاومت و اعتراض خود ادامه دادند تا اینکه در " ٢٦ دی ماه ١٣٩٠، هنگامی که شیث امانی قصد ملاقات با دادستانی شهر سنندج در مورد بازداشت غیرقانونی"  شریف ساعدپناه و مظفر صالح نیا "، دو تن از اعضای هیئت مدیره اتحادیه را داشت توسط مامورین بازداشت و بلافاصله به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
اقدام ضد انسانی "  دستگاه  قضائی رزیم اسلامی " در مورد بازداشت و  زندانی نمودن فعالین کارگری و اجتماعی که طی هفته های اخیر در شهر سنندح  و دستگیری دیگر فعالین کارگری در سایر نقاط ایران در راستای اعمال فشار بیشتر بر تشکلها و کانونهای کارگری موجود و فعالین و رهبران کارگری برای به تمکین واداشتن کارگران ایران به وضعیت موجود میباشد. چنین اعمالی کاملا محکوم می باشد و لازم است تمامی احزاب سیاسی کمونیتسی  کارگری و جریانات آزادیخواه و برابری طلب چنین عملی را محکوم و به هر شیوه ممکن برای خنثی کردن و بشکست کشانیدن این سیاست ضد کارگری و برای آزادی این فعالین زندانی شده، فشار آورده و ار هیچگونه تلاشی کوتاهی نکنند!   



کارگران"  کارخانه ریسندگی پرریس در سنندج "  ٨ ماه  دستمزد دریافت نکرده اند.

-  بنا بر گزارشهای پخش شده ، بدنبال اعتصاب یک روزه کارگران کارخانه ریسندگی پرریس در اول آذر ماه 1390  ، کارفرمای این کارخانه  ناچار شد معادل یکماه دستمزد و عیدی و پاداش سال گذشته این کارگران را پرداخت کند اما با گذشت نزدیک به یک هفته از آغاز بهمن ماه و نزدیک شدن به ماه آخر سال، این کارگران همچنان با مشکل  خانمان برانداز عدم پرداخت دستمزدهای خود مواجه هستند و کارفرمای این کارخانه همچنان از پرداخت دستمزدهای معوقه کارگران  خودداری میکند و در مقابل خواست آنان برای پرداخت دستمزدهایشان اعلام میدارد پولی برای پرداخت ندارد و هر کس که نمیخواهد کار کند، برود.

کارفرمای کارخانه پرریس از اول سال تاکنون، فقط دستمزد فروردین ماه بعلاوه معادل یکماه از دستمزدهای این کارگران را به آنان پرداخت کرده است و کارگران این کارخانه در طول سال جاری، مدت ۸ ماه از دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند و در شرایط معیشتی وخیمی ناچار به ادامه کار در این کارخانه هستند.
پیام قدردانی "  شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا " به کارگران سنندج و کلیه کسانی که از آنان حمایت کردند

- ما به عنوان اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و به عنوان یک کارگر، در طول سالهای گذشته و همین امروز، کاری جز دفاع از حقوق انسانی خود و هم طبقه ای‌هایمان انجام نداده‌ایم. اما همچون دیگر کارگران معترض، به ناحق دستگیر و روانه زندان شدیم و در طول مدت کوتاهی که در زندان بودیم مورد حمایت پرشور و بی دریغی از سوی کارگران سنندج و دیگر کارگران در سایر نقاط قرار گرفتیم.

این حمایتها مایه دلگرمی فراوانی برای خانواده‌هایمان و برای ما در داخل زندان بود. ما دست یکایک کارگران و عموم انسانهای شریفی که لحظه‌ای ما و خانواده‌هایمان را تنها نگذاشتند می‌فشاریم و با اعلام سپاس و قدردانی فراوان از این حمایتها، بر اهمیت اتحاد و همبستگی کارگران بیش از هر زمان دیگری تاکید می‌کنیم.
شریف ساعد پناه – مظفر صالح نیا  17/11/1390


مرگ دلخراش  کارگران نقاش ساختمانی در محل کار درشهر مهاباد

بنا به اخبار منتشر شده، روز یکشنبه 3 بهمن 1390 "  3 کارگر نقاش ساختمانی به نام‌های خسرو جان، لقمان مسعودی و سوران کوماسی "   پس از اتمام کار خود، شب را در محل کار میمانند و به دلیل گاز گرفتگی متاسفانه  هر ٣ نفر جان خود را از دست می‌دهند.
جانباختن این رفقای کارگر را به خانواده، دوستان و وابستگانشان تسلیت میگوئیم!



گزارشی از "  کارخانه سنگبری آزغ  " مهاباد
طبق گزارش منتشره از سوی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کارگران کارخانه "سنگبری آزغ" مهاباد در صورت عدم پذیرش شرایط جدید کار در معرض اخراج قرار می گیرند.
در این گزارش از جمله آمده است: "در کارخانه سنگبری آزغ واقع در 6 کیلومتری جاده مهاباد به ارومیه حدود 50 کارگر دائم مشغول به کار هستند که از میان آنان معمولا در نوبت روز 40 نفر و در نوبت شب 8 نفر کار می کنند. حداکثر حقوق هر کارگر با در نظر گرفتن اضافه کاری به سقف 380 هزار تومان می رسد اما غالب کارگران به طور متوسط 320 هزار تومان حقوق دریافت می کنند. استفاده از مرخصی روزانه برای کارگران حتی در شرایط سخت مانند بیماری مقدور نیست، خصوصا در روزهای شنبه و پنجشنبه مطلقا غیر ممکن است به کارگران مرخصی داده شود. به دلیل شرایط سخت کار در محیط سنگبری، اکثر کارگران دچار عارضه هایی مانند رماتیسم و دیسک شدید کمر شده اند. با وجود این شرایط سخت، کارفرمای کارخانه اعلام نموده است که موقعیت و شیوه کار در کارخانه عوض خواهد شد و در صورت عدم پذیرش شرایط جدید، کارگران اخراج خواهند شد.
###
گزارشی از شرکت "   کانی گستر پویان " در مسیر گاده میاندوآب و مهاباد
شرکت کانی گستر پویان واقع در کیلومتر 25 جاده میاندواب مهاباد در سه راه بردشان واقع گردیده و تولید آن انواع سیلیس می‌باشد. در این شرکت 70 کارگر در دو شیفت روز و شب مشغول کار می‌باشند. کارگران شیفت روز، ساعت 6 صبح از مهاباد حرکت کرده و تا ساعت ۷ عصر مشغول به کار هستند. کارگران شیفت شب نیز ساعت 5 عصر حرکت می‌کنند و تا ساعت 7 صبح روز بعد مشغول به کار می‌شوند. هر کارگر، روزانه"  16 هزار تومان دستمزد " دریافت می کند و کلیه هزینه‌های مربوط به غذا به عهده خود کارگران می‌باشد. رانندگان شاغل در این شرکت با "  12 ساعت کار در ماه تنها 450 هزار تومان "  دریافت ‌می‌دارند.
کارگران در این شرکت روزد مزد هستند. در بیشتر مواقع هنگامی که کارگر به محل کار می رسد در صورت عدم نیاز، کارفرما به او اعلام می‌کند که امروز کار نیست و بایستی تا اطلاع ثانوی منتظر باشید و کارگر اخراجی با همان سرویس به خانه بر می‌گردد. بخش های تولید و طرح و توسعه این معدن با توجه به وجود "  پودر سنگ دارای مواد شیمیایی و سرطان‌زا "  می‌باشد به گونه ای که حتی کارفرما و مهندسین شاغل در شرکت نیز به این قضیه اذعان داشته‌اند.
####
گزارشی از كارگری از گروه مبنا پارس

من كارگر با سابقه گروه مبنا پارس هستم كه وابسته به وزارت نیرو است و یك بخش آن برق تهران را تامین میكند. این مركز مجموعا حدود ٦٠٠٠ كارگر دارد. اما چون بخشی كلیدی است و برق پایتخت را تامین میكند آنرا مثل یك دژ حفاظت میكنند و زیر نظر سپاه است. تمام شركت پر از دوربین‌های مداربسته است و ٣ نفر كه جمع شوند فورا تذكر میگیرند. حراست همه جا را در كنترل دارد. البته این فقط وضعیت ما نیست. كلا در مراكز بزرگ و كلیدی رژیم همین وضعیت را برای كارگران ایجاد كرده است. چون از این مراكز و نقش كلیدی آن وحشت دارند چنین میكنند. بطور مثال در محیط كار من بخشی از كارگران از خودی‌هایشان هستند با حقوق بالای یك میلیون. مهندسین كه دو میلیون هم میگیرند. باقی ما كه چند هزار میشویم نهایتا چیزی حدود ٣٥٠ هزار تومان پول میگیریم. من خودم همین حدود میگیرم كه با ٨٠ ساعت اضافه كاری در ماه میشود مبلغی حدود ٥٥٠ هزار تومان. كسانی كه نزدیك سن بازنشستگی هستند صدایش را در نمی‌آورند چون همین پولی را هم كه در میاورند از دست میدهند و معلوم نیست چه حق و حقوقی نصیبشان میشود. سال گذشته بابت اضافه كاری ٢٧٠٠ تومان میگرفتیم امسال ١٨٠٠ تومان. حرف بزنی میگویند اخراجی. اما فضا همه جا اعتراضی است. همه میگویند بشار اسد برود كار این رژیم تمام است. خبر دارم كه اینها ٥٠٠٠ نیرو به سوریه فرستاده‌اند برای سركوب مردم آنجا.

بگذارید از وضعیت دادگاهها بگویم. وارد كه میشوی، میبینیی تعدادی از جوانان را آورده بودند كه دستشان را به هم زنجیر كرده بودند تحت عنوان اوباش و اراذل. مسئله هم در واقع این است كه یا لباسشان اسلامی نیست و یا به دختری نگاه بد!! كرده‌اند. جمعیتی كه به دادگاه آمده‌اند عمدتا به خاطر مساله طلاق است. طلاق، دزدی، همین. نمیدانید چه خبر است. خلاصه قیامتی است. از گرانی هم كه نگو. به روشنی احتكار میكنند و عملا اینحا هستند كه خوراك و غذا را به مردم بسته‌اند. مردم عمدتا فقیرند. همه جا پارتی بازی و رشوه است و منشا آن هم از همان بالای حكومت است. خلاصه اینكه هر جا كه میروی اعتراض را در چشم مردم می‌بینی.

الان سر انتخاباتشان بحث زیاد است. از یارانه نقدی كه گفتند میدهند بخشی از مردم را حذف كردند. ولی روستاها را نگاه داشته‌اند چون میخواهند به رای بكشانند. شك ندارم این كوه آتشفشان به زودی شعله خواهد كشید. كانال جدید را می‌بینیم. خیلی‌ها می‌بینند. لطفا برنامه تان را زیاد كنید.

رحیم كارگر

#####


شهرک‌های صنعتی، پادگانهایی برای استثمار بی حد و حصر کارگران

امروزه در حاشیه و در چند کیلومتری اطراف شهرهای بزرگ ایران شهرکهای صنعتی بسیاری ساخته شده‌اند که شرایط کار و زیست هزاران کارگر زن و مرد شاغل در آنها بدور از چشم جامعه و افکار عمومی نگهداشته شده است. برای اینکه براین تاریکخانه‌های برده داری که عرصه سودآوری و تاخت و تاز کارفرمایان حریص و سیری ناپذیراست اندک نوری بیفکنیم به یکی از این مجموعه‌های صنعتی در شهرستان اصفهان و شهرهای توابع این استان نظری می‌اندازیم:

شهرستان اصفهان و شهرهای دیگر این استان دارای شهرکهای صنعتی زیادی است که هر کدام ده‌ها کارخانه بزرگ و کوچک را در خود جای داده است از جمله:

شهرک صنعتی مورچه خورت با ٥ فازکاری و ٦٠ کارخانه تولیدی. شهرک صنعتی محمودآباد با ده‌ها کارخانه مختلف تولیدی. شهرک صنعتی دولت آباد با حدود ٧٠ کارخانه قطب مهم سنگبری منطقه است. شهرک صنعتی مبارکه که بخش اعظم آن به تولید پروفیل اختصاص دارد. شهرک صنعتی تازه تاسیس سگزی (با ٥٠%کارخانه‌های فعال). شهرک صنعتی جی (واقع در کوهپایه‌های اطراف جاده فرودگاه اصفهان). و تعدادی کارخانه‌های ریز و درشت پراکنده.

در این مجموعه‌ها که هزاران کارگر زن و مرد در آنها مشغول بکارهستند شرایط و مناسباتی حاکم است که بیشتر به دوران قرن هیجده و استثمار بی حد و حصر آن دوران شبیه است. کارفرمایان در این مجموعه‌ها عملا همین قانون کار فعلی را هم آشکارا زیر پا گذاشته‌اند و با قرار دادن شبح هولناک اخراج و بیکاری بر بالای سر کارگران جرئت شکایت کردن یا اعتراض را از آنان گرفته‌اند.

قراردادهای موقت سفید امضاء در این شهرکها بصورت نرمال تنها شکل قرارداد فی مابین کارگران و کارفرمایان است. در بسیاری از این کارخانه‌ها از سرویس ایاب و ذهاب و دادن یک وعده غذای گرم خبری نیست و تامین این هزینه‌ها بعهده خود کارگران است. پرداخت حقوق در بسیاری از آنها نیز بموقع صورت نمیگیرد و پرداخت حقوق و مطالبات معوقه همواره یکی از دغدغه‌ها و کشمکشهای کارگران است. فشردگی و حجم بالای کار و نگهداشتن اجباری کارگران به اضافه کاری یک روش معمول در این شهرکها است. در بسیاری از این کارخانجات کارگران با سواد و تحطیل‌کرده را به عنوان کارگر ساده با حداقل دستمزد استخدام کرده‌اند. این موضوع بویژه درمورد دختران تحصیل‌کرده جوان بیشتر است. به این قبیل کارگران با توجه به توانائی و سطح سوادشان وظایف متعدد و چندگانه را با همان دستمزد تحمیل میکنند.شرایط و مناسبات حاکم براین کارخانجات با مراکز بزرگ صنعتی در همین منطقه اصفهان مانند کارخانه ذوب آهن، مجتمع فولادمبارکه، پالایشگاه و پتروشیمی اصفهان یا مراکز بزرگ دیگر مانند کارخانه پلی اکریل یا نیروگاه متفاوت است.

شرایط کاری و حقوق کارگران شاغل در کارخانجات شهرکهای صنعتی در پائین‌ترین حد ممکن است. محیط این کارخانه‌ها از نظر بکارگیری موازین و ضوابط و مقررات ایمنی و بهداشت شغلی در پائین‌ترین سطح است و اصولا بودجه‌ای از این بابت اختصاص یا هزینه نمیشود. اکثر کارگران فاقد وسائل و تجهیزات لازم ایمنی و بهداشت مرتبط با شغل خود هستند. بنا به ماهیت برخی از این کارخانجات چه از نظر تولید یا بکارگیری مواد شیمیائی و سایر آلاینده‌ها و یا تولید سر و صدا، همچنین کار در معرض سرما یا در گرمای مستقیم آفتاب، آلودگی و شرایط بسیار بد زیست محیطی امری عادی است و بسیاری از کارگران را دچارآسیب‌های جدی تنفسی، شنوائی، بینائی و سایر نارسائیهای جسمی وروحی کرده است. در این شهرکها صاحبان کارخانه با هدف بالا بردن درصد سود حاصل از تلاش برده وار نیروی کار، روز به روز به بالا رفتن نمودارهای سود خود خرسندند و در مقابل وضعیت هر روزه در حال سقوط به بدترین شرایط کاری و معیشتی است.

١٢ الی ١٤ ساعت کار فشرده، در فضا و شرایط نامناسب و کنترل شده (در بعضی از این مراکز دوربین‌های مداربسته نصب و جهت کنترل دائم به دفتر مدیریت متصل است). همراه با زیر پا گذاشتن آشکار قوانین کار موجود از طرف صاحبان کارخانه بدون نگرانی از بازخواست یا بازرسی و جوابگوئی به مرجعی، همچنین شرایط کاری بدون امکانات لازم از نظر نیازهای جسمی کارگران (الزامات ارگونومی مطابق با استاندارهای بهداشت مشاغل)، همه اینها و بیشتر، همراه با ایجاد فضای پلیسی و رعب و دغدغه و پائین آوردن کرامت انسانی، شرایط طاقت فرسا و برده واری را در این مراکز تولیدی حاکم کرده و این مکانها را برای تضمین سوداوری بیشتر سرمایه به پادگانی برای کارگران تبدیل کرده است.

چنانکه میدانیم طی ماههای اخیر با تهیه پیش نویس اصلاح قانون کار و تلاش برای تصویب آن، دولت و سرمایه داران در صدد تعرضی هر چه گسترده‌تر به شرایط کار و زیست کارگران در کلیه مراکز کارگری و در سطوح تمامی کارخانجات هستند اما در رابطه با شهرکهای صنعتی باید گفت مفاد این اصلاحیه از سالها پیش در شهرکهای صنعتی اعمال شده است تا جایی که در این شهرکها نه تنها در رابطه با نوع قرارداد و اخراج و دستمزد کارگر، کارفرمایان دارای اختیارات تام هستند بلکه هنگام استخدام کارگران علاوه بر قرارداد سفید امضا، در برخی از کارخانه‌ها از کارگران سفته نیز میگیرند و آنان را به پرداخت جرایم نقدی نیز مجبور میکنند.

باید شرایط و وضعیت این پادگانهای کارگری که محیطی امن برای تضمین سوداوری لجام گسیخته صاحبان کارخانه‌های این شهرکها وشرایطی فلاکتبار و غیرانسانی برای هزاران کارگر زن و مرد این کارخانه هاست، در معرض توجه و دید آشکار و بدون سانسور جامعه قرار گیرد. چرا که در این مراکز انسان و انسانیت با همه ابعادش در حال له شدن و زوال تدریجی است.

تهیه و تنظیم جمعی از کارگران اصفهان

***
15 بهمن ماه 1390
4 فوریه 2012

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر