از سیاهکل شروع شد!

صبا راهی

مبارزه چريکی در "سياهکل" چرا شروع شد؟
"...کودتای امپرياليستی ۲۸ مرداد موجب از هم پاشيدن تمام سازمانهای سياسی ملی و ضدامپرياليستی گرديد. تنها نيروئی که می‌توانست از اين شکست درس بگيرد و بر اساس تحليل آن، يک خط‌مشی نوين متناسب با شرايط نوين اتخاذ کند، و رهبری نيروهای ضدامپرياليستی را که واقعاً آماده مبارزه بودند، در دست بگيرد، يک حزب پرولتری بود. اما متاسفانه خلق ما فاقد چنين سازمانی بود، و رهبری حزب توده، که فقط کاريکاتوری بود از يک حزب مارکسيست - لنينيست، تنها توانست عناصر فداکار و مبارز حزب را به زير تيغ جلادان بياندازد و خود راه فرار را در پيش گرفت. بدين ترتيب مبارزه متشکل اساساً متوقف شد.... هيولای سنگين سرنيزه دوباره همه‌جا را زير سلطه خود گرفت.
 اما شرايط جديد يک فرق اساسی با شرايط بعد از کودتا داشت: ديگر کسی نمی‌توانست به شعارهای گذشته، به شيوه‌های کهن مبارزه، و اشکال مهجور سازمانی اعتماد کند. حزب توده که در حيات خود حتی لحظه‌ای هم نتوانسته بود نمونه‌ای از يک حزب کمونيست باشد، حالا سازمانهايش از هم پاشيده، عناصر فداکارش سرکوب شده و رهبران خيانتکارش فراری بودند. اين حزب حتی نتوانست برای مراحل بعدی مبارزه يک سابقه تئوريک و تجربی فراهم کند. بدين ترتيب در شرايط خفقان و ترور، در شرايط شکست مبارزه خلق ما، و در شرايطی که روشنفکران انقلابی عمدتاً فاقد هر گونه سابقه تئوريک و تجربی بودند، کار از نو بايد شروع می‌شد..."*
هدف از مبارزه مسلحانه وارد کردن ضربات سیاسی بر دشمن بود. هدف این بود که به انقلابیون و خلق راه مبارزه نشان داده شود، هدف آن بود که آنها را از قدرت خویش آگاه سازد، هدف این بود که به آنها نشان دهد که دشمن آسیب پذیر است، هدف این بود که نشان دهد امکان مبارزه وجود دارد، هدف این بود که دشمن را افشا کند و خلق را آگاه گرداند.
مبارزه چریکی در "سیاهکل" یکی پس از دیگری اهداف خود را با رزم بی امان چریکهای فدایی خلق، با فداکاری و از جان گذشتگی خود بدینگونه متحقق ساخت:
سیاهکل افسانه "جزیره ثبات" را در هم شکست. سیاهکل سرزمین ما را صحنه مبارزه پرشور ضدامپریالیستی توده ها ساخت. مبارزه ای که با هر حرکت خود نظام امپریالیستی را در سراسر جهان به وحشت می انداخت. سیاهکل پایه های رژیم مزدور امپریالیستها را در هم شکست و به توده ها نشان داد که رژیم " ببر کاغذی" یی بیش نیست!
تاثیر مبارزه مسلحانه چریکهای فدایی در شهر چه بود؟
تحت تاثیر مبارزه مسلحانه و به منظور پاسخگویی به ندای این مبارزه بود که دانشجوبان انقلابی دانشگاهها، قهرمانانه به پا خواستند و شکوهمندترین تظاهرات سالهای ۴۹ و ۵۰ را بر پا ساختند و حادترین و انقلابی ترین شعارهای ممکن را مطرح ساختند.
تخت تاثیر همین مبارزه مسلحانه بود که کارگران رزمنده "جهان چیت" دلیرانه برای تحقق خواستهای خود پافشاری کردند و قهر ضد انقلابی را با قهر انقلابی (گر چه نه با اسلحه) پاسخ گفتند و دهها شهید دیگر بر شهدای انقلاب ایران افزودند.
در چنین شرایطی بود که مردم مشغولیت های فکری تازه ای پیدا کردند. از خود می پرسیدند، چریکها برای چه و به خاطر که می جنگند؟ این فداکاری و از جان گذشتگی چگونه امکان پذیر است؟ و می دیدند این جانبازی امکان پذیر است، و می توان با نیرویی کوچک در برابر دشمنی این چنین تا دندان مسلح، به پا خاست.
بدلیل تاثیرات مبارزه چریکی در " سیاهکل" که در بالا اشاره کوتاهی به برخی از آنها شد، امپریالیستها و رژیم شاه مزدورشان از همه گیر شدن مبارزه مسلحانه به وحشت مرگ افتاده بودند.  نشریه پیک مبارز شماره یک دی ماه ١٣۵۰ نوشته انجمن محصلین و دانشجویان ایران در برلن غربی در مقاله ی نگاهی به اسناد - زندانهای شاهنشاهی می نویسد: " ...زندان عمومی قزل قلعه 250 سلول انفرادی و همگی پُر، اوین دیگر جا ندارد لذا ساختمان انفرادی این زندان با 25 سلول برپا میشود، و هنوز خشک نشده 4 برابر ظرفیتش به زور در خود جای میدهد، ولی باز هم جا کم است، و بالاخره در حیاط زندان اوین چاد زده میشود و عده ای درون چادرها پذیرایی میشود.... با این وجود شاه جلاد با رذالت تمام در مصاحبه های خود میگوید ما زندانی سیاسی نداریم و آن عده که در زندانها هستند مارکسیست ها و تروریست ها هستند!"
یکی از شاهدان عینی بنام محمد نوری چنین نوشته است: "...آنچه را که شاهدش بوده ام را میگویم. درسال ۴۹ و ۵۰ گروهبان سه وظیفه و جزء گردان ۷١١پاسدار بوده که محل استقرار اصلی این گردان پادگان عشرت آباد تهران و نگهبانی فروشگاه های ارتش،زاغه های انبار مهمات پارچین و...قسمت بیرونی زندان اوین با این گردان بود. توضیحا اینکه سربازان و گروهبانان وافسران وظیفه این گردان بمانند مابقی ارتش تحت امر وفرماندهی درجه داران وافسران کادر(شغل اصلی وتمام عمر)بودند.
در زمانیکه عکس فدائی ها بعنوان خرابکار با جایزه تعین شده برای لو دادن آنها در پشت شیشه سینماها و...نصب شده بود(بخاطر ندارم چقدر پس از سیاهکل بود)من و گروهان ما(گروهان سه)نگهبانی قسمت ویا محوطه بیرونی زندان اوین را عهده دار بود ولی حق وارد شدن به داخل ساختمانها را نداشت. آنچه که من ظرف چهار روز با چشم خود دیدم وقبل از آن سابقه نداشت،چادرهای زیادی بود که در فضای بیرونی بر پا وتعداد کثیری جوان را در داخل آنها کرده بودند. وقتی علت را ازسرکار استوار دوم کادری که فرمانده دسته ما بود پرسیدم،گفت اینها مشکوک به طرف داری از خرابکاران هستند. چهار روز پس ازبر پائی چادرها تمامی سربازان و گروهبانان وافسران وظیفه گروهان سه از اوین به عشرت آباد منتقل شدند.
بعدها فهمیدم که علت آن،ترس دستگاه از تحت تاثیر قرار گرفتن نفرات وظیفه بوده است."
سیاهکل به توده های استثمار شده نشان داد که رژیم های مزدور امپریالیسم "ببرهای کاغذی" بیش نیستند و  از همین رو بود که امپریالیستها و رژیم های مزدورشان ( چه سرسپردگان رژیم سرنگون شده شاه و چه رژیم مزدور اسلامی)، تا به امروز از تمام نیرو و امکانات شان، چه از طریق "پژوهشگران" ضدکمونیست و فدایی ستیزی مانند تورج اتابکی و... وهاب زاده ..، و چه از طریق مزدوران وزارت اطلاعات رژیم مانند محمود نادری و پاودهای اینترنتی او، استفاده میکنند تا هر حیله و نیرنگی و دورغی را بکار برند، تاریخ را به شنیع ترین شکل تحریف و  حقایق را سلاخی کنند تا به این وسیله هرمزخرفی را در جهت " بدنام" کردن سیاهکل و مبارزه مسلحانه بر قلم آلوده شان بیاورند. چرا که ازنظرسرمایه داران وپادوهایشان، از نظر رفرمیست ها ، آرام کارهای سیاسی، قلم چاکران وطن بورژایی دوست، کارگران زحمتکشان و محرومان حق شورش ندارند، فقط می توانند، تقاضای صنار و سه شاهی بیشترداشته باشند ، آن هم به شکل عاجزانه وخواهش وتمنا!
اما آنچه تاریخ در تمام دوران ها حقانیت آنرا ثابت کرده است، از دوران برده داری تا به امروز، از همان اولین روزی که مالکیت خصوصی سایه مرگ بارش را بر سفره کارگران و زحمتکشان جهان پهن کرد و شکل گرفت، این است که تنها با قهر انقلابی است که میتوان در پی هرچه گسترده تر شدن آگاهی مبارزه جدی و بی امان طبقاتی ظلم  و ستم نابرابری را نابود کرد و سرمایه داری و ریشه های ظلمش را نابود ساخت و ستمگران را به مجازات مرگ که شایسته شان است رساند. باید بی امان در این راه کوشید تا رهایی واقعی از چنگال خون آشامان جهانی و داخلی میسر گردد.

به مناسبت ١۹ بهمن ١٣۴۹ چهل و یکمین سالگرد سیاهکل سرخ
پانزدهم بهمن ۱۳۹۰ برابر با چهارم فوريه ۲۰۱۲
*شرايط پيدايش و رشد جنبش نوين کمونيستی
مبارزه مسلحانه هم استراتژیک هم تاکتیک نوشته چريک فدايی خلق رفيق مسعود احمدزاده
مقدمه مبارزه مسلحانه هم استراتژی، هم تاکتيک
نگاهی به اسناد – زندان های شاهنشاهی 
http://www.dialogt.org/shomareh1/flyer/1dint9.pdf

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر