- آیت نیا فر به دادگاه احضار شد
- دستبرد به مستمری بازنشستگان به بهانهی بیمهی تکمیلی
-" کارگران و خدمت سربازی "
- محرومیت از بیمه و عدم امنیت شغلی کارگران معلول
- بیمه زنان خانهداراجرایی نیست!
- جان باختن کارگرنوجوان جوان تالارعروسی درمشهد
آیت نیافر عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجا تشکل های کارگری و سحنگوی کمیته به دادگاه انقلاب احضار شد. ايت نيافر كه در مورخه 25 مهر سال جاري توسط ماموران اطلاعات دستگير و به زندان اوين منتقل شده بود. پس از گذراندن يكماه بازداشت در زندان اوين با وثيقه صد ميليون توماني موقتا آزاد شد و اکنون برای برگزاري دادگاه احضار شده است .
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری-10/12/1390
دستبرد به مستمری بازنشستگان به بهانهی بیمهی تکمیلی
در چند ماه اخیر سازمان تأمین اجتماعی به بهانهی بیمههای تکمیلی از فیش حقوقی بازنشستگان به ازای هر نفر اعضای خانواده مبلغی در حدود 6700 تومان کسر نموده است. بخش زیادی از مستمریبگیران تأمین اجتماعی حقوق ماهانهشان از 430 هزار تومان فراتر نمیرود، حال از این مبلغ ناچیز مبلغی تحت عنوان بیمهی تکمیلی بدون رضایت کارگر و در واقع به صورت اجباری کسر نمودهاند. کارگری که 20 تا 30 سال به طور مستمر کار کرده و در این سالها معادل 30 درصد حقوق او به عنوان بیمه از حقوق ماهانهاش کسر گردیده است - که 7 درصد آن از دستمزد کارگر و 23 درصد آن از جانب کارفرما پرداخت گردیده است - باید در ایام بازنشستگی تمامی هزینهی درماناش از حساب حق بیمههای پرداختی او تامین گردد، نه اینکه افزون بر حق بیمههای برداشت شده طی سالیان اشتغال کارگر، بار دیگر به بهانهی بیمهی تکمیلی به حقوق ناچیز بازنشستگان دستبرد زده شود.
دستبرد به حقوق ناچیز مستمریبگیران به بهانههای واهی از قبیل بیمهی تکمیلی، کلاهبرداری است. ما کارگران بازنشسته ضمن محکوم کردن این اقدام سازمان تأمین اجتماعی، میگوئیم که طی دوران اشتغالمان 30 درصد از حقوقمان به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت شده است و برداشت مبلغ دیگری به بهانهی واهی بیمهی تکمیلی، دستبرد به حداقل حقوق ماهانهی ما است. ما کارگران بازنشسته خواستار آن هستیم که تمامی هزینههای درمانی ما توسط دولت و از طریق سازمان تأمین اجتماعی تأمین گردد.
جمعی از کارگران بازنشسته
منبع:سایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری- پنجشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۰
" کارگران و خدمت سربازی "
نظری بر قانون الصاق خدمت سربازی به سابقه کار، پس از سالها بالاخره قانون " الصاق خدمت سربازی" به سابقه بیمه تأمین اجتماعی عملی شد. البته قانون " الصاق خدمت سربازی " قبلا با ماده دیگر قانونی در سوابق تأمین اجتماعی و سنوات محل کار کارگران و کلیه افراد تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی ، سابقه کار و سابقه بیمه تأمین اجتماعی محاسبه می گردید. قانون فوق بدین شرح است:
افراد زیر 18 سال که در مراکز تولیدی و خدماتی اشتغال به کار داشتند ، با رسیدن به سن 18 سال به " خدمت سربازی " بروند پس از پایان " خدمت سربازی " اگر به محل کار قبلی باز می گشتند، سابقه " خدمت سربازی " در سابقه کار و سنوات آنها محاسبه می شد، همچنین سابقه "خدمت سربازی " به سوابق بیمه تأمین اجتماعی نیز می پیوست ، درغیراین صورت "خدمت سربازی " جزء سوابق کار و بیمه تأمین اجتماعی قرار نمی گرفت! پس از سالها تلاش "سربازان کارگر" ، بالاخره "خدمت سربازی " به سوابق بیمه تأمین اجتماعی الصاق گردید. اما با محاسبه دستمزد و حقوق به روز، می باید مبلغ 7% سهم تأمین اجتماعی به حساب سازمان تأمین اجتماعی واریز گردد، پس از آن با گذراندن هفت خان رستم ، سوابق "خدمت سربازی" به سوابق سازمان تأمین اجتماعی "کارگران اضافه می گردد.
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری-10/12/1390
محرومیت از بیمه و عدم امنیت شغلی کارگران معلول
... چه عاملی بایستی در نظر گرفته شود تا کارفرمایی که به دنبال سود بیشتر در کارگاه تولیدی یا کارخانه خود است به استخدام کارگر دارای معلولیت تشویق شود؟
مسئولان سازمان بهزیستی در همین رابطه حق بیمه کارفرما را به عنوان مشوق کارفرمایان در نظر گرفته و این بیمه را از موارد عمده در اشتغال افراد دارای معلولیت برشمردهاند.
این در حالی است که چندی پیش رئیس جامعه معلولان در مصاحبهای ضمن انتقاد از سازمان بهزیستی کشور گفته بود که این حق بیمه شش ماه است که پرداخته نشده است. این عدم پرداخت حق بیمه کارفرما را اگر در کنار بهرهکشیهای صورتگرفته از کارگران معلول قرار دهیم وضعیت بغرنج این قشر بیشتر قابلدرک میشد.
فاطمه تقیزاده، از افراد شاغل دارای معلولیت درباره وضعیت کارگران معلول به خبرنگار قانون میگوید: «مشکلات زندگی افراد معلول برای بیشتر از افراد عادی است و اگر این افراد بیمه هم نباشند این مشکلات دو برابر میشود.»
او که به واسطه شرایط کاری خود در تماس گسترده با افراد دارای معلولیت است، با بیان مطالب فوق افزود: «کارفرمایان عمدتا اشتغالزایی برای افراد دارای معلولیت را به عنوان لطف مینگرند و از اینرو تلاش میکنند که حداقلهایی نظیر بیمه را برای آنها در نظر نگیرند.»
تقیزاده در همین رابطه به گفتوگوهای متعدد خود با افراد دارای معلولیت در خصوص شرایط کاری آنها اشاره میکند و میگوید: «عمده تماسهای ما در این رابطه به افراد دارای معلولیتی بازمیگردد که پس از سه ماه کار آزمایشی به واسطه اجباری بودن بیمه از سوی کارفرما، از کارشان اخراج شدهاند.»
وی ضمن گلایه از برخورد درجه دومی با افراد معلول گلایه میکند: «فرد دارای معلولیت ممکن است به لحاظ فیزیکی توانایی کمتری داشته باشد اما کارفرمایان باید به این نکته توجه کنند که این فرد به لحاظ توانمندیهای ذهنی مانند همه افراد جامعه است و نباید با آنها برخورد نامناسبی صورت گیرد.»
محبوبه خلوق، مدیرعامل انجمن توانگستر برنا نیز در همین رابطه به خبرنگار قانون میگوید: «متاسفانه بسیاری از افراد دارای معلولیت که در کارگاهها اشتغال دارند از دریافت خدمات بیمه محروم هستند.»
وی عدم تمایل کارفرما به بیمه کارگران دارای معلولیت را از دلایل این محرومیت برشمرد و اضافه کرد: «این امر به عدم شرایط خاص بیمهای و نبود آیتمهای تشویقی برای استخدام افراد معلول بازمی گردد.»
خلوق در ادامه با اشاره به سخت بودن موارد بازنشستگی پیش از موعد برای افراد دارای معلولیت اظهار کرد: «در کمیسیون بازنشستگی پیش از موعد شرایط سختی وجود دارد که این امر موجب شده افراد معلول نتوانند از بسیاری تخفیفها بهرهمند شوند و به نظرم این امر جای بازنگری دارد.»
وی در همین رابطه انعطافپذیری بیشتر این کمیسیونها درباره بازنشستگی افراد دارای معلولیت را خواستار شد و افزود: «این امر در سایر کشورها نیز رواج دارد و آنها عمدتا مشوقهایی را برای حضور افراد معلول در صحنههای اجتماعی در نظر میگیرند تا به این ترتیب از انرژی و خلاقیت آنها استفاده کنند.»
خلوق تقلیل ساعت کار افراد معلول را از دیگر خواستههای جامعه افراد معلول برشمرد و گفت: «ما مدتهاست که از طریق نمایندگان مجلس و کمیسیون مربوطه به دنبال این امر هستیم، اما هنوز نتوانستهایم آن را به شکل مصوبه درآوریم.»
هاجر دهبزرگی از فعالان حقوق معلولان نیز ضمن تقدیر از غیرت و همیت افراد دارای معلولیت اعتقاد دارد که باید از افراد دارای معلولیت پشتیبانی شود تا دلگرم به حمایتی باشند که شایسته آن هستند. وی در خصوص این حمایتها میگوید: «مهم نیست که این کمک نام بیمه، کمک هزینه یا هر چیز دیگری را داشته باشد بلکه مهم این است که منبع حمایتگری به عنوان پشتوانه توانمندی افراد دارای معلولیت قرار گیرد.»
گفتوگو با کسانی که به نوعی با پدیده معلولیت درگیرند نشان میدهد که برخلاف آنچه مسئولان دولتی میگویند و در ماده هفت قانون جامع حقوق افراد دارای معلولیت -مبنی بر تولیت سازمان بهزیستی کشور در تامین حق بیمه سهم کارفرمایانی که افراد معلول را به کار میگیرند - بر آن تاکید شده است، هنوز تا رسیدن کارگران دارای معلولیت به سهم خود؛ راه درازی باقی است. به گفته بسیاری از فعالان حقوق افراد معلول، بیشتر کارگران دارای معلولیت در آستانه اخراج قرار دارند و آنها که از خیر کار کردن میگذرند با حداقلهایی که هر روز سختتر میشود، روزگار میگذرانند. در این میانه کارفرمایان که اشتغال فرد معلول را لطف قلمداد کرده هر روز دامنه الطاف خود را تنگتر میکنند تا روزگار بر گرده کارگر دارای معلولیت سنگینتر شود.
منبع:بخش هایی ازیک گزارش مندرج درسایت قانون
بیمه زنان خانهداراجرایی نیست!
چندین سال است طرحهای مختلفی از سوی مراکز ذیربط دررابطه با بیمه زنان خانه دار ارائه می شود اما هیچ کدام از آنها عملیاتی نشده و نیمه کاره رها می شود.
به گزارش مهربتاریخ11اسفندماه، مظفر کریمی مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه برای پرداخت حق بیمه زنان خانهدار موانعی وجود دارد که اجرای آن را با مشکل مواجه کرده عنوان کرد برای اجرای بیمه زنان خانهدار اول باید خانهداری شغل محسوب شود و پس از آن بیمه شکل گیرد.
کریمی اعلام کرد این طرح برای اجرا و تامین منابع به مشکل برخورد کرده است .به گفته وی مشکل این طرح این است که حق بیمه کارفرما را چه کسی باید پرداخت کند اگر شوهر قرار است این کار را انجام دهد و از جیب خانواده پرداخت شود در این صورت پرداخت حق بیمه از جیب زن و مرد فرقی با یکدیگر ندارد و این نوع بیمه فقط در خانواده ها باعث اختلاف می شود.
نا امنی در محل کار بار دیگر فاجعه آفرید!
طی هفته گذشته، سه کارگر جان خود را به سبب فقدان ایمنی در محیط کار از دست داده اند.
بر اساس گزارش رسیده، یکشنبه هفته جاری یک کارگر جوشکار به نام عثمان اصلانی در روستای دوشانت واقع در اطراف سنندج، بر اثر برق گرفتگی از اسکلت ساختمانی به پایین پرتاب شد و متاسفانه جان خود را از دست داد. وی متأهل و دارای یک فرزند می باشد.
هم چنین خبر ناگوار دیگری حاکی از آن است که بعد از ظهر روز چهارشنبه، دو کارگر شاغل در فاز یک عسلویه هنگام بازگشت از کار، در "جاده بیدخون" در عسلویه، با موتور سیکلت خود با یک دستگاه تریلر تصادف کردند و هر دو در دم جان سپردند. این مسیر پر تردّد در عسلویه فاقد استانداردهای راهداری میباشد و تا کنون باعث تصادفات منجر به جرح و فوت کارگران بسیاری شده است.
کمیته هماهنگی ضمن ابراز تسلیت به خانواده ی عثمان اصلانی و دو کارگر جان باخته در عسلویه، فقدان شرایط ایمنی و استاندارد در محیط های کار را عامل این گونه حوادث و کارفرمایان را مسئول مستقیم حوادث ناشی از کار برای کارگران می داند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-11 اسفند 1390
جان باختن کارگرنوجوان جوان تالارعروسی درمشهد
نوجوان ۱۷ ساله اي در يکي از تالارهاي مشهد هنگام آماده کردن لوازم پذيرايي يک مجلس عروسي در لابه لاي بالابر و ديوار گير افتاد و به طرز دلخراشي جان سپرد.
به گزارش مورخ11اسفندماه خراسان، اين حادثه تأسف بار ديشب و زماني رخ داد که اين نوجوان که دو سه روز از فعاليتش در يک تالار عروسي در خيابان صدر مشهد مي گذشت، مشغول آماده کردن لوازم پذيرايي بود و براي حمل وسايل پذيرايي از بالابر موجود در تالار استفاده کرد که بنا به دلايل نامعلومي در بين بالابر برقي و ديوار گير افتاد و جان سپرد.اين گزارش حاکي است ساير کارکنان تالار با مشاهده اين حادثه سريعا موضوع را به امدادگران آتشنشاني و اورژانس اطلاع دادند که چند دقيقه بعد نجاتگران ايستگاه ۲ سازمان آتشنشاني به محل حادثه اعزام شدند و پيکر اين نوجوان را بيرون کشيدند و تحويل اورژانس دادند. امدادگران اورژانس نيز با حضور در محل و معاينه پيکر اين کارگر تالار عروسي اعلام کردند که وي بر اثر شدت جراحات وارده جان سپرده است. با مرگ اين نوجوان مراتب به پليس و قاضي ويژه قتل عمد اطلاع داده شد تا مقام قضايي دستورات لازم را در اين زمينه صادر کند.
یازدهم اسفندماه1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر