اخباروگزارشات کارگری4اردیبهشت ماه1391

- اول ماه مه روز جهانی کارگر (12 اردیبهشت 91) گرامی باد!
- بیانیه کانون نویسندگان ایران در تبعید، به مناسبت روز جهانی کارگر
- فرزاد احمدی آزاد شد
- آزادی فرزاد احمدی فعال کارگری
- آزادی فرزاد احمدی را تبریک می گوئیم
- علیرغم وعده وعیدها ،کارگران اخراجی شهاب خودروبلاتکلیفند!؟
- تجمع اعتراضی کارگران قراردادی نساجی مازندران مقابل فرمانداری قائمشهر
- تجمع کارگران وکارکنان شرکت تراورس مقابل فرمانداری طبس
- کارگران لوله سازی خوزستان امروزهم درمقابل استانداری خوزستان اجتماع کردند
- عدم پرداخت حقوق،پاداش وعیدی کارگران شرکت سهامی زراعی بهکده رضوی
- سومین گفتگوی امیرجواهری لنگرودی با محمود صالحی سخنگوی " کمیته دفاع از رضا شهابی "
- کشته و زخمی شدن دو کولبر جوان کُرد در حمله نظامیان
- یک کشته و 16 مجروح در انفجار یک کارخانه در ژاپن
اول ماه مه روز جهانی کارگر (12 اردیبهشت 91) گرامی باد!
کارگران :سال 91 برای ما همچون سالهای پیش اخراج، بیکاری و گرانی به ارمغان آورده است و همانند سالهای قبل دستمزد کارگران جوابگوی نیاز اولیة خانواده‌های کارگری نیست؛ دستمزد‌هاي ما را به مقدار يك‌ چهارم زير خط فقر رسانده‌اند و گراني امان‌‌ از ما بريده است.
امروز ما کارگران با وجود قراردادهای یکماهه و سفید‌امضاء و شرکتهای پیمانکاری به شکل روزمزد برای سرمایه‌داران کار می‌کنیم و هيچ امنيت شغلي برايمان باقي نگذاشته‌اند. واقعیت این است که ما کارگران را بر دو راهی انتخاب مرگ و زندگی قرار داده‌اند: یا باید این زندگی سراسر بدبختی را انتخاب کنیم، یا برای بیرون آمدن از این وضعیت مبارزه کنیم . اما چه باید کرد؟
برای مقابله با اخراج و بیکاری باید اعتراضات دسته جمعی با دیگر بیکاران را در مقابل ادارات کار، مجلس، فرمانداری ها، ریاست جمهوری و هر گونه ارگان دولتی سازمان دهیم. کمیته ها وجمع های بیکاران را سازمان دهیم. ما نیازمند ایجاد تشکل کارگران بیکار هستیم. محلات کارگری را با دیگر کارگران و خانواده‌هایمان تبدیل به محل اعتراضات و تظاهرات علیه هر گونه گرانی و بیکاری کنیم.
«با هر گونه اخراج و بیکارسازی به شدت مقابله کنیم.»
در محیط های کار و محلات کارگری کمیته های کارگری خود را توسط همکاران و دوستان نزدیک خود به هرشکل ممکن و لازم سازمان دهیم. این کمیته ها با هر تعداد کارگر میتوانند به عنوان مغز متفکر سازماندهی اعتصابات واعتراضات کارگری باشند و نطفه هایی باشند برای تشکل های کارگری. ما برای ایجاد تشکلهای کارگری نیازمند شکل گیری نهادهای قدرتمند در محیط های کارگری و محلات کارگری هستیم.
ایجاد تشکل های مستقل کارگری ضامن رهایی ما کارگران از تبعیض و بی عدالتی است.
کارگران علیه سرمایه متحد و متشکل شوید.
«کمیته‌ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری»
بیانیه کانون نویسندگان ایران در تبعید، به مناسبت روز جهانی کارگر
روز خجسته کارگر و آزادی بیان
کارگران جهان، بنا به یک سنت مبارزاتی روز اول ماه مه، به خیابان ها می آیند تا همبستگی خود را در برابر فرادستان جامعه به نمایش بگذارند و به بی عدالتی و ستمی که بر آنان روا می رود اعتراض کنند.
این حق جهانی اعتراض و سخن گفتن، به دنبال سال های طولانی مبارزه به دست آمده و اکنون به ناچار از سوی بسیاری از مستبدان جهان نیز پذیرفته شده است.
اما در جمهوری اسلامی، کارگران نه تنها نمی توانند مانند دیگر کارگران جهان، در روز اول ماه مه در خیابان ها دست به اعتراض بزنند و خواستار حقوق شان شوند؛ بلکه حتی اگر مخفیانه گردهمآئی کنند نیز مورد هجوم نیروهای سرکوب قرار می گیرند و خطرات بسیاری تهدیدشان می کند.
به ویژه در سال های اخیر، کارگران مبارز بسیاری فقط به خاطر برگزاری مراسم اول ماه مه و دفاع از حقوق خود دچار زندان، شکنجه و محکومیت های حبس دراز مدت شده اند. و اکنون جمهوری اسلامی، درست در آستانه روز کارگر، اقدام به محکومیت یکی از نمایندگان کارگری کرده که این محکومیت در نوع خود بی نظیر است:
رضا  شهابی، کارگری که در دفاع از حقوق کارگران سخن گفته و دست به اعتراض زده، فقط به خاطر سخن گفتن، به شش سال زندان و «پنج سال خاموشی» محکوم شده است.
جدا از دیگر احکام غیرانسانی جمهوری اسلامی، محکومیت عجیب و بی نظیر «پنج سال خاموشی» تاکنون در هیچ جای دنیا سابقه نداشته و به عنوان نقض آشکار »حق سخن گفتن» که یک حق مسلم انسانی ست به شمار می آید. «پنج سال خاموشی» نشان می دهد که هسته اصلی وحشت جمهوری اسلامی از کجا سرچشمه می گیرد. «پنج سال خاموشی» قانونی شدن و رسمیت یافتن آشکار خفقان و بریدن زبان در جمهوری منحوس اسلامی است.
باید در برابر این حکم  بی نظیر به وسیع ترین شکل دست به اعتراض زد و این سند رسمی سرکوب را که قانونی کردن خفقان و خلاف تمامی دست آوردهای زندگی بشری ست در پیشگاه مردم جهان افشا کرد.
«کانون نویسندگان ایران در تبعید»، روز خجسته کارگر را به همه کارگران و مردم آزادی خواه جهان تبریک می گوند و بنا به آرمان همیشگی خود، در دفاع از آزادی اندیشه و بیان با صدای بلند به این ستم آشکار برای بریدن صدای کارگران اعتراض می کند.
کانون نویسندگان ایران در تبعید
مه ۲۰۱۲
فرزاد احمدی آزاد شد
بنا بر خبر دریافتی، فرزاد احمدی عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران بعد از ظهر امروز دوشنبه 4 اردیبهشت 91 با وثیغه 30 میلیون تومانی آزاد گردید. طبق این گزارش، مأمورین اطلاعاتی از خانواده فرزاد تعهد گرفته بودند که هنگام آزاد شدن وی هیچ گونه مراسم استقبالی از وی به عمل نیاورند و بویژه از انداختن حلقه گل بر گردنش خودداری نمایند. در ادامه این خبر آمده است، برای پدرام نصرالهی (نه به ز) نیز وثیغه 70 میلیون تومانی تعیین گردیده است.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه    4/2/1391
آزادی فرزاد احمدی فعال کارگری
روز دوشنبه 4/2/91 «فرزاد احمدی» فعال کارگری و عضو اتحادیه­ی آزاد کارگران ایران، پس از تحمل 47 روز بازداشت در اداره­ی اطلاعات شهر سنندج، با قرار بازداشت 30 میلیون تومانی آزاد شد و مورد استقبال گرم خانواده و دوستانش قرار گرفت.
کمیته­ی هماهنگی  آزادی این فعال کارگری را به خانواده­ی وی و تمامی دوستان و فعالین کارگری تبریک گفته و همچنین خواهان آزادی همه کارگران و فعالین در بند می باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-4 اردیبهشت 1390
بیانیه-آزادی فرزاد احمدی را تبریک می گوئیم
فرزاد احمدی بعد از تحمل حدود 2 ماه بازداشت، بازجوئی و شکنجه روحی، امروز دو شنبه آزاد شد. این فعال کارگری هیج جرمی جز دفاع از حقوق خود و همه کارگران و دفاع از آزادی و انسانیت مرتکب نشده بود. اما از آنجا که چنین فعالیتهائی در قوانین ایران غیر قانونی است، همیشه باید این گونه تاوانها از جانب ما کسانی که تنها راه رسیدن به حقوق انسانیمان مبارزه و اعتراض است، بپردازیم.
ما آزادی فرزاد احمدی را به خانواده و همه انسانهای جسوری که در مدت بازداشت فرزاد همراه خانواده او در مقابل دادگاه و اداره اطلاعات سنندج تجمع و مبارزه کرده و به خصوص زنان شجاعی که توسط نیروهای الطلاعاتی و انتظامی مورد توهین و حتی ضرب و شتم وافع شدند تبریک، شادباش و درود می فرستیم.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه  
جمعی از فعالین کارگری سنندج
جمعی از فعالین کارگری کامیاران
4/2/1391
علیرغم وعده ووعیدها،کارگران اخراجی شهاب خودروبلاتکلیفند!؟
به گزارش مورخ2اردیبهشت ایلنا،با وجود وعده‌هاي بخش‌هاي مختلف دولتي تاكنون تغييري در وضعيت اين كارگران به وجود نيامده و كارگران اخراجي خود را «بلاتكليف» توصيف مي‌كنند.
براساس این گزارش،650 نفر كارگراخراجی شهاب خودرو با برگزاري تجمعي اعتراض‌آميز مقابل نهاد رياست جمهوري در تاريخ 16 فروردين و تجمعي ديگر در 19 فروردين‌ماه مقابل ساختمان وزارت كار، خواستار تمديد قرارداد و بازگشت به كار شده بودند اما با وجود وعده‌هاي بخش‌هاي مختلف دولتي تاكنون تغييري در وضعيت اين كارگران به وجود نيامده و كارگران اخراجي خود را «بلاتكليف» توصيف مي‌كنند.
نماینده کارگران شهاب خودرو در خصوص وضعیت کارگران اخراجی اظهار داشت: مسئولان کارخانه همچنان از ورود کارگران اخراجی به محوطه کارخانه شهاب خودرو ممانعت می‌کنند .
او با تاکید بر اینکه کارگران همچنان در بلاتکلیفی به سر می‌برند، افزود: با وجود اينكه چهار روز از ارديبهشت گذشته است اما تا اين لحظه شکایت کارگران مبنی بر دریافت بیمه بیکاری نیز مورد پذیرش اداره کار شمال غرب تهران قرار نگرفته است و مسئولين اين اداره اعلام كرده‌اند تا زمانی که نتیجه جلسه شورای تامین در خصوص وضعیت این کارگران مشخص نشود، کارگران حق شکایت ندارند.
او ادامه داد: در حال حاضر 150 کارگر رسمی که در شرف بازنشستگی هستند در کارخانه فعال هستند و نیروهای جوان تازه نفس همگی اخراج شده‌اند.
او با بیان اینکه اکثر کارگران اخراجی برای تامین مخارج زندگی پراکنده شده و به شغلهای ناپایدار و كاذب از جمله دست فروشی رو آورده‌اند، عنوان کرد: اخراج کارگران در آغاز سال جدید، با توجه به شعار امسال ناعادلانه است.
تجمع اعتراضی کارگران قراردادی نساجی مازندران مقابل فرمانداری قائمشهر
وضعیت نابسامان کارگران رسمی این شرکت نیز بر مشکلات کارگران این کارخانه افزوده است و بالغ بر 14 ماه است كه کارگران رسمی این شرکت نیز حقوق دریافت نکرده اند.
به گزارش 2اردیبهشت ایلنا،صبح امروز بیش از 150 کارگر قراردای نساجی مازندران در مقابل فرمانداری قائم شهر تجمع كرده و خواستار پاسخگوئی وضعیت شغلی خود در مقابل بی توجهی کارفرما و مسئولان استان شدند.
بنا بهمین گزارش،برای سومین بار در سال جاری کارگران قراردادی نساجی مازندران در مقابل فرمانداری شهرستان قائم شهر تجمع نمودند.
تعدادی از کارگران نساجی مازندران در این تجمع اعتراض آمیز اظهار داشتند :با شروع سال 91 به یکباره طبق دستور کارفرما نسبت به ورود 150 کارگر قراردادی این شرکت جلوگیری به عمل آمد.
کارگران قراردادی نساجی مازندران اظهار می دارند: با توجه به وعده‌های فرماندار قائمشهر و شورای تامین این شهر که وعده داده بودند پس از 15 روز به خواسته آنان پاسخی داده می شود امروز متاسفانه هیچ پاسخ منطقی از سوی مسئولین به ما داده نشده است.
این تجمع اعتراض آمیز در حالی شکل گرفته است که سوابق کاری کارگران در این کارخانه از دو سال تا 16 سال است.
وضعیت نابسامان کارگران رسمی این شرکت نیز بر مشکلات کارگران این کارخانه افزوده است و بالغ بر 14 ماه است كه کارگران رسمی این شرکت نیز حقوق دریافت نکرده اند.
تجمع کارگران وکارکنان شرکت تراورس مقابل فرمانداری طبس
به گزارش مورخ4اردیبهشت فارس،جمعی از کارکنان شرکت خدمات مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن موسوم به «تراورس» در اعتراض به جابه‌جایی اجباری کارکنان به شرکتی خصوصی، دست از کار کشیده و مقابل فرمانداری طبس تجمع کردند.
 بنابهمین گزارش، پیش از ظهر امروز حدود 80 نفر از کارکنان و کارگران شرکت خدمات مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن موسوم به «تراورس»، دست از کار کشیده و مقابل ساختمان فرمانداری شهرستان طبس تجمع کردند.
علت اصلی اعتراض و تجمع این کارکنان و کارگران که حدود 6 تا 8 سال سابقه کار در شرکت تراورس را دارند، عدم تمدید قراردادهای کار، و انتقال و جابه‌جایی اجباری حدود 220 نفر از کارکنان و کارگران شرکت نیمه‌دولتی تراورس به شرکت خصوصی فراسازان راه و ساختمان سمنان از ابتدای اردیبهشت‌ماه جاری است.
بسیاری از معترضان از ابتدای تأسیس راه آهن شرق در سال 1384، زیر نظر شرکت تراورس در این خط آهن مشغول به کار شده‌اند و هم‌اکنون دارای بیش از 6 سال سابقه کار هستند.
پس از گذشت حدود یک ساعت از تجمع کارکنان و کارگران شرکت تراورس مقابل فرمانداری طبس، مسئول حراست اداره کل راه آهن شرق، معاون فنی ایستگاه راه آهن تربت حیدریه، و سرپرست گروه نظارت خط و ابنیه فنی راه آهن در طبس در جمع معترضان حاضر شدند، و خطاب به کارکنان و کارگران معترض با بیان اینکه «حضور شما مقابل فرمانداری به ضررتان تمام می‌شود و اگر می‌خواهید شغل‌تان را از دست ندهید، همین الان به راه آهن برگردید»، درصدد جلوگیری از ادامه این تجمع با زبان تهدید بودند.
در ادامه این تجمع، 5 نفر از معترضان به نمایندگی از سایرین، با فرماندار شهرستان طبس دیدار کردند، که در این جلسه فرماندار برای بررسی و پیگیری فوری موضوع قول مساعدت داد.
یکی از کارگران اظهار داشت: مدتی است که رئیس جمهور و همچنین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور از طریق رسانه‌ها از تعیین وضعیت نیروهای پیمانکاری به قرارداد معین خبر می‌دهند، اما متأسفانه نه‌تنها این کار انجام نشده، بلکه کارگران را مجبور به کار در شرکتی دیگر کرده‌اند.
وی ادامه داد: برای سایر همکاران‌مان در شهرستان کرمان نیز مشکلی مشابه این وجود داشت، که با دلسوزی و پیگیری مسئولان‌شان این موضوع حل شده و قراردادهای کار آن‌ها تمدید شد.
یکی دیگر از معترضان تصریح کرد: قراردادهای کار کوتاه مدت موجب شده که همواره به دلیل عدم امنیت شغلی، دلهره و ترس داشته باشیم و براین اساس ما فقط خواهان روشن شدن تکلیف‌مان هستیم، اما چرا باید ما را تهدید کنند که در صورت اعتراض، اخراج خواهیم شد.
وی اضافه کرد: ما تاکنون اعتراض خود را به افراد و مسئولان مختلف شرکت اعلام کرده‌ایم، اما متأسفانه هیچ نتیجه مثبتی نگرفته‌ایم، به همین دلیل از خبرنگاران می‌خواهیم تا مشکل و درخواست ما را به مسئولان بالادست برسانند.
کارگران لوله سازی خوزستان امروزهم درمقابل استانداری خوزستان اجتماع کردند
به گزارش ایلنا بتاریخ 4اردیبهشت،صبح امروز بیش از 40 کارگر کارخانه لوله سازی خوزستان به دلیل عدم دریافت 25 ماه حقوق معوقه و سایر مزایای قانونی خود برای چندمین بار در مقابل استانداری تجمع کردند.
براساس این گزارش،تعداد زیادی از بازنشستگان بیش از 25 ماه حقوق طلب دارند و سنوات خدمتی آنها نیز پرداخت نشده است .خواسته این کارگران راه‌اندازی مجدد کارخانه لوله سازی است.
عدم پرداخت حقوق،پاداش وعیدی کارگران شرکت سهامی زراعی بهکده رضوی
به گزارش واحدمرکزی خبر بتاریخ 4اردیبهشت ماه،کارگران شرکت سهامی – زراعی بهکده رضوی خراسان شمالی حقوق 4 ماه و 2 ماه عیدی و پاداش سال 89 خود را دریافت نکرده اند همچنین حقوق اسفند و عیدی و پاداش سال 90 را هم طلبکارند .
بهکده رضوی روستایی است واقع در 85 کیلومتری غرب شهرستان مانه و سملقان که حدود هزار و100نفر جمعیت دارد .
بهکده رضوی از بزرگترین مراکز نگهداری مجذومین بهبود یافته در کشور بشمار می‌رود .
بهکده رضوی دارای بیش از 5500 راس گوسفند و 300 رأس گاو است .
شرکت سهامی – زراعی بهکده رضوی بیش از 35 سال سابقه فعالیت در زمینه کشاورزی، دامداری و تعمیر ادوات کشاورزی دارد .
بهکده رضوی ابتدا به صورت مجتمع کشت و صنعت زیر نظر کمیته امداد امام خمینی (ره) خراسان شمالی اداره می شد که پس از واگذاری به سازمان جهاد کشاورزی به صورت شرکت سهامی – زراعی اداره می شود ، به این صورت که 51 درصد از سهام به نام مردم و 49 درصد برای دولت و به نمایندگی به نام جهاد کشاورزی است .
از سال 89 تاکنون حدود 50 نفر از کارگران این شرکت بازنشسته مشاغل سخت با 20 سال سابقه کار شده اند . اکثر این افراد هم پس از بازنشستگی از این روستا مهاجرت می کنند ، به طوریکه جمعیت این روستا در چهار سال گذشته 250 نفر کاهش یافته است .
سومین گفتگوی امیرجواهری لنگرودی با محمود صالحی سخنگوی " کمیته دفاع از رضا شهابی "
 امیرجواهری : با درود به شما آقای  محمود صالحی سخنگوی "کمیته  دفاع ازرضا شهابی "، با تبریک فرا رسیدن اول ماه مه  سال 91  که پیش روی ماست . این سومین گفتگویی که من امیر جواهری ازجانب  رادیو همبستگی  با کارگران ایران با شما دارم .خواستم که درآستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر این روز را به شما و از طریق شما به خیل میلیونی هم طبقه ای هایمون در ایران وسراسر جهان تبریک بگم .
اطلاعیه شماره 26 کمیته  شما در دفاع از رضا شهابی خبر میده که در طول روزهای گذشته از جانب قاضی صلواتی، 6 سال حکم حبس تعزیزی برای رضا شهابی بریدند، 5 سال هم اون رو از وضعیت کار باز داشتند وهمینطوریک جرم ناکرده دیگری برایش تراشیدند . واون بازگردوندن  7 میلیون تومان پول به صندوق دولت اسلامیه.
خواستم ازشما بپرسم که نگاه شما نسبت به این حکم صادره و پیگیری  دفاعی وحقوقی دربرابراین حکم  رو چگونه ارزیابی میکنید ؟
محمود صالحی : با درود و عرض ادب خدمت تمام  شنوندگان "رادیو همبستگی با کارگران ایران" و روزجهانی کارگر پیشاپیش به همه  کارگران جهان وازجمله کارگران ایران تبریک میگم و امیدوارم که امسال بتوانند روز جهانی را درخیابانهای شهرهابرگزار کنند.
گرامی ! دررابطه با حکم رضا شهابی ،خوب  رضا شهابی طبق اطلاعاتی که همه عزیزان دارند 22 ماه بلاتکلیفه و  در زندان به سر میبرند .
بعد از 22 ماه بلاتکلیفی سرانجام یه حکم ناعادلانه ای برای رضا صادر کردند به این قرار است .یک سال به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام . 5 سال به جرم اقدام علیه امنیت ملی . یعنی قصد داشته چنین اقدامی بکنه . که هیچگونه سندیتی نیست  که این آقا چکار کرده باشه که امنیت ملی کشور به خطربیافته . درجای دیگه 5 سال اون رو ازفعالیتهای کارگری محروم کردند . اما دررابطه با برگرداندن 7 میلیون تومان پول ،در واقع من نه میتونم دراین رابطه توضیحی بدم . چون اولآ رای رو ندیدم و نمیدونم این رای برای چیه. دومآ ازخودش هم نشنیدم که این مربوط به چه چیزی هست  که رضا 7 میلیون تومان رو به صندوق دولت  واریز کنه . از این لحاظ من معذورم .
امیرجواهری : خوب به درستی اشاره می کنید که ازجهت پیگیری های حقوقی شما معذورید . به لحاظ این  که شما سخنگوی سیاسی این کمیته هستید. پاسخ حقوقی اون رو باید ازوکیلش دنبال کنیم ، که ما سعی می کنیم بتونیم با ایشون هم ارتباط بگیریم .
ولی یک پرسش پیش میاد . چرا و چرا با زندانی کارگردرآستانه اول ماه مه وطوفانی که پیش روی ماست، دربرابر طرح بیشمارخواسته های  کارگران آن سطح ازدشواریهایی که امروزبیش ازهرموقعی، وبازهم درآستانه اول ماه مه  سال 1391 ، ما با عدم امنیت شغلی، اخراج و بیکار سازی روز افزون کارگران، تعیین حداقل دستمزد یک چهارم زیرخط فقر اونها، حذف یارانه ها و ضربه وحشتناکی که از این بابت به زندگی کارگران ما وارد شده وهمینطورهجوم بی حد و حصر این شرکتهای پیمانکاری برای بستن قراردادهای موقت وسفید امضاء ونمیدونم  زیر یک ماه و زیر سه ماه و زیر شش ماه و زیر یک سال وکارهای بدون قرار داد حتی .سرکوبهای اعتراضات و اعتصابات کارگران . سرکوب تشکلهای مستقل .  دستگیری و بازداشت کارگران فعال و شناخته شده .اخراج فله ایی اونها از محیط های کار و و و اینگونه جرم تراشی میکنند برای فعال کارگری که او برای به زبان آوردن درواقع مطالبات بی پاسخ مونده اش ، بایستی اینقدرجرم برایش قائل بشوند . برای شاهرخ زمانی 11 سال میبرند . برای بهنام ابراهیم زاده 20 سال میبرند ، بعد که حدت فشارها و در واقع  پیگیریهایی که صورت میده ، اون 20 سال رو به 5 سال  می کشانند . به جرم دفاع ازحقوق کودک خیابانی، به جرم دفاع ازحقوق هم طبقه ایی های خودش و مصادیقی از اینها . چرا چنین هست  محمود صالحی عزیز؟
محمود صالحی : دررابطه با این توضیحاتی که دادید، این کاملآ درسته . اما من برگردم به حکم رضا شهابی . درواقع حکمی که صادرشده ازطرف دادگاه شعبه 15 ،این حکم  قطعی نیست واحتمالا من خودم  این نظررودارم که این حکم وحشت باشه .جزاین چیزدیگه ایی نیست . من امیدوارم در دادگاه تجدید نظر این حکم شکسته بشه و رضا آزاد بشه . یعنی  ما به هر حال خوشبین هستیم .
درباره فشارهایی که به فعالین کارگری وطبقه کارگرآوردند ، این طبیعی ی .یعنی طبقه کارگر ایران با این موقعیت اصلا بزرگ شده . با این بگیروببند ، زندان وتبعید ، اخراج از کار، تعقیب وگریز، تماسهای تلفنی. من خودم درعرض این چند روزی که برگشتنم ، دو بار با من تماس گرفتند که برم خودمو به اداره اطلاعات سقز معرفی کنم ، اما نرفتم . 10 بار هم زنگ بزنند ، نخواهم رفت . باید حتمآ بیایند و منو دستگیر کنند . من اصلا جرمی مرتکب نشدم . به هرحال این یک چیزی هست که همیشه در خونه ماست . یعنی باید هر روز یا باید بنشینیم و صحبت نکنیم ، یا اینکه ازحقوق خودمان دفاع نکنیم ، یا اینکه باید برای این چیزها خودمان رو آماده کنیم . هیچ چاره دیگه ایی نیست . خوب ما ازحقوق خودمان دفاع میکنیم . ما میگیم : که ما حق داریم  دستمزدی که برای ما تعیین شده ، کفاف 10 روز زندگی ما رو نمیده . ما تشکلی نداریم که از حقوق ما دفاع کنه . ما می گیم چرا کارگران رو زندانی میکنند ؟ اگر میگن که این کارگران ضد انقلابند ،خیلی خوب  پرونده اینها رو بیارید دادگاه علنی بکنید  تا بدونیم این آقا ضد انقلابه واقعا .
ما ازش دفاع نکنیم . حرف ما اینه . حرف ما فعالین کارگری اینه که ما میگیم : بچه هایی که دستگیر میشن، به نام کارگر دستگیر میشوند . اگرواقعآ اینها با احزاب برانداز هستند  ، پرونده هایشان را بیارید به انظارعمومی اعلام کنید  که تا ما  دیگه از اونها دفاع نکنیم .
آخرین حرف ما اینه برای قوه قضاییه . ما میگیم آقا بیایید این کار رو بکنید . تا نتیجه بگیریم که  ما با این شرایط کارشدیم
امیرجواهری : شما دربخش اول صحبتتون به درستی اشاره داشتید که درروزاول ماه مه،(11 اردیبهشت)، کارگران بایستی به شکل آزادانه درخیابانهای ایران تجمع بکنند وخواسته های خودشون رو طرح بکنند . ولی همه ما شاهدیم که در طول سالهایی که پشت سر گذاشته ، یعنی  حداقل میشه گفت که  پنج، شش ساله که در روز اول ماه مه تجمع قانونی علیرغم اینه در اصل  27 قانون اساسی به ارائه مجوزازسوی وزارت کشور برای کارگران قانونی شناخته شده ، ولی عملآ باهاش مخالفت میشه ودر طول دو ، سه روزی که پشت سرگذاشته سطح بحثهایی درون سایت دولتی رسمی ایلنا درگرفته و آدمهای معینی  برای مسئله مجوز راهپیمایی روز اول ماه مه  دارند قلم میزنند .
ازمنظرشما تجمع کارگران درچنین روزی به مجوز نیازمنده ، علیرغم اینکه درقانون اساسی بهش اشاره شده ، یااینکه کارگران میبایستی بصورت خودجوش درروزاول ماه مه برای طرح بیشمار مطالبات خودشون  حق داشته باشند که راهپیمایی بکنند ؟
محمود صالحی :اصل 27 این را نمیگه. اصلا ببینید، ما درهیچ کجای ازقوانین جمهوری اسلامی ، قانونی نداریم که برای راهپیمایی مجوز بگیریم .
اصل 27 قانون اساسی میگه : تظاهرات و راهپیمایی آزاده ، مشروط بر این که مغایر با دین اسلام نباشه و یا حمل  اسلحه نداشته باشند.
ما بارها گفتیم. خود من در زمانی که در  راهپیمایی اول ماه مه سال 83 که دستگیر شدم ، به خود  قاضی که منو دادگاهی میکرد  گفتم : جناب قاضی ، اصل 27 این را میگه . شما  اگر  قانون دیگه ایی دارید که این قانون را لغو کرده باشه ، لطفآ  به من معرفی کنید تا من ببینم .خوب نیست .
به نظر من طبقه کارگر نباید به هیچ شکلی اجازه بگیره . اجازه معنا نداره . .باید طبقه کارگر بصورت خود جوش به خیابان بیاد . باید نیروی انتظامی در آن روز حفاظت از راهپیمایی کارگران را به عهده بگیره . نه اینکه به اونها حمله کنه .
ما بارها به نیروی انتظامی هم  گفتیم . اصلا گرفتن مجوز معنایی نداره . من از همین تریبون اعلام میکنم ازهمه فعالین ، از تمام رهبران کارگری که دنبال مجوز نروند . مجوز معنایی نداره برای ما .
ما درسال 83 درخواست مجوزهم کردیم وبه ما حمله کردند . ما دیگه تجربه داریم . کارگر باید خودجوش به خیابان بیاد و تظاهرات کنه .
 ممنون از شما .
امیرجواهری: محمود صالحی عزیز ! من نیک مطمئنم که شما "بیانیه شماره یک شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر" را ، یعنی سالی که درآن هستیم و اول ماه مه پیش روی تنظیم شده و انتشار پیدا کرده ، حتما اون را دریافتید و با مفادش آشنایی دارید .
پرسش اول من اینه که فکر میکنید این بیانیه در بر گیرنده تعدد گرایشات موجود کارگران در ایران هست و میتونه همه اونها رو پوشش بده ، طرح مطالبات  ده گانه اون. یا اینکه گرایش و گرایشات معینی گرد این بیانیه جمع شدند ؟
محمود صالحی : با عرض معذرت ، من نمیتونم به این پرسش ، پاسخ بدم . من واقعا نمیدونم . من اطلاعیه را دیدم . اطلاعیه شماره یک شورا را دیدم . ولی متاسفانه نمیتونم در این رابطه حرفی بزنم . چون هیچگونه شناختی روی انتشار دهندگان این اطلاعیه ندارم .
امیرجواهری:خیلی ممنونم . حالا یک پرسش دیگری که یک بارهم با شما طرح کردم ، شنیدم ولی بحث های وسیعی پیرامونش برانگیخته شد وآن اینکه درواقع بحث  اینه که چه نیروهای اجتماعی در درون جامعه ما ، درمفهوم و مضمون طبقه کارگر می گنجند ؟
یعنی کارگران بخش صنعت ، خدمات ، معدن ، کشاورزی ، حمل و نقل ، معلمان ،پرستاران  و سایر لایه های طبقه کارگری ایران که گرایشی بر  آنی که نمیشه معلمان و پرستاران رو که جزء مزد و حقوق بگیران جامعه هستند، از آنها به مثابه  طبقه یاد کرد . یا مثلآ بازنشستگانی که روزی جوان سالی های عمرخودشون رودرمقام کارگروکارمند، یعنی چه به شکل معلم وچه به شکل  نیروی اجتماعی دیگری دراختیارمزد گذاشتند وقابلیت ها وجوانی های خودشان را دادن ، امروزنمیشه ازمطالبات آنها به صرف اینکه بازنشسته شدند ، به شکل جدی در مضمون طبقاطی دفاع کرد
. خواستم نگاه شما را نسبت به این تعریف ،مورد پرسش قرار بدم . خوشحال میشم که نظرتون را بگید .
محمود صالحی : ازنظرمن، کلیه کسانی که دستمزد دریافت می کنند جزء طبقه کارگر محسوب میشوند . ازکسانی که دستمزد دریافت می کنند و یا برای دستمزد دارند کار میکنند  و برای کسی دیگه ،اینها جزیی از طبقه کارگر هستند . خواه پرستار باشند  یا معلم باشند ، کارگر باشند ، توی بازار کار کنند . خلاصه هر کسی که دستمزد دریافت کنه  جزء طبقه کارگر محسوب میشه و آنها و ما از بدنه همدیگر هستیم .
امیرجواهری :مرسی . من فکر نمیکنم جوابی صحیح تر از این داشته باشیم .
آخرین پرسش رو محمود صالحی عزیز با شما طرح میکنم  . ما امروز در باور خودمان ، جدا از رضا شهابی .با زندان بودن ابراهیم مددی ، محمود جراحی ، شاهرخ زمانی ، ابراهیم زاده ، عبدالرضا قنبری و همینطور علی نجاتی و رسول بداغی ، فرزاد احمدی و پدرام نصرالهی و دیگرانی روبرو هستیم .
فکرمی کنید چه سطح ازوظایف توامانی متوجه ما، چه به عنوان "کمیته همبستگی با کارگران ایران" ، چه به عنوان "نهادهای همبستگی با کارگران ایران"،چه به عنوان فعالان "اتحاد بین الملل" ، چه به عنوان فعالان "اتحاد چپ" ، "رسانه "هایی که در این باب خودشان را متعهد ومسئول میدونند . مثل "رادیو همبستگی با کارگران ایران" . درشرایط امروزدرهم پهلویی و هم جهتی با "کمیته دفاع از رضا شهابی" ، "کمیته  حمایت از شاهرخ زمانی" ، "کمیته حمایت ازبهنام ابراهیم زاده" ، پیش روی ماست و شما اونها رو میتونید در بواقع در یک عبارتی به عنوان  وظیفه مندی ما بشمارید ؟
  محمود صالحی: البته من نمی خوام در این مورد زیاد توضیح بدم . چون واقعآ اونهایی که گرایش انترناسیونالیستی دارند، این گرایش وایدئولوژی بهشون حکم میکنه که کمک کنند . دیگه این صحبت نمیخواد . من نمیتونیم برای اونها خط ونشان بکشم وچیزی عرضه کنم . چون واقعآ اونهایی که به طبقه کارگراعتقاد دارند، به رهایی طبقه کارگر اعتقاد دارند ، حالا خودشان را درصف ما می بینند . اونهایی که نه  نمی خواهند ،خوب  اونها صفشان ازصف ما جداست . ازنظرمن،اونهایی که با ما هستند دیگه  میدونند که باید چکار کنند . یعنی یک لحظه نباید منتظرچیزی باشیم . ما باید کارخودمان را انجام بدیم . اونهایی که معتقد به رهایی طبقه کارگر هستند. من ازشما تشکرمی کنم وازهمه شنوندگان شما هم که به صحبت های من گوش دادند،متشکرم .
امیرجواهری: من هم به سهم خودم، هم از طرف خودم وهم ازطرف دوستان دست اندر کاررادیویی ما،ازشما که صمیمانه به پرسشهای ما پاسخ دادید،ممنونم . با امید به اینکه رضا شهابی ودیگرزندانی های سیاسی در آستانه اول ماه مه به صف هم طبقه ایی های خودشان ، به درون خانواده های خودشان ، و به محیط کار خودشان بازگردند .
ممنون و سپاسگزارم .
*یادداشت:
باید بدین وسیله تشکروامتنان خودم را ازرفیق عزیزم سوسن شهبازی ودوستان وی که محبت کردند،عین گفتگو راگوش دادند وپیاده وتایپ کردند ودراختیارم گذاشتند،اعلام دارم . دست همه یاران نازنین ام رادر باب توجه به این گفتگو،به گرمی می فشارم
با مهر
امیر جواهری لنگرودی
يكشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۱ برابر با ۲۲ آوريل ۲۰۱۲
کشته و زخمی شدن دو کولبر جوان کُرد در حمله نظامیان
به گزارش مورخ4اردیبهشت کُردپا،ظهر روز گذشته پس از تیراندازی نیروهای نظامی حکومت اسلامی ایران به تعدادی از کولبران مرزی کردستان، یک جوان 17 ساله در دم جان باخته و یک نفر دیگر نیز زخمی گردید.
براساس این گزارش، تعدادی از کولبران کُرد مرزی که در حال عبور از روستای مرزی "تاچی‌ناوی" از توابع اشنویه بودند هدف تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی حکومت اسلامی ایران قرار گرفته که یک جوان هفده ساله به نام "فیصل تمویی"فرزند حمزه اهل روستای "تاچی ناوی" کشته شده و یک نفر دیگر به نام بهزاد زخمی می‌گردد.
بر اساس گفته‌های یکی از شاهدان عینی، تمامی اموال کولبران توسط نیروهای نظامی توقیف گردیده است و ده‌ها رأس از احشام باربر نیز بر اثر تیراندازی تلف شده‌اند.
این گزارش به نقل از یکی از بستگان کولبر به قتل رسیده می افزاید: "جنازه فیصل جوان به قتل رسیده کُرد تا کنون به خانواده‌اش تحویل داده نشده و از سوی نیروی انتظامی به خانواده‌ی وی ابلاغ گردیده که عصر امروز مشروط به اینکه هیچ تجمعی صورت نگیرد جنازه فرزندشان به آنان پس داده می‌شود"
همچنین به خانواده فیصل اخطار داده‌اند که مراسم به‌خاکسپاری وی باید به صورت کاملا آرام صورت گیرد.
یک کشته و 16 مجروح در انفجار یک کارخانه در ژاپن
بهگزارش23آوریل یورونیوز،انفجار یک کارخانۀ تولید مواد شیمیایی در شهر یاماگوچی در غرب ژاپن منجر به مرگ یکی از کارگران این کارخانه شد. در اولین انفجار علاوه بر این یک نفر، همچنین 11 نفر از کارگران این کارخانه مجروح شدند. انفجار دومی نیز به فاصلۀ ساعتی از انفجار نخست روی داد که تلفاتی به دنبال نداشت.
شدت این انفجار به حدی بوده است که شیشه های بیش از صد ساختمان اطراف این کارخانه شکسته که پنج نفر نیز در نتیجۀ آن مجروح شده اند.
این کارخانه متعلق به شرکت تولید مواد شیمیایی” میتسوی” ژاپن است. به گفتۀ مسئولان این شرکت، نقض فنی در یکی از خطوط تولیدی می تواند علت این انفجار باشد اما هنوز این مساله تایید نشده است.
چهارم اردیبهشت ماه1391

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر