تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اول ماه مه
اول ماه مه، روز همبستگی واتحاد بین المللی طبقاتی، طبقه کارگر درحال فرا رسیدن است. این روز همبستگی طبقاتی را پیشا پیش به تمامی کارگران ساد باش میگویم. و امید است بتوان در تمامی اقصی نقاط دنیا، ایران و از جمله در کردستان شاهد به تعطیل کشانیدن مراکز کاری و برگزاری مراسمات و متینگهای بزرگ در صفوفی همبسته و متحد در مراکز اصلی شهرهای کردستان باشیم . زنده باد اول ماه مه روز جهانی طبقه کارگر!
کمپین های حمایتی کارگری
-اطلاعیه،کمپین دفاع از مطالبات سازمان کارگران بخش ساختمان کردستان سازی برای آزادی تشکل در کردستان عراق
حکومت اقلیم کردستان باید سازمان کارگران ساختمانسازی کردستان را به رسمیت بشناسد
کارگران بخش ساختمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر در کردستان از بدیهی ترین حقوق محروم اند وهیچ بخشی از حکومت، خود را در قبال معیشت، بهداشت و آینده آنان مسئول نمی داند. بدیهی است که سندیکاهای کارگری وابسته به دولت، نهادهایی هستند که توسط احزاب حاکم تأسیس شده و کارگران هیچ نقشی در ایجاد و انتخاب مسئولین ندارند. چنین نهادهایی نتوانسته و نمی توانند به ابزاری تبدیل شوند که کارگران برای تأمین مطالبات خود بدان نیاز دارند. به همین علت کارگران ناگزیر به تأسیس سازمانی اقدام کرده اند که از آن خود بوده و خود رهبر آن باشند.
سازمان کارگران بخش ساختمان در یک مجمع عمومی در تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۱ از سوی کارگران تأسیس شد و کارگران طی انتخاباتی دموکراتیک هیأت اجرایی را انتخاب نموده اند. این سازمان مستقل از احزاب و جریانات، به مثابه نماینده واقعی مطالبات و آرزوهای کارگران پا در میدان فعالیت و کار سازماندهی نهاده است. این سازمان هم اکنون در شهر سلیمانیه و حومه و نیز در شهر اربیل بیش از ۱۰۰۰ عضو دارد و مرتب اعضای جدیدی به آن می پیوندند.
این سازمان در مدتی کوتاه پس از تأسیس خود یعنی در ماه اوت ۲۰۱۱، به منظور ثبت و به رسمیت شناخته شدن، از ادارات مرتبط تقاضا نموده اما تاکنون جوابی دریافت نشده است. معضل عدم پاسخگویی به تقاضای سازمان، ارتباط مستقیم با قوانینی دارد که در حال حاضر در کردستان جاری است. در حالیکه در قلمرو هر بخش از سیستم دموکراسی، کارگران حق تشکل را کسب نموده اند و هر جمعی از کارگران می توانند ایجاد تشکل نمایند و تشکل خود را ثبت نمایند. با این وجود در کردستان قوانینی بر کارگران حاکم است که روند ثبت قانونی تشکل را بطور مطلق در اختیار دولت نهاده و دولت مختار است هر گاه بخواهد این تشکلها را ملغی نماید.
بدیهی است که این معضل فقط مختص کارگران نیست بلکه هر جمع و نهادی که تأسیس می شود باید بر اساس ماده ۱۸ قانون سال ۱۹۹۳ درخواست اجازه نموده و در دام پروسه ای طولانی بیفتد تا رضایت وزارت کشور را جلب نماید. طبق همان ماده از قانون، وزیر کشور می تواند به بهانه های مختلف تشکلات را ملغی نماید. همین قوانین موجب شده که تاکنون هیچ سندیکا و مجمعی که مستقل از احزاب حاکم باشند، تأسیس نشده و وجود نداشته باشند. این وضعیت به طور عملی زیر پا نهادن آزادی و حق تشکل می باشد که یکی از حقوق اولیه بشر و حقوق اساسی شهروندان در کردستان می باشد.
کارگران و انسانهای ازادیخواه
فقدان ازادی تشکل مختص به کارگران نیست بلکه احزاب از طریق قوانین موجود، بطور عملی مانع هر گونه تلاش برای تأسیس نهادهای اجتماعی هستند و اجازه رشد فعالیت و مبارزه اجتماعی اقشار مختلف در کردستان نمی دهند. در کردستان هر گونه سندیکا و مجمعی فقط در صورتی حق فعالیت پیدا می کند که یکی از احزاب حاکم از آن حمایت نماید و بدین ترتیب از نقش و وظیفه خود به عنوان یک نهاد اجتماعی باز مانده و تنها در خدمت حکومت خواهد ماند. این وضعیت باید دگرگون شود و باید ایجاد نهادها و سازمانها در اقلیم کردستان آزاد باشد. دموکراسی و ازادی بدون آزادی تشکلات کارگری و آزادی ایجاد سندیکاهای کارگری و تجمعات هیچ مفهومی ندارد.
لذا ما شما را فرا می خوانیم که از مطالبات زیر حمایت کنید: اول: باید سازمان کارگران بخش ساختمان کردستان به عنوان یک سازمان مستقل از سوی حکومت برسمیت شناخته شود. دوم: قانون نهادها و مجامع به شیوه ای تسهیل گردد که اقشار مختلف جامعه در تأسیس نهادهای دلخواه خود ازاد باشند و به جای کسب اجازه از حکومت فقط ثبت آنها ضروری باشد. ما همه افراد و جریانات را فرا می خوانیم که از این مطالبات پشتیبانی کنند و به کمپینی بپیوندند که به همین مناسبت در کردستان شروع شده است. در هر کشوری که زندگی می کنید، تشکلات کارگری و انسانهای آزادیخواه را برای حمایت از این کمپین و همبستگی با کارگران کردستان فراخوانید.
سازمان کارگران بخش ساختمان کردستان/نمایندگی خارج از کشور/ ١٥ مارس ۲۰۱۲
###
به منظور پیوستن به این کمپین لطفا متن زیر را امضا کنید: کمپین برای آزادی تشکل در کردستان
آزادی تشکل و تجمع حق مسلم انسان و در عین حال ضامن رشد فعالیت اجتماعی و متمدنانه در جامعه است، بدون آزادی ایجاد تشکل، سندیکا و مجامع عمومی آزادی و دموکراسی مفهومی نخواهد داشت.
بنابراین ما خواهانیم که: اولا: قوانین موجود کردستان به طرزی تسهیل گردند که نیازی به کسب اجازه نداشته باشد و هر سندیکا و مجمع و اتحادیه ای از تاریخ ثبت خود به رسمی شناخته شوند. ثانیا: از سازمان کارگران بخش ساختمان در کردستان حمایت می کنیم و خواهانیم که حکومت اقلیم این سازمان را به رسمیت بشناسد/ برای ارتباط: تلفن کردستان: ۰۷۷۰۱۹۵۷۵۸۸ خارج کشور ۰۰۴۶۷۳۷۰۳۸۶۱۲
ای-میل krekar.binasazi@gmail.com / www.kargaran.org
###
به منظور پیوستن به این کمپین لطفا متن زیر را امضا کنید: کمپین برای آزادی تشکل در کردستان
آزادی تشکل و تجمع حق مسلم انسان و در عین حال ضامن رشد فعالیت اجتماعی و متمدنانه در جامعه است، بدون آزادی ایجاد تشکل، سندیکا و مجامع عمومی آزادی و دموکراسی مفهومی نخواهد داشت.
بنابراین ما خواهانیم که: اولا: قوانین موجود کردستان به طرزی تسهیل گردند که نیازی به کسب اجازه نداشته باشد و هر سندیکا و مجمع و اتحادیه ای از تاریخ ثبت خود به رسمی شناخته شوند. ثانیا: از سازمان کارگران بخش ساختمان در کردستان حمایت می کنیم و خواهانیم که حکومت اقلیم این سازمان را به رسمیت بشناسد/ برای ارتباط: تلفن کردستان: ۰۷۷۰۱۹۵۷۵۸۸ خارج کشور ۰۰۴۶۷۳۷۰۳۸۶۱۲
ای-میل krekar.binasazi@gmail.com / www.kargaran.org
###
-طبق خبر دریافتی از سنندج، "پدرام نصراللهی" (نه به ز) فعال کارگری در تاریخ ١٨ اسفندماه ١٣٩٠ به اداره اطلاعات سنندج احضار و سپس بازداشت شد. و زیر فشار شکنجه و اذیت و آزار ماموران امنیتی رژیم قرار دارد. تلاش و پیگیری های خانواده اش، جهت کسب اطلاع از وضعیت وی تاکنون به نتیجه نرسیده است. همچنین، "فرزاد احمدی" فعال کارگری دیگر همچنان در زندان و در وضعیت نا مشخصی می باشد. و ...
جان پدرام نصرالهی ( نه به ز ) در خطر است ! پدرام نصرالهی فعال کارگری روز ١٨ اسفند ماه ١٣٩٠ به ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج احضار و بازداشت شد. پدرام در سالهای گذشته چندین بار توسط نیروهای امنیتی واطلاعاتی جمهوری اسلامی تهدید، بازداشت ، شکنجه وزندانی شده است. دادگاه انقلاب رژیم اسلامی در سنندج اخیرا پرونده این زندانی را برای بازجویی مجدد و گرفتن اقرار به جریان انداخته است. تلاش خانواده پدرام برای رهایی فرزندشان تا اکنون به نتیجه نرسیده است. به گفته زندانیان و کسانی که در سلول های هم جوار پدرام در زندان بسربرده اند. پدرام نصرالهی توسط بازجوها وشکنجه گران وزارت اطلاعات به شدت تحت شکنجه و آزار قراردارد. خانواده و مردم شهر سنندج نگران جان پدرام نصرالهی هستند.
انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشرایران نگران جان این زندانی سیاسی است. انجمن "کمپین تلاش برای نجات جان پدرام نصرالهی" را اعلام میکند وازمردم آزادیخواه ، نهادهای مدنی و مدافع حقوق بشر در سطح داخلی و بین المللی ، عفو بین الملل ، سازمان دیده بان حقوق بشر، کمیته حقوق بشر سازمان ملل ، رسانه های جمعی میخواهد که برای نجات جان پدرام نصرالهی عاجلانه اقدام کنند.
آزاد زمانی – رئیس انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشرایران ٨ فروردین ١٣٩١
فقر و فلاکت و مشکلات اجتماعی
-بنا بر خبر رسیده از سنندج، حسن وکیلی کارگر سنگبر اهل سنندج که حدود ۴۰ سال سن داشت و دارای همسر و دو فرزند می باشد در اولین روز از سال ۹۱ به دلیل فشار فقر زندگی در منزل خود واقع در محله "عباس آباد" این شهر متاسفانه خودکشی کرد..
- بنا به خبر رسیده از سنندج، روز اول فروردین ماه ١٣٩٠ ساعت 3 بامداد فردی پس از ورود به بیمارستان تامین اجتماعی شهر سنندج با استفاده از سلاح گرم "فریده شریعتی" را در نتیجه یک اختلاف اجتماعی، متاسفانه به قتل رساند.
مستحکم باد صف مبارزه طبقاتی کارگران در سال ٩١!
کارگران و زحمت کشان و طبقه کارگر ایران، ما در حالی نوروز ١٣٩١ را شروع می کنیم که اخیرا شورای عالی کار با اعلام حداقل دستمزد ٣٩٠ هزار تومان برای امسال دوباره غم و اندوه را به سیمای کارگران هدیه کرد.
شکاف طبقاتی و فاصله عمیق میان فقر و ثروت و ترفندهای سرمایه داران در سال های گذشته در برابر کارگران برای دستیابی به سوددهی بیشتر، اخراج سازی ها، ناامنی محیط کار مسائلی نظیر عدم پرداخت حقوق معوقه، دستمزدهای کم و ناچیز و زیر خط فقر، سقوط از ارتفاع و ده ها مورد دیگر بر شانه کارگران سنگینی کرده است. سیستم سرمایه داری کنترل تمام رسانه ها اعم از تلویزیون، رادیو، روزنامه و اینترنت را در دست دارد و سعی می کند در این رسانه ما را به سکوت و توجیه قانونی کارهای ضد انسانی خود وادار کند چون نمی خواهند طبقه کارگر آگاه شود و برای دستیابی به منافع خود دست به اعتصاب و تشکلیابی بزند ولی ما کارگران رسانه خودمان خواهیم شد و همدیگر را آگاه و متحد خواهیم ساخت. کارگران خوب می دانند جز با اتحاد و تشکل های مستقل خودشان راهی برای رسیدن به خواسته ها و مطالباتشان و از جمله افزایش دستمزد وجود ندارد. طبقه کارگر ایران برای تغییر این شرایط و از بین بردن نقاط ضعف و ایجاد اعتماد و خودباوری در بین کارگران و زحمت کشان آینده روشنی را در پیش رو دارد. به امید اینکه سال جدید پر از موفقیتهای بزرگی برای کارگران و مردم زحمت کش باشد و دیگر نشانه ای از نابرابری و ستمکاری و استثمار انسان به دست انسان نباشد، سال جدید را شروع خواهیم کرد.
نوروزتان پیروز/ جمعی از جوشکاران شهر سنندج – ١/١/٩١
شکاف طبقاتی و فاصله عمیق میان فقر و ثروت و ترفندهای سرمایه داران در سال های گذشته در برابر کارگران برای دستیابی به سوددهی بیشتر، اخراج سازی ها، ناامنی محیط کار مسائلی نظیر عدم پرداخت حقوق معوقه، دستمزدهای کم و ناچیز و زیر خط فقر، سقوط از ارتفاع و ده ها مورد دیگر بر شانه کارگران سنگینی کرده است. سیستم سرمایه داری کنترل تمام رسانه ها اعم از تلویزیون، رادیو، روزنامه و اینترنت را در دست دارد و سعی می کند در این رسانه ما را به سکوت و توجیه قانونی کارهای ضد انسانی خود وادار کند چون نمی خواهند طبقه کارگر آگاه شود و برای دستیابی به منافع خود دست به اعتصاب و تشکلیابی بزند ولی ما کارگران رسانه خودمان خواهیم شد و همدیگر را آگاه و متحد خواهیم ساخت. کارگران خوب می دانند جز با اتحاد و تشکل های مستقل خودشان راهی برای رسیدن به خواسته ها و مطالباتشان و از جمله افزایش دستمزد وجود ندارد. طبقه کارگر ایران برای تغییر این شرایط و از بین بردن نقاط ضعف و ایجاد اعتماد و خودباوری در بین کارگران و زحمت کشان آینده روشنی را در پیش رو دارد. به امید اینکه سال جدید پر از موفقیتهای بزرگی برای کارگران و مردم زحمت کش باشد و دیگر نشانه ای از نابرابری و ستمکاری و استثمار انسان به دست انسان نباشد، سال جدید را شروع خواهیم کرد.
نوروزتان پیروز/ جمعی از جوشکاران شهر سنندج – ١/١/٩١
زندان و اعدام
-اجرای نیمی از احکام اعدام جهان در ایران/ به گزارش سازمان عفو بین الملل، در سال میلادی گذشته " ۶۸ نفر در عراق، ۸۲ نفر در عربستان سعودی و ۴۱ نفر در یمن اعدام شده اند، اما تنها در مدت زمان مشابه در ایران دستکم ۳۶۰ نفر " به دستور دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شده اند. برپایه این گزارش ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی بالاترین آمار شمار اعدام ها در خاورمیانه و شمال آفریقا را به خود اختصاص داده و تعداد اعدام ها در ایران بیش از نیمی از کل اعدام ها در جهان یعنی " 676 نفر " بوده است.
از تهران تا کردستان صدور حکم اعدام برای زندانیانی با جرم سیاسی که در دادگاههای غیرعلنی و بدون حضور هیأت منصفه محاکمه میشوند همچنان ادامه دارد. اخیرا سازمان عفو بینالملل عنوان "حکومت جلاد" را به جمهوری اسلامی داده است. سعید ملکپور، عبدالرضا قنبری، شیرکو معارفی، حبیبالله گلپریپور، زانیار و لقمان مرادی شش تن از ۲۸ زندانی سیاسی هستند که برایشان حکم اعدام صادر شده و این احکام از سوی دادگاه تجدید نظر یا دیوان عالی کشور تایید نیز شده است
حبیبالله گلپریپور، جوان ۲۷ ساله سنندجی در اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ به اعدام محکوم شد و این حکم از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است.
شیرکو معارفی، زندانی سیاسی کرد نیز از روز جمعه ۲۶ اسفند ١٣٩٠ به سلول انفرادی منتقل شده و به همین دلیل احتمال میرود که حکم اعدام او به زودی اجرا شود.
وکیل مدافع حبیبالله گلپریپور و شیرکو معارفی میگوید برای هردو موکلش تقاضای عفو کرده و منتظر پاسخ کمیسیون عفو و بخشودگی است.
خلیل بهرامیان همچنین تاکید کرده که مهمترین اشکال حقوقی در این دو پرونده عدم رعایت اصل ۱۶۸ قانون اساسی است. این اصل میگوید رسیدگی به جرائم سیاسی باید در دادگاه علنی و با حضور هیأت منصفه صورت بگیرد. این در حالی است که پرونده این افراد در دادگاه غیرعلنی و حتی بدون حضور اعضای خانواده آنها برگزار میشود.
استدلال قضات در برپایی این دادگاهها "عدم تعریف جرم سیاسی" در قوانین ایران است. اما به گفتهی حقوقدانان، عدم تعریف دلیلی بر وجود نداشتن این جرم نیست. در همهجای دنیا جرایمی که در ارتباط با تغییر حکومت باشند جرایم سیاسی محسوب میشوند و رسیدگی به آنها باید در دادگاه علنی باشد.
لقمان و زانیار مرادی به اتهام عضویت در یک حزب سیاسی کُرد و همچنین کشتن فرزند امام جمعه شهرستان مریوان، در تیرماه ۱۳۸۸ توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شدند. هردوی متهمان در دادگاه گفتند که اعترافاتشان تحت شکنجه بوده و در قتل شرکت نداشتهاند.
عبدالرضا قنبری معلم ۴۴ سالهای که روز عاشورای سال ۱۳۸۸ دستگیر شد از بهار ۱۳۸۹ که دادگاه تجدیدنظر حکم اعدام او را تایید کرد در انتظار اجرای حکم به سر میبرد. وی که معلم ادبیات در یکی از مدارس پاکدشت ورامین است، از داشتن وکیل اختیاری محروم است و وکیل تسخیری او نیز در جلسه دادگاه گفته به دلیل کرد زبان بودن نمیتواند از موکلش دفاع کند.
وکیل سعید ملکپور میگوید تقاضای اعاده دادرسی را کرده و امیدوار است با درخواست او موافقت شود. وی به توصیه قاضی پروندهاش تقاضای عفو داد اما کمیسیون عفو وبخشودگی قوه قضائیه در اسفند ۸۹ با تقاضای او مخالفت کرد. حکم اعدام سعید ملکپور طراح و متخصص وب نیز که از مهرماه ۱۳۸۷ در زندان است، توسط دیوان عالی کشور تایید شده است.
-سازمان عفو بینالملل،در گزارش سالانه خود برای سال ۲۰۱۱ یک بار دیگر جمهوری اسلامی ایران را جزو "حکومتهای جلاد" نامید که نه تنها حکم اعدام در آن صادر و اجرا میشود بلکه آمار اجرای این حکم نسبت به سال قبل افزایش نیز داشته است. بر اساس این گزارش تنها اعدامهای در ملاء عام در سال ۱۳۹۰ نسبت به سال قبل چهار برابر شده است.
١٠ فروردین ماه ١٣٩٠ / ٣٠ مارس ٢٠١٢
#####
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر