- از کارگران بازداشتی اول ماه مه سنندج حمایت کنیم!
- گزارشی از وضعیت ضد کارگری کارخانهی سقزسازی کردستان (وَن)
- موج تازه جهش قیمتها- افزایش 70 درصدی قیمت سوخت با مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس
- سقوط یک کارگر ساختمانی بر اثر نبودن ایمنی ساختمان
- مرگ کارگر ۶۰ ساله زیر دیواردراصفهان
از کارگران بازداشتی اول ماه مه سنندج حمایت کنیم!- محمود صالحی
کارگران! تشکل های کارگری و نهادهای مدافع حقوق بشر!
مردم شرافتمند و آزاده!
روز جهانی کارگر، روز رزم طبقه کارگر علیه مناسبات سرمایه داری است. در این روز کارگران برای طرح خواسته ها و مطالبات خود به خیابان ها می آیند تا نسبت به نظام سراسر گندیده سرمایه داری اعلام جنگ کنند. اما دولت های سرمایه داری برای حفظ این نظام نابرابر و دفاع از موجودیت سرمایه با تمام قدرت مانع برگزاری این مراسم می شوند و به صفوف کارگران هجوم برده و به شکل های مختلف آنها را سرکوب می کنند.
در شهر سنندج نیز روز سه شنبه گذشته در حالی که کارگران و خانواده های شان در حال برگزاری مراسم اول ماه مه بودند، مورد تعرض نیروهای انتظامی و امنیتی قرار گرفتند. آیا ما کارگرانی که شبانه روز در حال تولید و ایجاد همه نعمات بشری هستیم و حتی شهروند درجه دوم نیز محسوب نمی شویم، حق نداریم که یک روز در سال را جشن بگیریم و خواسته های مان را در جامعه طرح نماییم؟ آیا شادی و آسایش فقط برای سرمایه داران و حامیان آنهاست؟ تهاجم گسترده به صفوف راهپیمایی کارگران و خانواده آنان در شهر سنندج، نشان دهنده حمایت همه جانبه دولت ایران از سرمایه داران است.
راهپیمایی کارگران در سنندج علیه مصائبی چون تورم و گرانی، فقر و بیکاری، کار کودک، تبعیض بین زن و مرد، دستمزدهای پایین و عدم پرداخت به موقع همین حقوق های زیر خط فقر، ورشکستگی صنایع و اخراج سازی های وسیع، مشکلات کارگران مهاجر به ویژه شهروندان افغانی در ایران، قراردادهای کوتاه مدت و سفید امضاء، سانسور و اختناق، آزادی زندانیان سیاسی از جمله کارگران زندانی، تحریم های اقتصادی و احتمال حمله نظامی به ایران و هم چنین آسیب ها و بحران های اجتماعی چون اعتیاد، خودکشی، تن فروشی بود.
کارگران در شهر سنندج با شعار نان، مسکن، آزادی به خیابان آمدند تا آشکارا و به دور از هر گونه ترس و دلهره به مقام های دولتی هشدار دهند که ما کارگران خواستار نان، مسکن و آزادی هستیم و اگر ما ارده کنیم به خیابان خواهیم آمد و حق خود و تمام مردم محروم را خواهیم گرفت.
وظیفه همه کارگران، فعالین و تشکل های کارگری و نهادهای مدافع حقوق بشر است که از هر طریق ممکن خواستار آزادی همه دستگیر شده گان اول ماه مه 1391 سنندج شوند. هم چنین لازم است که خانواده های آنها را تنها نگذاریم و از خواست آنها مبنی بر آزادی فرزندان شان حمایت کنیم.
کارگران دستگیرشده اول ماه مه سنندج!
ما با شما و خانواده شما عزیزان هستیم. شما قهرمانانی هستید که با رزمتان برگ زرینی دیگر به تاریخ سراسر مبارزاتی طبقه کارگر اضافه کردید. ما هر روز به یاد این جسارت تان در اول مه، گل بر سینه می زنیم و سرهای مان را بلند نگه می داریم و اعلام می کنیم که "با احضار، تهدید و بازداشت کارگران و فعالین کارگری در ایران و شهرهای مختلف کردستان، جنبش طبقه کارگر به عقب باز نخواهد گشت! "
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگری
زنده باد اول ماه مه 2012
محمود صالحی
18/2/91
گزارشی از وضعیت ضد کارگری کارخانهی سقزسازی کردستان (وَن)
کارفرمایان شركت سقزسازی کردستان (وَن)، مدتهاست با ترفندهای مختلف، و به بهانههای کاملاً غیر منطقی، کارگران رسمی و کارگران باسابقهی طولانی را زیر فشار گرفته، و شرایطی را برایشان ایجاد مینمایند تا خودِ کارگران مجبور به عدم تمکین از ضوابط شرکت شده، و بهانهی اخراج خود را به دست کارفرمایان دهند. تا به این ترتیب امکان خسارت مالی شرکت به صفر برسد.برای مثال چندین نمونه از این موارد را در زیر بازگو مینمایم.
1- طالب کریمی : کارگری زحمتکش که دارای سابقهی طولانیِ کار در شرکت بود، تنها به دلیل عدم انطباق با سلیقهی کارفرمایان، مجبور به تحمل فشار شدید روانی و کاری آنان شد. به نحوی که کارفرمایان مدتها او را مجبور به اضافهکاری 4 ساعت در روز، و کار در تمامی روزهای تعطیل نمودند. تا جایی که طالب کریمی دیگر توانی برایش باقی نماند و مجبور به اعتراض به شرایط کاری خود شد. اما در جواب کارفرمایان طبق روال همیشگی و استناد به ضوابط شرکت، او را مکلف به تمکین از قواعد و ضوابط غیر انسانی و ضد کارگری شرکت نمودند. در حالی که کارگر فرسوده، دیگر رمقی برایش باقی نمانده بود و امکان ادامهی کار، تحت شرایط موجود برایش نا ممکن بود. در نتیجه کارفرمایان به هدف ضد انسانی خود رسیده و به بهانهی عدم تمکین کارگر از مقررات شرکت، او را اخراج نمودند.
2- سوما استیفایی : کارگر نامبرده در قسمت اداری مشغول به کار بود؛ و مدام در ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با مدیران و کارفرمایان شرکت بود. کارفرمایان به منظور خلاص شدن از دست سوما استیفایی، با ترفندی مزورانه، با نا امن نمودن محیط کار برای او و هتک حرمت مکرر و بی احترامی کردن به کرامت واقعی و انسانی ایشان، و تشدید فشار روانی او، با توجه به نجابت و شرافت ستودنی ایشان، سعی بر فراری دادن او نمودند. به صورتی که بخش زیادی از کارگران شرکت متوجه وضع موجود شده بودند. زیرا بارها این کارگر شرافتمند را با چشمانی اشکآلود دیده بودند که از محیط کارش بیرون دویده است. نهایتاً کارفرمایان شرکت با در تنگنا قرار دادن این کارگر، او را بدون تحمیل کمترین خسارت مالی به شرکت، مجبور به استعفا نمودند.
3- محمد عزیزی : یکی دیگر از کارگران رسمی و با سابقهی شرکت بود که مدت 14 سال در نهایت صداقت، از وجود خود در محیط کار شرکت مایه گذاشت. اما این کارگر نیز مانند بسیاری دیگر از کارگران، مورد جور و ستم کارفرمایان قرار گرفته، و با تحمیل اضافهکاریهای اجباری و تغییر محل کار به صورت سالانه و مکرر، مرود اذیت و آزار شدید کارفرمایان قرار میگرفت. به طوری که به مرور زمان و بر اثر تحمل فشار ناشی از کارهای سنگین، دچار ناراحتیهای شدید جسمی از ناحیههای قلب، ریه و حساسیت شدید پوستی شد. تا جایی که در سال 85 مجبور به عمل جراحی قلبش گردید. اما پس از آن با توجه به توصیهی پزشکان معالج مبنی بر پرهیز از انجام کارهای سنگین و دوری جستن از عوامل محرک بیماری وی در محل کار، باز هم بر شدت فشارهای وارده از طرف کارفرمایان بر او افزوده شد؛ تا جایی که در سال 90 به هنگام کار در شرکت بیهوش بر زمین افتاد؛ پس از انتقالش به بیمارستان، پزشکان مشکل قلبی را عامل بیهوشی او تشخیص دادند. کارگر نامبرده پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان و استراحت پزشکی، بر سر کار خود بازگشت و فوراً از طرف کارفرمایان احضار گردید تا تعهد نامهای را مبنی بر قبول و پذیرش مسئولیت مشکلات ناشی از کار در محیط شرکت را به آنان تسلیم نماید، و کارفرمایان را از هرگونه مسئولیتی در قبال مشکلات پیش آمده مبرا نماید. کارفرمایان با تعیین دو روز مهلت برای او و تاکید مکرر بر ضوابط و مقررات شرکت، و قبول شرایط آنها، و امضای تعهدنامهی مذبور، و اخراج وی در صورت عدم امضای تعهدنامه، او را زیر فشار خود قرار داند. اما محمد عزیزی به هیچ وجه زیر بار خواستهی ضد کارگری آنها نرفت و پس از 14 سال کار صادقانه برای آنان، اخراج شد!
4- جلال ذوالفقاری : یکی دیگر از کارگران مورد ستم قرارگرفتهی شرکت میباشد؛ که قبلا طی گزارشی ارسالی به سایت کمیتهی هماهنگی، وضعیت اسفناکش را به اختصار، جهت اطلاع کارگران و فعالین کارگری ایران شرح داده بودم. این کارگر زحمتکش که در سال 89، به دلیل عدم برخورداری دستگاههای شرکت از حفاظ ایمنی دچار سانحهی دلخراش قطع عضو شده بود، به طوری که انگشتان دستش را، لای دستگاه غیر استاندارد و فاقد ایمنی از دست داده بود. جلال ذوالفقاری که به دلیل اهمال کاری کارفرمایان دچار سانحهی قطع عضو شده بود، از کارفرمایان شکایت نمود. و پس از دو سال پیگیری مداوم، بالاخره در فروردین 91 با صدور قطعی رای دادگاه مبنی بر مکلف نمودن کارفرمایان به پرداخت مبلغ 33 میلیون تومان، بابت دیهی قطع عضو مواجه گردید. اما کارفرمایان در نهایت بیشرمی مبالغ 6 میلیون تومان مخارج بیمارستان، و 7 میلیون تومان جریمهی نبودِ حفاظ دستگاه را از مبلغ مقرر کسر کرده، و تنها 20 میلیون تومان از آن را به کارگر مصدوم پرداخت نمودند.کارفرمایان با این عمل ضد کارگری، بار دیگر نقاب از چهرهی ضد انسانی خود برداشتند و بر همگان ثابت نمودند که منافع مالی آنها به مراتب از سلامتی و جان کارگران شرکت برایشان مهمتر است.
لازم به ذکر است، موارد فوق تنها گوشهای از عمق فجایع موجود در شرکت سقزسازی کردستان (وَن) میباشد. زیرا مناسبات حاکم بر آن، با توجه به ضوابط و مقررات خشک کارفرمایان، که در اساس از ماهیتی ضد کارگری برخوردار میباشد، تمامی زوایای زندگی کارگران را در بر گرفته است.
گزارش یکی از کارگران سقزسازی کردستان (وَن)- 18/2/91
برگرفته ازسایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجادتشکل های کارگری
موج تازه جهش قیمتها- افزایش 70 درصدی قیمت سوخت با مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس
با تصویب اعتبارات فاز دوم هدفمندی یارانه ها پیش بینی میشود فقط از محل اصلاح قیمت حاملهای مختلف انرژی همچون بنزین، گازوئیل، گاز طبیعی، نفت سفید، نفت کوره، CNG و برق باید حدود 50 میلیارد تومان درآمد کسب شود.
در این صورت، ظهور بنزین بیش از 1000 تومانی، گازوئیل 300 تومانی و افزایش چند برابری قیمت برق، گاز طبیعی و CNG به عنوان پرطرفدار ترین حاملهای انرژی در فاز دوم هدفمندی دور از دسترس نخواهد بود.
کمیسیون تلفیق مجلس با تصویب اعتبار 66 هزار میلیارد تومانی برای هدفمندی یارانهها در سال 91 در واقع به افزایش 70 درصدی بهای بنزین، گاز طبیعی، برق و گازوئیل چراغ سبز نشان داده است.
آمارهای رسمی حاکی از آن است که در 15 ماه نخست اجرای فاز نخست قانون هدفمندسازی یارانهها دولت حدود 25 هزار میلیارد تومان درآمد از محل آزادسازی قیمت حاملهای مختلف انرژی کسب کرده است.
با این وجود، دولت سناریوی 135 هزار میلیارد تومانی را برای اعتبار اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها در قالب لایحه بودجه سالجاری به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد که این پیشنهاد با مخالفت شدید اهالی بهارستان مواجه شد.
در نهایت اعضای کمیسیون تلفیق روز گذشته اعتبار 66 هزار میلیارد تومانی را برای فاز دوم هدفمندی یارانهها تصویب کردند که سهم اعتبار یارانه نقدی از این میزان، 48 هزار میلیارد تومان تعیین شده است.
از 66 هزار میلیارد تومان درآمد هدفمندی یارانهها در سال 91 براساس مصوبه کمیسیون تلفیق، حدود 10 هزار میلیارد تومان از محل یارانه نان، آرد و برق، حدود 4 هزار میلیارد تومان مالیات و عوارض و مابقی ( حدود 50 هزار میلیارد تومان) از محل اصلاح قیمت حاملهای انرژی تامین خواهد شد.
برهمین اساس، با تصویب اعتبارات فاز دوم هدفمندی یارانه ها پیش بینی میشود فقط از محل اصلاح قیمت حاملهای مختلف انرژی همچون بنزین، گازوئیل، گاز طبیعی، نفت سفید، نفت کوره، CNG و برق باید حدود 50 میلیارد تومان درآمد کسب شود.
مقایسه درآمد اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانه ها در مدت 15 ماه با اجرای فاز دوم این جراحی اقتصادی در مدت 9 تا 10 ماه امسال از رشد افسار گسیختهای قیمت حاملهای انرژی حکایت میکند.
به عبارت دیگر، در صورتی که درآمد بیش از 50 هزار میلیارد تومانی دولت از محل اصلاح قیمت حاملهای انرژی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی تصویب شود، باید منتظر افزایش قیمت حاملهای مختلف انرژی با شیبی بیش از 20 درصد در گام دوم هدفمندسازی یارانهها باشیم.
در این صورت، ظهور بنزین بیش از 1000 تومانی، گازوئیل 300 تومانی و افزایش چند برابری قیمت برق، گاز طبیعی و CNG به عنوان پرطرفدار ترین حاملهای انرژی در فاز دوم هدفمندی دور از دسترس نخواهد بود.
این در حالی است که بررسی آمارها نشان می دهد در مدت زمان حدود 15 ماه بیش از 51 هزار میلیارد تومان منابع هدفمندی یارانهها بوده که از این میزان، تنها 47.9 درصد منابع از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی و کالاها و خدمات، 52.1 درصد دیگر شامل 22.7 درصد از محل بودجه عمومی دولت، 11 درصد به طور مستقیم از محل نفت خام و میعانات گازی و 17.6 درصد از محل منابع بانک مرکزی گزارش شده است.
منبع:مهر-19اردیبهشت-بخشی ازیک گزارش
خبر ارسالی به سایت اتحاد
سقوط یک کارگر ساختمانی بر اثر نبودن ایمنی ساختمان
روز چهار شنبه 13 اردیبهشت برابر با2مه2012که تنها یک روزاز اول مه گذشته بود.باخبر شدم که یک کارگر ساختمانی به اسم صدیق قربانی از ساختمان 10طبقه در کرمانشاه افتاده پایین و جان خود را از دست داده است،صدیق از یک خانواده زحمت کش به دنیا امده بود،از همان دوران کودکی به همراه پدر خود به کارهای کشاورزی و سنگین مشغول بوده ،وکودکی خود را در فقر بدبختی گذرانده است وبه خاطر نبود امکانات از تحصیلات باز می ماند،وقتی به دوران جوانی می رسد برای کار به تهران می اید،ودر تهران به کارکردن در ساختمان مشغول می شود،وبعد از سالها کارهای سنگین ساختمانی که هیچ مزایا مثل ساعت کار کمتر یا بیمه وغیره.....ندارد،دورانجوانی خود رابا فشارهای روحی وروانی در یک محیط نا امن شغلی،و فشارهای اقتصادی می گذراند،تا اینکه ازدواج می کند.وبه تهران می اید ودر شهر قدس تهران ساکن می شود،وبعد از سالها زندگی سخت وطاقت فرسای کارگری در تهران همیشه با فقر دست وپنجه نرم می کند،وبرای تامین مایحتاج زندگی خودفشارهای زیادی را تحمل می کند.تا اینکه در سال 90بخاطر نبود امنیت شغلی وفشارهای کمر شکن اقتصادیو گرانی مسکن دیگر در تهران نمی تواند این زندگی را تحمل کند،روانه شهرستان خود می شود(کامیاران)ودر انجا خونه ای اجاره می کند وخود برای کار در ساختمان به کرمانشاه می رود،بعد از یک مدت کار .که متاسفانه بر اثر نبودن ایمنی در ساختمان وفشارهای زندگی .....از یک ساختمان 10طبقه سقوط می کند و باعث مرگ او می شود.و به گفته شاهدان عینی جسد اوتا 2ساعت در داخل ساختمان مانده است ودر ساعات اولیه اجازه ورود به مردم را نداده اند واو را ببینند،و گفتند بعد از اینکه ایشون را به پزشک قانونی انتقال داده اند خواستند. داربست را درست کنند که توسط یکی از همسایه ها مطلع می شوند، که 50 درصد خود اورا مقصر کنند و...
منبع:سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران-19/2/1391
مرگ کارگر ۶۰ ساله زیر دیواردراصفهان
به گزارش ایمنا بتاریخ19اردیبهشت،حمید رضوانی رییس ستاد فرماندهی سازمان آتش نشانی اصفهان گفت: سقوط دیوار منزل در حال ساخت منجر به فوت کارگر ۶۰ ساله این ساختمان شد.
این حادثه در ساعت ۱۰ و ۳۱ دقیقه روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه در خیابان شیخ صدوق شمالی، خیابان کاخ سعادت آباداصفهان اتفاق افتاده وابراهیم کارگر ۶۰ ساله براثرفروریختن دیواربه زیرزمین این منزل سقوط کردوجان باخت.
مرگ یک کارگر بر اثر سقوط یک تیراهن
به گزارش 19اردیبهشت کبنانیوز،کارگری در حین انجام کار در دهدشت بر اثر سقوط یک تیراهن از پشت بام واثابت به سرش در دم جان با خت.
بنا بهمین گزارش،چند روز بعد از روز جهانی کارگر ،یک کارگر ساختمانی بنام غلام –ق-۴۵ساله در حین انجام کار در یک ساختمان در محله ۱۸۰دستگاه دهدشت بر اثر سقوط یک تیراهن از پشت بام واثابت به سرش در دم جان باخت.
کارشناسان علت این حادثه را بی احتیاطی وعدم رعایت موازین ایمنی توسط کارفرما می دانند.
طبق آمارها به طور متوسط وبدون احتساب روزهای تعطیل در هرروز کاری ۴نفر کارگر در کشور جان می دهند.
حوادث ناشی از کار در ایران در مقایسه با سایر کشورها ی همطراز تا حدودی افزایش غیر قابل قبولی دارد به ویژه آن که برابر گزارشات رسمی دستگاه های مسئول بیش از ۹۰/.درصد حوادث ناشی از کار در اثر خطاهای انسانی رخ می دهد که از این رقم هفتاد درصد به دلیل رعایت نکردن اصول ایمنی توسط کارفرما و۲۰/در صد نیز مربوط به کارگران است.
نوزدهم اردیبهشت ماه1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر