تظاهرات دهها هزار نفري در رم عليه بيكاري
سه اتحادیه صنفی که مسئولیت برپایی این تظاهرات را بر عهده داشتند از حضور بیش از ۱۰۰ هزار تن در این راهپیمایی خبر دادهاند. ایلنا: دهها هزار تن از شهروندان ایتالیايي در حمایت از ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر و برقراری عدالت اجتماعی، در پایتخت این کشور دست به تظاهرات زدند.به گزارش ايلنا به نقل از دويچه وله، تظاهرکنندگان دولت «ماریو مونتی» نخستوزیر ایتالیا را به مبارزه شدیدتر با فرار مالیاتی فراخواندند.
سه اتحادیه صنفی که مسئولیت برپایی این تظاهرات را بر عهده داشتند از حضور بیش از ۱۰۰ هزار تن در این راهپیمایی خبر دادهاند.
«سوزانا کاموسو» رئیس سندیکای «سيجيآيال» با انتقاد از وضعیت فعلی ایتالیا گفت كه تحول حقیقی که ایتالیا به آن نیاز دارد در این کشور دیده نمیشود.
حمله به مجمع عمومی یک تشکل کارگری در کرج
محافل کارگری از هجوم ماموران امنیتی به مجمع عمومی یک تشکل کارگری در کرج خبر دادهاند. این حمله با تیراندازی هوایی، ضرب و شتم و دستگیری ۶۰ نفر همراه بوده است. بازداشتشدگان بهجز ۹ نفر پس از ۳۳ ساعت آزاد شدهاند.نشست "کمیته هماهنگی برای کمک به به ایجاد تشکلهای کارگری در ایران" در کرج با ورود ماموران انتظامی و امنیتی به محل برگزاری آن از هم پاشیده است. فعالان کارگری میگویند این گردهمایی، ششمین مجمع عمومی این کمیته و برای بررسی وظایف جاری، شرایط تشکلهای صنفی، انتخابات اعضا و هیات مدیره بوده است. به نوشته سایت"البرز نیوز" نزدیک به محافل کارگری ایران، ماموران امنیتی مسلح با ورود به منزل محل برگزاری این نشست، به دستگیری همراه با ضرب و شتم حاضران پرداخته و همسایگان را وحشتزده کردهاند.
بازداشتشدگان سپس به اداره اطلاعات مستقر در زندان رجاییشهر کرج منتقل شدهاند. اکثر این افراد پس از ۳۳ساعت بازجویی آزاد شدهاند اما ۹ نفر از آنها از جمله دو تن از زنان حاضر در گردهمایی همچنان در بازداشت به سر میبرند.
سیروس فتحی، علیرضا عسگری، جلیل محمدی، سعید مرزبان، مسعود سلیمپور، مازیار مهرپور، فرامرز فطرتنژاد، میترا همایونی و ریحانه انصاری، دستگیرشدگانی هستند که هنوز آزاد نشدهاند. برای ریحانه انصاری قرار ۲۰ روز بازداشت و ۱۰۰ میلیون تومان وثیقه در نظر گرفته شدهاست. اتهام این افراد هنوز روشن نیست.
فرهاد شعبانی، فعال کارگری مقیم سوئد با اعلام این خبر به دویچهوله میگوید: « نیروهای امنیتی به شکل بسیار خشونتآمیزی به این نشست حمله کردهاند و بدون داشتن حکم دادستانی وارد منزل شدهاند. نحوه دستگیری افراد بسیار تحقیرآمیز و همراه با ضرب و شتم بوده است. بطور نمونه محمد مولانایی، فعال کارگری که بیش از هفتاد سال سن دارد، در اثر ضرب و شتم دچار خونریزی شده است. محمود صالحی، چهره شناخته شده جنبش کارگری ایران نیز در این حمله زخمی شدهاست.»
شعبانی تاکید میکند که اکثر فعالان جنبش کارگری ایران با تشکیلات علنی، اسم، تلفن، آدرس و سایت اینترنتی مشخص فعالیت میکنند و "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در ایران" نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. او با اشاره به فعالیتهای علنی محمود صالحی میگوید: «ایشان از اعضای کمیته هماهنگی و سخنگوی کمیته دفاع از آزادی رضا شهابی است که چندی پیش نیز به دعوت سندیکاهای فرانسه در این کشور بود و بسیار علنی در مورد دستمزد، ساعات کار و مشکلات کارگران ایرانی سخنرانی کرد و سپس به ایران بازگشت.» فرهاد شعبانی در ادامه میگوید: «افراد دستگیر شده را به زندان رجایی شهر کرج برده و ۳۳ ساعت در بازداشت نگاه داشته و کتکشان زدهاند. ماموران امنیتی زمان دستگیری آنها به همسایگان گفتهاند که اینها اراذل و اوباش هستند. اما آنها پس از آزادی برگشتهاند به اهل محل گفتهاند که فعال کارگری هستند.»
اتحاد بینالمللی دفاع از کارگران ایران و نهادهای همبستگی با کارگران ایران در پی دستگیری گروهی از فعالان کارگری این کشور، به صدور اطلاعیه پرداختهاند. حمله به گردهمایی یک تشکل کارگری یک روز پس از پایان یکصد و یکمین کنفرانس سازمان جهانی کار صورت گرفت که یکی از خواستهای آن آزادی فعالان کارگری از زندانهای ایران بود
فرهاد شعبانی میگوید: «فعالان کارگری خارج از کشور کمیتهای در دفاع از دستگیرشدگان درست کردهاند که به محض پایان گرفتن تعطیلات آخر هفته، با تمام نهادهای کارگری و حقوق بشری جهان برای کمک به بازداشتشدگان تماس خواهند گرفت.»
اطلاعیه شماره 31 – یورش نیروهای امنیتی به جمع فعالان کارگری و دستگیری آنان محکوم است!
بنا بر خبر منتشره در سایت "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" روز جمعه 26 خردادماه 1391 نیروهای امنیتی مسلح به جمع حدود 60 نفره از اعضای کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، فعالان کارگری و میهمانانی که در منزلی در کرج گرد هم آمده بودند یورش بردند و تمامی افراد حاضر در منزل را بازداشت کرده و با خود بردند. برخورد نیروهای امنیتی به گونه ای بوده است که انگار عده ای سارق مسلح و جانی را دستگیر می کنند و این رفتار به همراه ضرب و شتم شدید و بی حرمتی های فراوان بوده است به نحوی که چند تن در هنگام دستگیری مجروح می شوند و تقریباً تمامی افراد مورد ضرب و شتم و بی حرمتی قرار می گیرند. در ادامه و پس از 1 شبانه روز بازجویی در زندان رجایی شهر کرج، بیشتر افراد بازداشت شده آزاد شدند اما همچنان چند تن از آنان در بند نیروهای امنیتی به سر می برند و برای یکی از دستگیرشدگان به نام ریحانه انصاری 100 میلیون تومان وثیقه و قرار 20 روز بازداشت صادر کرده اند. لازم به ذکر است بسیاری از افراد بازداشت شده عضو کمیته دفاع از رضا شهابی نیز می باشند و در میان آنان نام محمود صالحی سخنگوی این کمیته نیز به چشم می خورد که البته ایشان عصر روز شنبه 27 خردادماه به همراه اکثر افراد بازداشت شده آزاد شدند.اما سوال این جا است که آیا دور هم جمع شدن تعدادی فعال کارگری و سخن گفتن از رنج و آلام طبقه کارگر جرم است که با چنین برخوردهای خشنی روبرو می شود؟ برخوردی که حتا با جانیان نیز نمی شود! آیا کارگران و فعالان کارگری حق ندارند که در مکانی دور هم جمع شوند و برای رها شدن از ستم هایی که بر آنان وارد می شود صحبت کنند و چاره ای بیاندیشند!؟
کمیته دفاع از رضا شهابی به شدت این اقدام نیروهای امنیتی را محکوم می کند و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط باقی افراد بازداشت شده و همچنین پوزش رسمی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی از این انسان های شریف و مدافعان حقوق کارگران و ستمدیده گان جامعه است.
کمیته دفاع از رضا شهابی – 28 خردادماه 1391
کارگران ریسندگی پرریس پس از یازده روز به اعتصاب خود پایان دادند
اتحادیه آزاد کارگران ایران: امروز 27 خرداد ماه در یازدهمین روز اعتصاب کارگران ریسندگی پرریس، هیئت تشخیص اداره کار سنندج با حضور کارفرما به شکایت این کارگران از کارفرما رسیدگی کرد.کارگران پرریس با خواست 9 ماه دستمزد معوقه، عیدی، بن و پاداش سال نود و پرداخت مانده مرخصی های چهار سال گذشته خود در روز 17 خرداد ماه جاری دست به اعتصاب زدند.
در جلسه امروز هیئت تشخیص اداره کار سنندج کارفرما متعهد شد پس از پایان جلسه 5 ماه بدهی خود را به بیمه واریز کند تا کارگران قادر به تمدید دفترچه های درمانی خود شوند. همچنین کارفرما مکلف شد: 1- امروز یکماه از دستمزدهای معوقه کارگران را به حساب آنان واریز کند 2- کارفرما هر ماه همراه با دستمزدهای ماهیانه کارگران یک ماه از مطالبات آنان را تا تسویه حساب کامل دستمزدهای معوقه به کارگران پرداخت خواهد کرد 3- یازده روز اعتصاب کارگران جزو روزهای کاری آنان به حساب خواهد آمد.
بنا بر آخرین خبرهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، پس از حصول توافقات فوق در اداره کار سنندج، کارگران ریسندگی پرریس به اعتصاب خود خاتمه داده و بر سرکاهایشان بازگشتند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – 27 خرداد ماه 1391
شكايت از كارفرماي متخلف امنیت شغلی کارگران را به خطر میاندازد
هنگامی كه کارگر به دلیل تخلف کارفرما شکایتی را تنظیم میکند، به دلیل قراردادهای موقت و به هم ریختگی بازار کار، کارفرما به راحتی میتواند وی را از کار بیکار کند.ایلنا: عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران، علت گسترش قراردادهای سفید امضاي كارگران و همچنین پرداخت حقوق کمتر از حداقل قانوني را، عدم وجود امنیت شغلی آنها دانست.
عبدالله مختاری در این زمینه به ايلنا گفت: عدم اجرای کامل قانون کار به ویژه عدم اجرای بخشهای حمایتی از کارگران، سبب میشود کارفرمایان تحت شرایط خاص، نسبت به پرداخت حقوقی کمتر از حداقلها به کارگران اقدام کنند.
وی افزود: در این شرایط کارگران نیز به دلیل عدم وجود امنیت شغلی و همچنین داشتن قراردادهای موقت با کارفرما، نمیتواند به راحتی مطالبات خود را پیگیری و شکایت خود از کارفرمای متخلف را دنبال کند، چرا که کارفرما به راحتی میتواند فرصت شغلی را از وی بازپس گیرد.
عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران، عدم وجود سازوکار نظارتی مناسب و تدوین آئین نامه برخورد با کارفرمای متخلف را از دلایل دیگر پرداخت حقوق کمتر از حداقلها عنوان و خاطرنشان کرد: متاسفانه قانون کار به طور کامل اجرا نمیشود و سازوکار مناسبی هم برای برخورد با کسانی که در اجرای قانون تخلف میکنند وجود ندارد.
این فعال کارگری معتقد است: هنگامی کارگر به دلیل تخلف کارفرما شکایتی را تنظیم میکند، به دلیل قراردادهای موقت و به هم ریختگی بازار کار، کارفرما به راحتی میتواند وی را از کار بیکار کند، لذا کارگران به دلیل این خلا در اجرای قانون و نظارت مناسب برآن، نمیتوانند پیگیر خقوق خود باشند.
عبدالله مختاری با رد ضرورت اصلاح قانون کار تاکید کرد: قانونی که اجرا نمیشود، نیازی به اصلاح ندارد، لذا ما باید اول قانون را به طور کامل اجرا کنیم و بعد از اجرای آن، نسبت به پوشش ضعفهای آن اقدام کنیم.
وی معتقد است: در شرایطی که کارگران به دلیل عدم وجود امنیت شغلی قادر به استیفای حقوق خود نیستند، نهادهای صنفی و مدنی کارگران میتوانند این کار را به خوبی انجام داده و کارفرما را با رعایت اصل ۳ جانبه گرایی، پای میز مذاکره بیاورند، اما متاسفانه نهادهای صنفی در ایران، تنها به ارائه مشاوره میپردازند و توان کار اجرایی ندارند.
عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران تصریح کرد: درصورتی که نهادهای صنفی توان و اجازه کار اجرایی برای مطالبه حقوق کارگران را داشته باشند، کارفرما نمیتواند کارگران را به بهانه پیگیری مطالبات، تحت فشار و تهدید برای از دست دادن شغل قرار دهد.
روند بیکاری در کرمانشاه بسیار خطرناک شده است
آیا از استعدادها و ظرفیتهای استان استفاده مطلوب شده است؟ اگر شده چرا بیکاری بزرگترین مشکل استان است؟ایلنا: نماینده شهرستان های قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب در خصوص روند خطرناک بیکاری در استان کرمانشاه هشدار داد.
به گزارش ایلنا از کرمانشاه، سید فتح الله حسینی در سخنانی انتقادآمیز شرایط امروز استان کرمانشاه را با توجه به ایثار و فداکاری این دیار در دوران دفاع مقدس نامناسب دانست و گفت: در حالی که استانهای عقبه جنگ با ارز ۷ تومانی به عمران و ابادانی اقدام كردند اما استان ما هنوز تلفات ناشی از جنگ در مناطق مرزی را تجربه میکند. شهادت صدها تن از نیروهای نظامی و انتظامی و عشایر گویای این نکته است.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس افزود: ما درد و رنج مردم کرمانشاه را میبینیم. روند بیکاری استان کرمانشاه خطرناک است. رهبر فرزانه انقلاب به نیکی اشاره فرمودند. مشکل اصلی کرمانشاه بیکاری است.
حسینی پرسید: آیا از استعدادها و ظرفیتهای استان استفاده مطلوب شده است؟ اگر شده چرا بیکاری بزرگترین مشکل استان است؟
وی در پایان بر بکارگیری نیروهای بومی برای توسعه استان تأکید کرد.
وبلاگ نویس و فعال حقوق کودکان و کارگری بهنام ابراهیم زاده را در یابید.
صدای بهنام باش تا صدایش خاموش نشود."گزارش از نحوه دستگیری و بازداشت در سلول های انفرادی بند 209"
دستگیری وبلاگ نویس و فعال حقوق کودکان و کارگری بار اول دربهار 1388 روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران بود . بعد از سیزده ماه برای بار دوم در 22 خرادا 1389 در تهران همراه با ضرب و شتم شدید به صورتیکه قفسه سینه و پای چپ این فعال حقوق کودکان به شدت آسیب دید. متعافب ضرب شتم او به سلولهای انفرادی بند 209 وزارت اطلاعات انتقال داده شد. وی چهار ماه را در سلولهای انفرادی 209به همراه 15 روز اعتصاب غذا در بدترین شرایط نگهداری سپری کرد. بهنام ابراهیم زاده در تمامی مراحل باز جویی به شدت زیر ضرب و شتم و فشار و توهین و بی حرمتی قرار گرفت. این فعال کارگری به مدت چهار ماه در سلولهای انفرادی 209 سلول کوچک ، نمدار، غیر بهداشتی و پر از مورچه و سوسک و دیگر حشرات و محروم از تلفن و ملاقات با خانواده اش گذراند.
بازجویان از همان لحظه اول به وی می گفتند که نظام ترک بر داشته و آسیب دیده و تو بزودی اعدام خواهی شد . ماموران و بازجویان دست بر دار نبودند با کینه و دشمنی چنان وی را زیر مشت و لگد قرار می دادند و وادارش می کردند، دمپایی خود را به گوش خود به چسباند ، به فرض اینکه دمپایی گوشی تلفن بوده وبا مادرش گفتگو کند ، آنها بارها وی را واداربه تک نویسی علیه دوستان و دیگر رفقایش کردند . آنها فکر می کردند مقاومت بهنام بر مبنای شخصیت کذایی است وبا تک نویسی شخصیت کذای اش خرد خواهد شد. بر اثر همین فشار ها و شکنجه ها گوش سمت چپ وی به شدت آسیب دید و همچنین آسیب دیدگی قفسه سینه اش با ر دیگر مورد ضرب و شتم قرار گرفت شدید تر شد.آنها در طول بازجوی ها مادر و خواهر و نوامیس را با بدترین وجه ممکن مورد فحش و ناسزا والفاظ بد و رکیک قرار می دادند و یا وی را تهدید به آزار جنسی می کردند. بهنام ابراهیم زاده در تمام طول باز داشت در سلولهای انفرادی همواره چه در لحظه باز جویی و چه هنگامی که به سلولش منتقل می کردند ، توسط افراد دیگری غیر از باز جو و شکنجه گر مورد ضرب و شتم قرار می گرفت. این زندانی سیاسی در بند هنگامی که بعد از 15 روز اعتصاب غذا که در اعتراض به وضعیت موجود و نگهداری در بلاتکلیفی از بند 209 به بند 350 انتقال یافت به شدت مورد بازرسی بدنی و توهین قراگرفت ، به گونه ای که مجبورش کردند که لباس از تن در آورد و لخت شود و در حضور دیگران مخرج خود را در برابر چشم زندانیان قرار دهد تا بازدید شود و زندانبان انگشت خود را داخل مخرج وی کرده و به قول خود آنجا را مورد بازدید و بازرسی قرار دهد .فشار ها و تهدید ها پس از 80 روز انفرادی و محروم از تلفن و ملاقات در مجموع چهار ماه ماندن در بند 209 و بی خبری مطلق و عدم دسترسی به تلفن و تماس با خانواده منجر به طرح این پرسش در رسانه ها شده بود که آیا بهنام ابراهیم زاده زنده است. سر انجام بهنام زیر نظر باز جویان برای اعتراف علیه خود و مصاحبه با رسانه حکومتی آماده و فرستاده شد ، در مصاحبه باز جویان تاکید داشتند که فقط گفته های دیکته شده آنان را جلو دروبین بگوید . اما بهنام از این نوع مصاحبه خود داری کرد و زیر بار خواست باز جویان نرفت.
سر انجام بعد از 6 ماه بلا تکلیفی در تاریخ 22 آذر 1389 روانه دادگاه انقلاب شعبه 15 به سر پرستی قاضی صلواتی شد. اما با وجود بر خورداری از وکیل ، نه بهنام و نه وکیل وی اجازه دفاع نداشتند بهنام در یک دادگاه غیر علنی و چند دقیقه ای و فرمایشی با اتهامات واهی و ساختگی هواداری از مجاهدین خلق محارب شناخته شد و به 20 سال حبس و 10 سال تبعید و محروم از هر گونه فعالیت محکوم شد. وی در دادگاه اول در شعبه 15 با قاضی صلواتی به شدت در گیری لفظی پیدا کرذد و به همین خاطر قاضی صلواتی اجازه ملاقات و دیدار وی با خانواده اش را نداد ، با توجه به اینکه خانواده بهنام از راه دور و شهرستان به دادگاه آمده بودند .
بازجویان به دروغ حتی در روز های آخر بازجویی برای اینکه به نیت پلید شان برسند به وی می گفتند به زودی اعدام می شوی ، اما بهنام در دادگاه به دنبال آن نبود که با اعتراف علیه خود از زندان آزاد شود بلکه تنها به دنبال آن بود که از فشار روحی و روانی و جسمی شبانه روزی بازجوها و مشت آهنین و توهین ها ی انها خلاصی یابد ،تا لااقل هر روز فحش های ناموسی و رکیک و تهدید به آزار جنسی خطاب به خود و خانواده اش مواجه نشود و برای پذیرش یک اعتراف دروغ مورد ضرب و شتم های پیا پی و سیلی و مشت قرار نگیرد تا مودام تهدید به اعدام و اعمال روشهای کثیف نشود. بهنام ابراهیم زاده بیش از دو سال است به اتهام آشکار کردن بی عدالتی ها و دفاع جانانه از کودکان و کارگران دوران حبس خود را سپری می کند، در طول دو سال وی تنها دو بار از ملاقات حضوری با خانواده اش بر خوردار بوده است . خانواده این فعال کارگری و کودکان به علت دوری راه و هزینه های راه و دیگر مشکلات کمتر موفق به ملاقات و دیدار با فرزندشان می شوند، دوری راه و سختی ها مشکلات زیادی را برای این خانواده به وجود آورده به طوری که خانواده این زندانی یکبار در طول مسیر شهرستان او به سمت تهران خودروشان تصادف و چپ کرده و ...
بهنام در حال حاضر در بند 350 محروم از تلفن وملاقات حضوری و با درد های کلیه و گوش دوران حبس خود را طی می کند وی در 22 خرداد 1390 از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به سرپرستی قاضی مقیسه در یک دادگاهی مجدد و چند دقیقه ای به 5 سال حبس تعزیری و محروم از فعالیت محکوم شد. تشکل ها و اتحادیه ها ی کارگری و حقوق بشری و دانشجوی ... به شدت حکم و حبس 5 ساله بهنام را محکوم کردند و بار ها خواهان آزادی وی و دیگر فعالین کارگری از جمله رضا شهابی شده اند.
کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری
26/3/1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر