قلم چاکر منشانه ا. م. شیری

صبا راهی

نوشته قبلی ام (پاشنه آشیل "بزرگانِ ضد جنگِ استکبارجهانی"!) در حال تمام شدن بود که، ابراهیم شیری نوشته ای عجولانه تحت عنوان (پنجمین دانشمند هسته‌ای ایران ترور شد)نوشت، که در آن از مرگ دانشمند هسته ای ابراز عصبانیت از دست رژیم اسلامی مورد علاقه اش نموده ونوشت : " ... رژیم جمهوری اسلامی ایران بدلایل روشنی از جمله، بخاطر علنی کردن نخبگان علمی و فناوری کشور و ناتوانی در تأمین امنیت زندگی آنها، مسئول و پاسخگوی مستقیم همه این ترورها شمرده می شود." تاکیدها از من است
جدای اینکه به هیچ طریق دیگری نمیتوان با یک رژیم سرتاپا جنایت و با یک قلم مخملی و چاکرمنشانه این چنین خودمانی بود و او را مزمت کرد، در نوشته مذکور ابراهیم شیری، بسیار جانی دالر موابانه! به کشف کانال این ترور می پردازد و غیر مستقیم به رژیم اسلامی مورد علاقه اش میگوید که: .." عوامل ترورها را قبل از همه، باید در داخل نهادهای قدرت ایران جستجو کرد نه در جای دیگر."
اما در جایی از همان نوشته بشدت عجولانه و عصبی بالاخره برای اینکه "پاسخی هم به سوال بنده، ارزیابی شما از ماهیت رژیم اسلامی چیست، بدهد می نویسد:
 " رژیم جمهوری اسلامی ایران در طول قریب ٣٣ سال سلطه اختاپوسی و چنگ اندازی بر میهن ما، با تحمیل فجایع و مصایب کم سابقه ای بر مردم و کشور ایران و با ترور، کشتار جمعی و تارومار کردن وقیحانه اکثریت عظیم میهندوستان صادق و آزدادیخواهان فرهیخته ایران، توان دفاعی کشور و مردم را در مقابل حملات تبلیغاتی، سیاسی، فرهنگی، تروریستی و احتمالا در آینده، نظامی امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل بشدت تضعیف کرد و راه ورود عوامل بیگانه بر نهادهای قدرت کشور را هموار ساخت." تمام تاکیدها از من است
عبارت گوشنواز ملی مذهبی! بهتر از این کسی نمیواند سنگ بقای رژیم جنایتکار اسلامی را به سینه بزند و خواهان ادامه حیات نهادهای قدرت کشور( بخوان سپا پاسداران و ارتش جنایتکار اسلامی) باشد!
 ملاحظه میفرمایید...که این روباه شیرنما چگونه، آنهم پس از گذشت ٣٣ سال از عمر منفور و جنایت بار رژیم سرمایه داری اسلامی فغان مند است که اگر آن کشتار  جمعی و فجایع و مصایب را رژیم  مرتکب نشده بود ( ببخشید به قول ایشان به مردم تحمیل نکرده بود) امروز در بین مردم ارج و قرب داشت! به این گونه تفکر ها در عالم سیاست میگویند توهم پراکنی حتی تا دم مرگ! به این گونه تحلیل های ملی مذهبی میگویند چشم بستن به روی بازوهای این کشتارهای جمعی و فجایع و مصایب یعنی همان حزب توده منفور خائن و اکثریت فرزند خلفش در همکاری با وزارت اطلاعات رژیم و خدمات بی حد و حصرشان به آن نهادهای قدرت! ( اماما سپاه را به سلاح سنگنین مجهز کن- اکثریت خائن و منفور)
ارزیابی که چه عرض کنم، رمل و اسطرلاب و پشت هم اندازی بگوییم بیشتر برازنده نظرات روباه شیرنمایی است که مدام مانند امام جلادش استکبار استکبار براه می اندازد. و اگر من آن سطر بالا را پاسخ به سوال خود فرض کنم، چنین نتیجه میگیرم که ایشان رژیم اسلامی را " دست پرورده امدادهای غیبی امام زمانش " میداند که آنرا از قعر چاه ارتجاع بر میهن شیری  سلطه اختاپوسی اش را پهن کرده است !  در همان سطر ایشان به کشف پدیده های جدید هم پی میبریم مثلا اینکه میگوید کشتار جمعی اما نمی گوید کشتار جمعی چه کسانی؟ چون این رژیم قتل عام های متعددی را مرتکب شده ، مانند کشتار زندانیان سیاسی دهه شصت، کشتار خلق کُرد، به خاک و خون کشیدن مبارزات جنبش دانشجویی و...
با دید ارتجاعی شیری جنایات رژیم اسمش میشود فجایع و مصایب که تحمیل شدنی هم هستند! نه مرتکب شدنی!  و ایشان سعی اش تمام مدت بر این است که با استفاده از واژه های ملی مذهبی توجه خواننده بی تجربه را جلب کندتا نظرات بغایت ارتجاعی و خطرناک خود را به آنها قالب( ببخشید تحمیل!) کند! ایشان آگاهانه واژه فجایع و مصایب را بجای کلمه جنایت استفاده میکند، چون بخوبی میداند که آن واژه بارحقوقی و قضایی بسیارگرانی دارد، البته نه از منظر وطن بورژائی دوست ایشان بلکه از دید دادگاه های خلقی،  خلقهای تحت ستم، کارگران و زحمتکشان و تمام کسانی که عزیزانشان را رژیم سرمایه داری اسلامی در دوره پرافتخار نخست وزیری میرحسین قصاب قتل عام کرد! ما چرا از واژه تحمیل استفاده میکند؟
اگر کارگران و زحمتکشان و سایر اقشار مردم سلاح هایی که از تسخیر پادگانها در ابتدای انقلاب بنا به رهنمود درست چریکهای فدایی خلق ایران به دست آورده بودند در دستشان باقی مانده بود آیا رژیم اسلامی میتوانست بنا به دید ملی مذهبی ابراهیم شیری فجایع و مصایب کم سابقه را بر مردم و ایران تحمیل کند؟؟؟
سطری از نوشته ایشان در بالا که زیر آن خط کشیده شده، خود تاکیدی بر صحت گفته بنده میشود که نوشتم ایشان ا. م .شیری خوبان یک خیلی وطن بورژائی‌دوست عاشق رژیم‌های بورژاویی میباشد که بنا به ذات سیاسی اش نه کارگر برایش اهمیت دارد و نه کودکان آنان و نه کودکان کار! ایشان  قلم به ... است برای نشان دادن عصبانیتش از مرگ نخبگان  هسته ای که معلوم نیست که هستند و کارشان چیست؟
و گرنه قلم شیر بی یال و کوپال ککش هم نمیگزد به چگونگی کشته شدن اخیر ١۸ کارگر فولاد غدیر، و یا کشته شدن یک کارگر دیگر در پالایشگاه عباسی بر اثر سوختگی شدید که گفته میشود این آتش سوزی به دلیل وجود گازهای خطرناک و نبود اقدامات پیشگیرانه بوده است و هزاران هزار حوداث دیگر که جان کارگران و زحمتکشان ما را در ایران میگیرد و  حتی در رسانه ها منعکس هم نمیشود، هم اعتنایی ندارد، که رژیم جنایتکار اسلامی وابسته به امپریالیسم مسئولیت تامین امنیت و ایمنی کاری آنها را بر عهده دارد!
بهرو هر چه باشد زالوهای مافیای روس هستند، که در  انرژی هسته ای پایان ناپذیر سرمایه گذاری کرده اند و خون کارگران ایران را از این طریق می میکند، و دل خود بزرگ خوانده ما یعنی ا. م. شیری طبیعتأ برای سود سرمایه های ملی میهنی آنها میطپد که اینچنین از کشته شدن نخبگان هسته ای خونش به غلیان میآید. به رژیم مورد علاقه اش مشاوره میدهد که آنها را علنی نکند،  ایشان اساسأ روباهانه بسیار دلرحم و دلسوز هستند منتهی دلسوز و دلرحم برای جنایتکاران و ستمگران!
انگار وابسته بودن به روس فرقی با وابسته بودن به آمریکا دارد.... مگر کارگر ایرانی یا متخصص ایرانی هیچوقت این امکان را داشته که از خلاقیت های خودش استفاده کند؟ یا از آن خلاقیت ها در راه سازندگی میهنش استفاده کند؟  خلاقیت هایش یا در ناسا و جاهای دیگر خریداری شده یا آنها که باقی مانده اند حق ابراز " خلاقیت" نداشته و ندارند... چرا که " میهن ما" طبق خواسته امپریالیستها از هر نوعش باید وابسته بماند... تا روس ها هم بیایند و برای ما " پایگاه اتمی پایان ناپذیر" بسازند.... و چینی ها بیایند کفش و کیف و لباس و انگلیس و امریکا هم که " نفتخوارهای جهانی" هستند، و آلمان هم پای اصلی معاملات تجاری و اخیرن هم که به برکت اینترنت هموطنان ما متوجه شدند که اسراییل هم وسایل جاسوسی در بین مردم را از طریق دانمارک به رژیم اسلامی میفروشد....خب، امپریالیستها مرگ میخواهند بروند گیلان و شپش میخواهند بیایند تهران!
جدای اینکه انرژی هسته ای داشتن برای تمام کشورها غیرضروری ست بنا به دلایل خطرات اورانیوم رقیق شده که زندگی و مواد غذایی و نیز کره زمین را تهدید میکند، در مورد کشور ایران با داشتن رژیم وابسته بغایت ارتجاعی آن انرژی هسته ای داشتن چه معنایی دارد وقتی که رژیم اسلامی قادر نیست بدلیل ماهیت وابستگی اش به امپریالیست ها پایه ایی ترین امکانات ایمنی را برای کارگران و زخمتکشان در محل های کارشان فراهم آورد؟
 امپراطوری ژاپن با آنهمه استقلال از همه نظر و با آن همه پیشرفت تکنولوژی اش انفجار پایگاه انرژی هسته ای سال گذشته اش تا صد ها سال آسیب های جبران ناپذیر بر مردم و سرزمین ش و نیز کره زمین میگذارد. انفجار چرنویل را هم که همه ماها باید بیاد داشته باشند و فجایع بعد از آنرا نیز! و اساسأ در این گونه انفجارها باز هم در وحله اول طبقه کارگر و زحمتکشان هستند که خانه هایشان ویران میشود و قربانی طماعی و هدف های جنایتکارانه سرمایه داران میشوند.
حالا حاکمان جنایتکار رژیم اسلامی که از هر نظر وابسته به امپریالیستهایی مانند روس و آمریکا و چین و آلمان و انگلیس هستند میتوانند پیشگیری های لازم را برای جلوگیری از انفجار اورانیوم را بعمل آورند؟ آنهم با وجود نجبگانی که معلوم نیست چرا یکی پس از دیگری کشته می شوند! نحبگانی که کله گنده ترین نخبه اشان هم خمینی جلاد بود که تمام نبوغش در رساله اش نهفته است! رساله ایی که سراسر در باره مسایل زیر شکم نوشته شده بود.  مثلا اگر انفجاری مانند چرنویل رخ داد و شما از طبقه بالا  فرود آمدی و درست  روی عمه ات افتادی و فرزندی در این میان بوجود آمد( دقت کنید این نخبه تا چه اندازه افکار کثیف حیوانی داشت که در آن لحظه ویرانی بجای اندیشیدن و راه پیدا کردن برای نجات جان انسانها، باز هم به مسایل آبا و اجدادی اش یعنی مسایل  زیر شکم فکر میکند) ...!  
رژیم سرمایه داری اسلامی تمام هم و غمش پیاده کردن رساله خمینی که بر مبنای فرامین اسلام سرمایه پرور نوشته شده، در جامعه بوده و میباشد. همان چیزی که سرمایه داری جهانی روز و شب میلیون ها دلار هزینه میکند، فیلمهای پورنو میسازد، فیلم های هالیوودی میسازد تا ذهن جوانان را در جوامع مختلف سرگرم کند تا بتواند به جنایات و غارت منابع کشورهای دیگر ادامه دهد و سلطه خود را گسترش،و رژیم اسلامی نوکرشان با داشتن رساله خمینی برایشان این وظیفه را ٣٣سال است که بر عهده گرفته است! دیگر چه سیاستی را آمریکا و انگلیس و روس و چین و سایر غارتگران باید به رژیم دیکته کنند؟

 پایگاه پایان ناپذیر انرژی هسته ای توسط  سرمایه داران مافیای روس در ایران ساخته میشود و انقدر این پروژه برایشان سود دهی دارد که روسیه اعلام میکند حمله به ایران حمله به ماست( بخوان منافع آن غارتگران)، آیا فکر پیشگیری های لازم هم شده است؟ وقتی که در یک کارخانه معمولی یا یک پالایشگاه یا یک معدن که با ابتدایی ترین ابزار و اندکی مسئولیت پذیری میشود جلوی حوادث مرگبار را گرفت و این رژیم جنایتکار اینکار را نمیکند و هر روزه جان کارگران و زحمتکشان را زالوها میگیرند، آیا حدس زدن عواقب انفجار در این پایگاه که در یک منطقه محروم نیز در حال راه اندازی است کار مشکلی میباشد؟؟؟  آنوقت شیر بی یال و کوپال ما از کشته شدن نخبگان هسته ای بشدت آرزده خاطر میشود که چرا رژیم مورد علاقه اش جان آنها را حفظ نکرده!  
مشغول نوشتن این مطلب بودم که پادوی بی مایه شیری های بی یال و کوپال با عربده های گروه زهرا خانم که در اوایل قیام 57 برای سرکوب انقلابیون واقعی وارد دسته های تظاهرات ضد رژیمی میشدند و عربده می کشیدند خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم، وارد میدان شد و باز هم عین جملات بازجویان اطلاعات رژیم را بکار برد که " صبا راهی  رقاصه ایی در مسلخ چریکهای فدایی بی سلاح چند عمل تروریستی انجام داد" فیلم " زهرا خانم را برای آندسته از خوانندگان که در ابتدای انقلاب ۵۷ یا حضور نداشتند و یا هنوز متولد نشده بودند در پایین نوشته قرار میدهم، که آنقدر برخی از جملات این چماقدار رژیم غیراخلاقی ست که تهیه کننده آن ناچار به قطع  صدای آن قسمت ها شده است.
البته فراموش نشود که این پادوی شیری عزیزم بگو تا خون بریزیم، با اینکارش هم خواست رضایت اربابان رژیم را جلب کند که ایشان و شیرهای بی یال و کوپال مبارزه مسلحانه با رژیم های وابسته به آنها را مانند جرج بوش ها تروریست میدانند و در ضمن این قلم را هم به خیال خامش سرجایش بنشاند تا بلکه در آینده بالاخره تکه استخوانی هم جلوی این پادوی انگل نما انداخته شود، و متعاقب آن قداره کشی، نوشته ای از شهریور ماه گذشته از شیری ، با تیتری پرطمطراق، را مجدد به میدان آورده که بگوید ایشان توده ای نیست! و سندی رو کرده و عجب سندی!! هر چه به محتوی فکری این نوشته ها دقیق تر می شوی بوی تعفنش بیشتر میشود!
 در نوشته شهریورماهش، روباه شیرنما، از رفقای توده ای اش انتقاد کرده که... " آقایان حزب توده این چه وضع موضع گیری ست" آبروی ما بردید... دندان روی جگر بگذارید بالاخره دری به تخته میخورد و پست و مقامی هم نصیب ما توده ایی های پَست و رذل و منفور و خائن که آنهمه خدمت به رژیم اسلامی مان و امام جلادمان کردیم میرسد!"
اگر چنین نیست و ایشان چنین منظوری نداشته اند شما خواننده محترم آیا دیده اید که هیچ سازمان و گروه و محفل و نیروی سیاسی درست و حسابی از " حزب توده " انتقاد کند؟ آخر چه کسی از حزبی مثل حزب توده، و فرزند خلفش اکثریت منفور با آنهمه سابقه خیانت به کارگران ایران و همکاری با رژیم اسلامی در جنایات سازمان یافته اش برای سرکوب کارگران و فرزندان مبارزشان، که کارنامه سیاه شان در هر دو رژیم وابسته مشخص است، ایراد میگیرد! مگر کسی که  تفکر گندیده اش همیشه این بوده که برای حفظ سیستم متعفن سرمایه داری آش شله قلمکار آشتی طبقاتی بار بگذارد، برهمان مبنای تز به غایت ارتجاعی و جنایت بار همزیستی مسالمت آمیز!
از نظر بنده محتوی نوشته های ابراهیم شیری چنان نشان میدهد که ایشان در کنار رژیم جنایتکار اسلامی قرار دارد تا در مقابل آن! و گمان نرود که نوشته های مرتجعی مانند او بیش از این ارزش وقت گذاشتن برای افشا کردن ماهیت آلوده قلم چاکرمنشانه اش نسبت به رژیم اسلامی مورد علاقه اش را داشته باشد! اما ایشان نباید فراموش کند که با هر اسمی که بنویسد فقط موفق شده فردی مانند آن پادوی انگل نما را فریب دهد. و باید بداند که کارگران و زحمتکشان یدی و فکری ایران و عامه مردم ایران ٣٣ سال است که گوشهایشان از حرفهای فریبکارانه جنایتکارانی مانند خامنه ای و میرحسین ها و خاتمی ها و احمدی نژادها و ری شهری و رفسنجانی و فرائتی ها پُر است و از آن حرفهای عوام فریبانه بشدت متنفر هستند و به همین دلیل برای حرفهای روباه هان شیر نما که تکرار حرفهای آنهاست تره هم خرد نمیکنند، و منتظر روزی هستند که تمام سردمداران جنایتکار رژیم اسلامی وابسته را مانند آن شیخ فضل الله نوری به تیرهای چراغ برق  آویزان کنند!
به امید آن روز پرشکوه!
زنده باد انقلاب و مجازات مرگ آن برای ستمگران!
سوم بهمن ماه ١٣۹۰ برابر با ۲٣ ژانویه ۲۰١۲
لینک در حاشیه پاسخ های ا. م. شیری  به سوالات
لینک فیلم " زهرا خانم"!
لینک نوشته ابراهیم شیری :پنجمین دانشمند هسته‌ای ایران ترور شد
http://nadersani.net/farsi-political3/a_m_shiri_panjomin_daneshmande_hastehi.htm

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر