بهرام رحمانی
در حالی که بحران های افتصادی، سیاسی و اجتماعی سراسر جامعه ایران ار فراگرفته است؛ در حالی که اکثریت مردم ایران برای سرنگونی این حکومت جهل و جنایت و ترور روزشماری می کنند؛ در حالی که محاصره اقتصادی و گرانی و تورم و بی کاری برای مردم کمرشکن شده است؛ در حالی که تبلیغات جنگی و احتمال حملات هوایی و موشکی هم چنان بر بالای سر جامعه ایران سایه شومی انداخته است؛ در حالی که حکومت اسلامی در داخل کشور و هم سطح جهانی منزوی ترین دوره خود را سپری می کند؛ در حالی که حکومت اسلامی مانورهای نظامی پی در پی برگزار می کند و برای زهر چشم گرفتن از مردم و به زعم خودش برای جلوگیری از اعتصابات کارگری و اعتراضات مردمی، تهدید و شکنجه و اعدام را تشدید کرده است؛ در حالی که سانسور و اختناق غوغا می کند؛ در حالی که حتی خودی های دیروزی حکومت اسلامی نیز به این نمایش انتخاباتی حکومت شان پشت کرده اند؛ نمایش انتخاباتی چه معنی دارد؟ و قرار است پس از این نمایش، چه تحولی در جامعه ایران و روابط آن با سطح بین المللی پدید آید؟ قرار است کدام قوانین ضدانسانی در مجلس آینده به نفع مردم تغییر کند؟ تا مردم و یا بخشی از آن در این نمایش انتخاباتی تکراری شرکت کنند؟ قرار است با شرکت در این انتخابات، کدام معضلات جمعی و فردی در جامعه ایران حل و فصل شود؟ و ده ها سئوال جواب دیگر... سئوالاتی از این دست که بیش از سه دهه است نه تنها جواب نگرفته اند، بلکه روی هم انباشته شده اند، قطعا بعد از این نیز با همان ابزارها و حاکمیت هرگز جواب نخواهند گرفت!
اما شرکت در این نمایش انتخاباتی یک حسن بزرگ برای حکومت اسلامی دارد و آن هم نشان دادن اعتبار به حکومتی است که به ابتدایی ترین حقوق فردی و جمعی نه تنها اهمیتی نمی دهد، بلکه تهدید و دستگیری و شکنجه و اعدام انسان ها برای آن از بدیهیات است. حکومت اسلامی، نه به محیط زیست و زندگی انسان، نه به حقوق کودکان، نه به حقوق زنان، نه به حقوق اقلیت های ملی و حتی مذهبی، نه تنها به معضلات و مشکلات جوانان، نه به اشتغال و تامین زندگی مردم، نه به حقوق بازنشستگان و غیره کم ترین اهمیتی نمی دهد. بنابراین، هر انسانی که به خودش و هم نوعانش احترام می گذارد در چنین نمایشی شرکت نمی کند.
عرصه بر حکومت اسلامی به حدی تنگ شده است که اکنون حتی گروه های مختلف اصلاح طلبان حکومتی نیز اعلام کرده اند که در انتخابات ۱۲ اسفند 90 شرکت نمی کنند. در طول تاریخ ۳۳ ساله حکومت اسلامی، این نخستین بار است که انتخابات مجلس بدون حضور اصلاح طلبان، که تا چند سال پیش بخشی از ساختار قدرت و حاکمیت در ایران بودند و هنوز هم هستند، برگزار می شود.
سازمان عفو بین الملل، در تازه ترین گزارش خود از افزایش سرکوب مخالفان در ایران در طی یک سال گذشته انتقاد کرده و می گوید با نزدیک شدن انتخابات مجلس این سرکوب ها به ویژه در عرصه اینترنتی شدت بیشتر یافته است.
سازمان عفو بین الملل، در بیانیه ای بدین مناسبت می گوید ایجاد گروه های کاربران اینترنتی در شبکه های اجتماعی، همکاری با نهادهای بشردوستانه و یا هرگونه تلاش برای اعتراض به وضعیت موجود در ایران می تواند به زندانی شدن افراد منجر گردد.
سازمان عفو بین الملل می افزاید در ماه های اخیر شمار زیادی از وکلای مدافع، دانش جویان، روزنامه نگاران، فعالان حقوق بشر، سینماگران و افراد وابسته به اقلیت های مذهبی و نژادی در ایران بازداشت شده اند.
البته در گزارش های سازمان های بین المللی از جمله عفو بین الملل، کم تر به دستگیری و زندان و شکنجه کارگران اشاره نمی شود.
گزارش سازمان عفو بین الملل یادآوری می کند که شمار اعدام ها در ملاء عام در ایران در سال 2011 نسبت به سال های پیش چهار بار افزایش یافته است و به همین دلیل جامعه جهانی نباید همه اقداماتش را فقط روی پرونده هسته ای ایران متمرکز کند.
سران و مقامات حکومت اسلامی، به یاوه گویی و تناقض گویی افتاده اند که از یک سو برخی در رابطه با نمایش انتخابات مجلس، پیشاپیش از حضور گسترده مردم در این نمایش خبر می دهند و از سوی دیگر، مرد مرا تهدید می کنند که در روز انتخابات و یا پس از اعلام نتایج آن، کسی دست از پا خطا نکند.
علی سعیدی، نماینده خامنه ای در سپاه پاسداران، اعلام کرده است: «امام نفرموده سپاه وارد مسائل سیاسی نشود.» به عقیده او: «اگر افراد یا گروه هایی مواضعی را اعلام کنند که مواضع شان مطابق مواضع سپاه است، اشکال خاصی ندارد و ما اصلا این را دوست داریم، زیرا بسیج و سپاه می خواهند مردم را با مواضع انقلاب همراه کنند.» در حالی خمینی، مخالف ورود سپاه به عرصه سیاست بود.
سعیدی، با تاکید بر این که «نیروهای مسلح با تخصص های نظامی می توانند با حضور در مجلس، موضع یری منسجمی در قبال تصمیمات داشته باشند»، گفته است: «حضور اعضای سپاه در انتخابات و مجلس به نوعی پاسداری از سنگر انقلاب خواهد بود.»
همین موضع نیز نشان می دهد که این انتخابات بر خلاف انتخابات قبلی که تعدادی از سپاه و بسیج وارد انتهابات می شدند این بار به توصیه رهبر این ارگان های سرکوب وارد این نمایش شده اند تا مجلس نیز به طور یک دست هم چون دولت نهم و دهم احمدی نژاد، از فرماندهان سپاه و بسیج و اطلاعات باشند.
سرلشکر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، در زمان ثبت نام کاندیداها، با هشدار نسبت به این که یکی از تلاش های دشمن «قطعا احیای آشوب ها و اعتراضات اجتماعی با دستاویز قرار دادن انتخابات مجلس است»، مدعی شد که «اخبار و اطلاعاتی» دارد که نشان می دهد دشمنان برای این کار طرح هایی را آماده کرده اند.
به گفته فرمانده سپاه پاسداران، این نیروی نظامی در صدد است که از تکرار وقایع دوره اصلاح طلبان در جریان انتخابات مجلس نهم جلوگیری کند.
تاکید بر اهمیت نقش آفرینی سپاه پاسداران در انتخابات تا به آن جا گسترش یافت که علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه به صراحت بر لزوم «توجیه شهروندان» برای انتخاب «فرد اصلح» تاکید کرد.
او با ذکر این که مجلس آینده باید در جهت «تقویت رهبری» عمل کند، نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مهم تر از سایر دورهها دانست و گفت: «در پای صندوق های رای باید آثار «شعار ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند» را هرچه بیش تر مشاهده کنیم.»
سعیدی پیش از این گفته بود که «از هیچ گروه و شخص و حزبی» حمایت نمی کند، اما سپاه پاسداران اصول، مبانی و مواضع ثابتی دارد که بر «محوریت رهبری» است.
یدالله جوانی، مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه نیز آرزو کرده که نتیجه آرای مردم در انتخابات اسفند ماه، «حضور افراد ولایی» در مجلس باشد.
او گفت که سپاه «بازوی رهبری» است و با توجه به «گستردگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اتصال بسیج به آن» دیگر تنها بازوی مسلح و توانمند رهبری نیست، بلکه به عنوان «بازوی غیر مسلح» رهبری نیز محسوب میشود.
تمام این اظهارت در شرایطی مطرح شده که محسن کاظمینی، فرمانده سپاه حضرت محمد رسول الله، که به تازگی جایگزین حسین همدانی شده است، از آمادگی این سپاه برای مقابله با «هرگونه ناامنی در انتخابات آتی» خبر داده است.
محسن کاظمینی، فرمانده سپاه تهران، از آمادگی این سپاه برای مقابله با «هرگونه ناامنی در انتخابات آتی» خبر داده و وعده داده است که «همکارانش به این ماموریت به خوبی پاسخ خواهند داد.»
کاظمینی اعلام کرده است که سپاه محمد رسول الله به این ماموریت «به خوبی پاسخ خواهد داد.» سپاه محمد رسول الله، مسئولیت امنیت تهران را به عهده دارد.
تمام این اظهارات امنیتی، ترس و هراس سران و مقامات حکومت اسلامی را از این که مردم این انتخابات را بهانه کنند و به خیابان ها بریزند و دست به اعتراض بزنند را به نمایش می گذارد.
در واقع این همه بند و بست و چماقدارى براى تعيين اوباشانی است که قرار است نهمین مجلس ارتجاع اسلامى را تشکيل دهند. نام اين نمایش مضحکه را نیز انتخابات گذاشته اند. انتخاباتى که در آن مردم کوچک ترين حق انتخابى ندارند. کشوری که در آن احزاب مخالف و رسانه های مستقل اجازه فعاليت ندارند. در مملکتی که آزادی کاندیدشدن وجود ندارد و در اين سی و سه صدها هزار نفر را شکنجه و یا کشته اند و کل جامعه را به اسارت گرفته اند تا سر کار بمانند. حتى نيمى از خودشان، از «خودى» ترين هایشان که در طول اين سه دهه بارها به عنوان سردمدار سانسور و اختناق اسلامى امتحان شان را پس داده اند، اجازه کانديد شدن ندارند. گذاشن نام انتخابات بر اين نمایش پوچ و بی معنی اهانت به راى و به شعور مردم است. مردم ايران انتخاب شان را کرده اند. کلیت حکومت اسلامی بايد برود.
به این ترتیب، شرکت در چنین نمایش انتخاباتی از نظر سياسى و اجتماعی فاقد هرگونه ارزش و اعتبار است. نبايد در راى گيرى شرکت کرد، اما نبايد بى تفاوت ماند. تا آن جا و در هر سطحی که مقدور است دوره به اصطلاح مبارزه انتخاباتى جناح هاى حکومت و پس از آن را بايد به صحنه گسترده ترين اعتراضات مردم عليه کل حکومت و همه جناح هايش تبدیل کرد. باشد. می توان محاسبات و بند و بست های حکومت را به نفع مردم و به نفع گشايش فضاى سياسى بر هم زد. می توان شکاف درونى ارتجاع اسلامى را عميق تر کرد و تناسب قواى بسيار مساعدترى را به نفع مردم و امر آزادى سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به وجود آورد. بايد از تناقضات و کشمکش هاى فزاينده درون حکومت و جناح های آن در دوره نمایش انتخابات براى گسترش مبارزه و اعتراض مستقل خويش فعالانه استفاده کرد.
اکنون این انتخابات مجلس، به مهم ترين مساله سياسى براى حکومت اسلامى و جناح حاکم اصول گرا به ویژه خامنه ای بدل شده است. دعواهاى جناح ها در آستانه اين انتخابات به شدت بالا گرفته است، و تلاش هاى سران حکومت اسلامى براى کاهش اين اختلافات و يا جمع کردن آن از جلوى صحنه و راندن آن به پشت پرده نتيجه چندانى نداده است. در چنین فضایی از نظر حکومت اين انتخابات حکم يک «آزمايش مهم تاريخى» را دارد.
از نظر مردم، شرکت در اين انتخابات، يعنى شرکت در راى گيرى، پوچ و بى معناست. نه فقط راى شان برای بهبود زندگی شان تاثیری ندارد. بيهوده است، بلکه حتى انتخاب بين بد و بدتر هم نیست، انتخاب یک مشت چماقدار و آدم کش است.
کسانى که تا دیرزو در داخل و خارج کشور به مردم توصيه می کردند به جناح اصلاح طلب حکومت راى بدهند، امسال این جناح به کلی از صحنه انتخابات منع شده و جرات شرکت نداشته است طرفداران آن در داخل و خارج کشور برای اولین بار، این انتخابات را با اما و اگر و با توجیه «انتخابات آزاد» با شرمندگی تحریم کرده اند.
واقعيت اين است که تاکنون هیچ کدام از انتخابات حکومت اسلامی، کوچک ترین بهبودی در زیست و زندگی اکثریت مردم ایران پدید نیاورده اند و فقط برای تقسیم قدرت و ثروت در درون جناح های حاکمیت بوده است. بنابراین، چنین انتخاباتی توهین آشکار به رای مردم است. کسی که به رای خود احترام قائل است به صندوق های رای نزدیک نمی شود و فراتر از آن، تلاش می کند حق خود را در جامعه مطرح کند و حرف مستقل خود را بزند و کليت حکومت را زير سئوال ببرد. روز انتخابات مردم با عدم شرکت در راى گيرى قاتلان و آدم کشان و باندهای تبه کار و مافیایی دست به اعتراض عمومی بزند و حق خود طلب کنند. مردم بايد از موضع مستقل خود عليه حکومت به ميدان بيايند.
در چنین شرایطی، نه انتخابات حکومت اسلامی، نه انتهبات آزاید که لیبرال ها، سبزهای اسلامی، جمهوری خواهان، طیف توده ای - اکثریتی و جناح هایی از سلطنت طلبان مطرح می کنند، که نتایج آن نجات حکومت اسلامی و بقای آن است. اما برای کارگران و اکثریت مردم ایران، این حکومت باید با قدرت مردمی از بین برود تا در فضایی آرام و بدون فشار و خشونت مردم حکومت دل خواه آزاد، برابر، عادلانه، مرفه و انسانی خود را تعیین کنند.
چهارشنبه دهم اسفند 1390 - بیست و نهم فوریه 2012
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر