- همسر رضا شهابی: او به دلیل حکم ناعادلانه اش دست به اعتصاب غذای خشک زده است
- رضا شهابی به جرم دفاع از حقوق کارگران به 6 سال حبس محکوم شد!
- به حکم زندان و جریمه رضا شهابی اعتراض کنیم
- پیش به سوی اول ماه مه! - جمعي از كارگران عسلويه
- زنده باد روز همبستگي طبقاتي كارگران!- جمعی از بیکاران سنندج
همسر رضا شهابی: او به دلیل حکم ناعادلانه اش دست به اعتصاب غذای خشک زده است
ربابه رضایی با اظهار اینکه هنوز به همسرش حکمش در زندان ابلاغ نشده است به کمپین گفت:« روز شنبه حکم به وکیلش ابلاغ شد. اما خودش در زندان از طریق های دیگری از حکمش با خبر شد و به همین دلیل هم دست به اعتصاب غذا زد.»
به گزارش مورخ 29فروردین کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ،رضا شهابی ، فعال کارگری پس از با خبر شدن از حکم ۶ سال حبسش از روز شنبه ۲۶ فروردین ماه دست به اعتصاب غذای(خشک) زده است. ربابه رضایی همسر رضا شهابی با تایید این خبر به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« امروز (دوشنبه ۲۸ فروردین ماه) پس از دو روز که از اعتصاب رضا در اوین می گذرد او را ملاقات کردم. رضا گفت که اعتصابش را تا تغییر حکم و انتقالش به بیمارستان ادامه خواهد داد. گفت که من را ۲۳ ماه در زندان بلاتکلیف نگه داشتند و حالا این حکم سنگین و ناعادلانه را به من دادند. همسرم می گوید که من کاری نکردم، جرمی مرتکب نشدم که این حکم سنگین را به من داده اند، من فقط از حقوق کارگریم دفاع کردم و همه حرکت های اعتراضیم در چارچوب قانون بوده است و هر حرفی هم که زده ام ناحق نبوده است.»
رضا شهابی، عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران پس از پشت سر گذاشتن ۵ جلسه دادگاه در طی نزدیک به دو سال که از زمان بازداشتش می گذرد از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس و به اتهام اجتماع و تبانی بر علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس محکوم شده است. او همچنین بر اساس این حکم به ۵ سال محرومیت از فعالیت های اجتماعی نیز محکوم شده است. این حکم روز شنبه ۲۶ فروردین ماه به وکیلش ابلاغ شده است.
رضا شهابی به جرم دفاع از حقوق کارگران به 6 سال حبس محکوم شد!
بیش از 22 ماه از 22 خردادی که عاملان سرمایه رضا شهابی را بازداشت کردند، میگذرد. در این مدت رضا انواع و اقسام فشارها، تهدیدها و آزارها را تحمل کرده است: اذیت و آزار در زندان، مشکلات حاد جسمانی که همهگی بعد از بازداشت رضا به وجود آمد و سبب نیمهفلجی او شده است، فشار اقتصادی بر خانواده ، فشار روحی شدید بر همسر، فرزندان و خانوادهی این فعال کارگری که در اوایل امسال منجر به مرگ مادر ایشان شد؛ مرگی که به باور بسیاری ناشی از دوری فرزند بود و . . .
حال و پس از این همه رنجهایی که رضا و خانوادهای او تحمل کردهاند، قاضی پرونده حکم به حبس او به مدت 6 سال داده است! و این همان قاضیئی است که در اسفند سال گذشته (سال 90) قول داده بود تا به رضا برای درمان وضع جسمانی وخیماش مرخصی دهد و تمام روزهای منتهی به نوروز را تبدیل به روزهای جهنمیای کرد که خانوادهی رضا چشمشان به در بود تا شاید امسال همسر، پدر و فرزندشان بر سفرهی نوروزیشان حاضر شود، و چنین نشد!
به باور ما فعالیتهای رضا شهابی تنها در راستای دفاع از حقوق کارگران بوده است و این را خود سیستم سرمایهداری و قاضی پرونده نیز خوب میدانند! این حکم که در آستانهی «روز جهانی کارگر» صادر شده است، تلاشی در جهت ساکت کردن میلیونها کارگری است که گردهیشان زیر بار فقر و محنت تحمیلشده از سوی نظام سرمایهداری بیش از پیش خم شده است و تنها هدف صدور این حکم، ایجاد رعب و وحشت در میان کارگران و فعالان کارگری است تا در سایهی آن سرمایهداران با خاطری آسوده به سوداندوزی بیشتر مشغول باشند!
کمیتهی هماهنگی ضمن محکوم نمودن حکم مذکور، خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط رضا شهابی از زندان است و با توجه به وضعیت جسمانی بسیار وخیم او، هرگونه عواقبی را متوجه سیستم قضایی و امنیتی حاکم میداند.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-28 فروردینماه 1391
به حکم زندان و جریمه رضا شهابی اعتراض کنیم
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه به جرم فعالیت کارگری که همانا دفاع از حقوق خود و همه کارگران ایران است، به 6 سال حبس تعزیری، 5 سال ممنوعیت از فعالیت کارگری و پرداخت 7 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است. محکومیت رضا شهابی نمونه ای دیگر از اعمال سیاستهای ضد کارگری و سرکوبگرانه به منظور ممانعت از هر گونه حق طلبی و هر تلاشی از جانب کارگران برای به دست یابی به شرایطی انسانی است. این اقدام ضد کارگری باید توسط همه کارگران ایران و هر انسان آزادیخواهی مورد اعتراض شدید قرار گیرد. ما ضمن محکوم نمودن حکم صادره علیه رضا شهابی، از همه کارگران، تشکلها و سازمانها و احزاب مدافع حقوق کارگر می خواهیم به هر شکل ممکن برای لغو این حکم و آزادی فوری و بی قید و شرط رضا شهابی و دیگر فعالین کارگری متحدانه اقدام کنیم.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
جمعی از فعالین کارگری سنندج
جمعی از فعالین کارگری کامیاران
29/1/1391
پیش به سوی اول ماه مه! - جمعي از كارگران عسلويه
ما کارگران پروژه ای نفت و گاز همچون دیگر کارگران امسال را در حالی آغاز کرده ایم که فقر و تنگدستی زندگی ما را هرچه بیشتر تحت فشار قرار داده است. از ابتدای سال کارگران بسیاری از کار اخراج شده اند کارگران شهاب خودرو نمونه بارز آن است .تورم بالای بیست درصد کمر مارا شکسته است ،در طی سال گذشته نرخ برابری ارز با ریال به شدت تغییر کرده و قدرت خرید مارا نصف کرده است.
سال گذشته همچون سالهای گذشته فعالین کارگری و کارگران آگاه تحت فشار بوده و زندان خانه دوم آنان گردیده است. هرگونه اعتراض کارگران به شدید ترین وجه سرکوب شده است .
در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر اخبار بدی را نیز میشنویم رضا شهابی یکی از فعالین خوش نام کارگری به شش سال زندان محکوم شده است فقط به جرم دفاع از حقوق همکاران خود بایستی بهترین سال های عمر خود را در زندان سپری کند .
سایه بیکار سازی حتی مارا نیز که شالوده اقتصاد ایران که وابستگی شدید به نفت دارد را می سازیم تهدید میکند .
هم رزمان عزیز بیایید مبارزه ای متحدانه را برای گرفتن حقوق اولیه انسانی که همانا کار و دستمزد متناسب با یک زندگی انسانی است به پیش ببریم. تنها با اتحاد بین همه کارگران ایران و جهان است که می توانیم حقوق اولیه خود را بدست آوریم .
مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر را امسال هرچه باشکوه تر در سراسر ایران برگذار کنیم.
پیش به سوی ایجاد تشکل های مستقل کارگری
28 فروردین 91
جمعی از کارگران عسلویه، کنگان و کارگران پروژه ای نفت و گاز
برگرفته ازسایت کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
زنده باد روز همبستگي طبقاتي كارگران!- جمعی از بیکاران سنندج
كارگران !!
اول ماه مه روز همبستگي طبقه كارگر در راه است. روزي كه كارگران شيكاگو در سال1886 با خون خود اين روز را براي مان به يادگار گذاشته اند و كارگران هرساله اين روز را نماد مبارزه ي طبقاتي خود قرار مي دهند و در اين روز خواست ومطالبات طبقاتي مان را رو به سرمايه مطرح و براي احقاق آن مبارزه مي كنيم.
طبقه كارگر ايران نيز امسال در شرايطي به استقبال اول ماه مه، روز جهاني كارگر مي رود كه تداوم اجراي طرح هدفمند كردن يارانه ها و ادامه تحريم هاي اقتصادي بر ابعاد فقر و فلاكت اقتصادي افزوده است. روزي نيست كه خبراخراج كارگران از كارگاهها و كارخانه ها و ملحق شدن آنها به لشكر بيكاران نشنويم. در چنين شرايطي كارگران بدون داشتن حق بيمه ي بيكاري مكفي در دام فقر و گرسنگي رها مي شوند و عواقب فاجعه بار آن بر سر خانواده هاي كارگري ويران مي گردد. در اين اوضاع، كارفرمايان و حاميان شان دستمزدهاي سال 1391 را مبلغي حدود 390 هزار تومان در ماه اعلام كردهاند؛ يعني مبلغي چند برابر پايين تر از خط فقر. اين در حالي است كه تداوم بحران جهاني سرمايه داري، بيكاري و فقر بي سابقه اي را به كارگران تحميل كرده است. سرمايه داري در بسياري از كشورها، براي برون رفت از اين بحران به حداقل هايي كه طبقه كارگر طي دهها سال مبارزه آن را به سرمايه داري تحميل كرده بود حمله و آنها را كاهش و يا بازپس گرفته اند. اما طبقه كارگر در اين كشورها ساكت ننشسته اند و با اعتراضات و اعتصابات خود خشم و نفرت خود را به آينده ي تيره و تاري كه سرمايه داري براي آنها تدارك ديده به نمايش گذاشته اند. در متن و تداوم اين بحران بود كه جنبش ضد سرمايه داري (وال استريت را تسخيركنيد) در چند ماه مانده به اول ماه مه فراخوان اعتصاب سراسري در روز جهاني كارگر را اعلام كرده است.
ما جمعي ازكارگران بيكار سنندج ضمن حمايت از اين فراخوان، خواست و مطالبات خودمان را با شركت در مراسم اول ماه مه هم صدا با هم طبقه اي هايمان در سراسر جهان فرياد خواهيم زد.
زنده باد روز همبستگي طبقاتي كارگران
جمعي از كارگران بيكار سنندج
29 فروردين 1390
برگرفته ازسایت کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
اعتراض های کارگری در روزهای نخست سال ۹۱
اعتراض های صنفی کارگران ايرانی در نخستين روزهای سال جاری در مجله اين هفته کارنامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اما دليل اين اعتراضها، آن هم در روزهای نخست کاری بعد از تعطيلات نوروزی که تاکنون ادامه داشته، چه بوده است؟
دليل نخست اين اعتراضها، اخراج صدها کارگر در کارخانه های ذوب آهن فولاد زاگرس، شهاب خودرو، پلاستيک شاهين و کارخانه شمش چدن شرکت ذوب آهن غرب کشور بوده است.
دو دليل ديگر نيز برای اين اعتراضها مطرح شدهاند؛ نخست پرداخت نشدن حقوق کارگران از جمله در کارخانههای صنايع فلزی تهران، نساجی مازندران و شرکت کشت و صنعت کارون در شوشتر و همچنين اجرا نشدن مصوبه دولت برای تبديل کارگران پيمانکاری به کارگران رسمی در کارخانه پتروشيمی تبريز.
مرتضی افشاری، عضو اتحاد بين المللی در حمايت از کارگران ايران که مقيم کانادا است، درباره اين اعتراضهای صنفی به راديو فردا می گويد: «اعتراضها دو دستهاند، بخشی در ارتباط با کارخانههايی است که بعد از عيد تعطيل شده و کارگران را به طور دسته جمعی اخراج کرده اند. بخشی هم اعتراضات کارگرانی است که حقوق، مزايا، عيدی و بيمهشان از طرف کارفرماها پرداخت نشده است. در واقع میتوان گفت اين اعتراضات حالتی است دفاعی که کارگران برای حقوق و شغل شان نشان میدهند.»
بهروز خباز، فعال کارگری مقيم سوئد، از زاويه ديگری به اين موضوع نگاه می کند و به راديو فردا میگويد: «در ساليان دور، بسياری از کارگران از طريق نامه نگاری و خواهش و تمنا به مسئولان حکومت متوسل می شدند، اما به تدريج دريافتند که خواسته های شان از طريق خواهش و تمنا تحقق نمی يابد. بنابراين به نيروی خود اتکا کردند و اعتراض های خود را خارج از واحدهای توليدی بردند.»
بهروز فراهانی، عضو همبستگی سوسياليستی با کارگران ايران در پاريس، نيز با اشاره به تاثير منفی سياست اقتصادی دولت و تحريمهای ناشی از سياست های جمهوری اسلامی ايران در مورد اشتغال کارگران، به راديو فردا می گويد: اعتراضهای کارگری در نخستين روزهای سال جاری نسبت به سالهای قبل بيشتر شده است.
وی میافزايد: «درست است که شکل مبارزه کارگران دفاع از شغل شان و واحد توليدی است که در آن کار میکنند، اما همين واکنشها و اين که کارگران نپذيرفتند بايد به اين شرايط گردن بگذارند، نويد اين را میدهد که مقاومت در برابر اين شرايط باز هم به آگاهی بيشتر کارگران کمک کند و کارگران دريابند با حرکات همبسته میتوانند در قبال اين سياستها مقاومت کنند و تا حدودی جلوی آن را بگيرند.»
آقای فراهانی اشاره می کند: «از اين زاويه خصلت اصلی اين اعتراضات کارگری مانند گذشته خصلت دفاعی و صنفی دارد. اما سربلند کردن در برابر سياست کارفرماها و سياست دولت و به ويژه دولت احمدی نژاد است که باعث میشود منتظر باشيم حرکات عمق بيشتری بگيرد و کارگران گامهای بزرگتری را به جلو بردارند.»
اما واکنش مسئولان دولتی در مقابل اين اعتراض های صنفی کارگری چه بوده است؟
نماينده ۲۰۰ کارگر اخراجی کارخانه شمش چدن شرکت ذوب آهن غرب کشور که در نخستين روز کاری سال ۹۱ اخراج شدند به خبرگزاری ايلنا گفته است: پس از تعطيلی کامل کارخانه و بيکار شدن تمامی کارگران، مسئولان وعده بازگشايی مجدد کارخانه را دادند اما تا کنون اتفاقی رخ نداده است و کارگران همچنان در بلاتکليفی به سر میبرند.
مرتضی افشاری، عضو اتحاد بين المللی در حمايت از کارگران ايران، با اشاره به اين که مسئولان دولتی هميشه تلاش می کنند با دادن وعده، از حضور آنان در محيط شهرها جلوگيری و آنان را آرام کنند، میگويد: «معمولا مسئولان دولتی وعدههای خود را عملی نمیکنند و کارگران بارها اين را ديدهاند. گو اين که در بعضی موارد کارگران توانستند کارفرما و دولت را به عقب برانند و به بخشی از خواستههايشان دست يابند.»
بهروز فراهانی، عضو همبستگی سوسياليستی با کارگران ايران در پاريس، عقيده دارد سياست دولت در مواجهه با اعتراضهای صنفی کارگری متفاوت و بسته به شرايط است.
وی میگويد: «هراس دولت اين است که کارگران موفق شوند سازمانهای مستقل کارگری خود را ايجاد کنند، مانند کارگران شرکت واحد و هفت تپه. دولت میخواهد جلوی اين مسئله را بگيرد در نتيجه سعی میکند با جوابهای موضعی و موش و گربه بازی کردن با اعتراضات کارگری وقت بخرد تا بتواند از اين معضل بيرون آيد. البته بايد مد نظر داشته باشيم دولت با بخش آگاه کارگران و جايی که مسئله تشکل کارگری را هدف قرار میدهند به شدت با سرکوب برخورد میکند، اما برخوردش در موارد ديگر متفاوت است.»
اعتراضهای صنفی کارگران در روزهای نخست سال جاری را می توان ادامه اعتراضها در سال گذشته در شهرهای کرمانشاه، رشت، بندر امام خمينی، ماهشهر، شيراز، تهران، سنندج، اهواز، شوشتر و همدان دانست.
منبع:رادیوفردا-کارنامه- بهروز کارونی-۱۳۹۱/۰۱/۲۹
بیست ونهم فروردین ماه1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر