فرهاد کیانی
ترجمهی آرش عزیزی
در روز ۱۰ صبح شنبه ۱۰ مارس، ۳۱امین کنگرهی مارکسیستهای پاکستان در ساختمان باشکوه ایوان اقبال در شهر لاهور افتتاح شد. امسال شاهد مشارکتی تاریخی بودیم که از تمام دفعات قبل بیشتر بود. بیش از ۲۶۰۰ نفر سالن عظیم را تا ظرفیت کامل آن پر کردند. هیچ صندلی خالیای در طبقات بالا و پایین بر جای نمانده بود و بعضیها مجبور شدند در راهروها بنشینند. این نتیجهی چشمگیر علیرغم موانع عظیم پیش رو به دست آمده است. افزایش سریع هزینهی زندگی و کاهش سریع سطوح زندگی (که پیش از این نیز دور و بر خط فقر بود) باعث شده شرکت خیلیها دشوار باشد. بیکاری نیز به شدت رو به افزایش است.
رفقا برای شرکت در این کنگره در شهر لاهور مجبور به طی کردن مسافتهای بسیار بودند. مثلا هیئت بلوچستان باید ۳۰ ساعت از کویته تا لاهور سفر میکرد و دوباره ۳۰ ساعت راه را باز میگشت.
و سفر در پاکستان مثل سفر در اروپا نیست! نظام حمل و نقل در پاکستان وضعیت بسیار فجیعی دارد و راهآهن هرگز تضمین نمیدهد که مسافران به موقع برسند و یا اصلا به مقصد برسند و قطارها شرایط بسیار بدی دارند.
قیمت بلیتهای قطار در سال گذشته دوبرابر شده است. این جور چیزها تاثیری جدی بر بودجهی کنگره داشت. علاوه بر مشکلات شدید اقتصادی، هم در بلوچستان و هم در پشتونخوا، که گ.ب.م در آن سازمانهایی قوی دارد، موقعیت جنگی برقرار است.
آنچه اوضاع را پیچیدهتر کرد اعتصاب راه آهن بود که آغاز سفر را برای بسیاری رفقا که آزردهخاطر در پلاتفرمها منتظر بودند به تاخیر انداخت. اما مشکل حل شد و واگنهای قطار پر از صدها انقلابی با صدها پرچم سرخ شروع به حرکت کردند.
مردم علیرغم همهی این موانع از سراسر پاکستان به لاهور آمدند. رفقا از نقاط زیر آمده بودند: پیشاور، ایبتآباد (جایی که اسامه بن لادن دستگیر شد)، بنو، دیره اسماعیل خان، روالپندی، اسلامآباد، مناطق قبیلهای شمال و جنوب وزیرستان، سیالکوت، گوجرانواله، گجارات، لاهور، کاسور، فیصلآباد، جهنگ، چنیوت، مولتان، لیه، دیره غازی خان، بهاولپور، رحیم یار خان، صدیقآباد، میرپور خاص، لارکانه، حیدآباد، کراچی، بدین، تتو، قلات، روالکوت، مظفرآباد، کوتلی، جند و سایر شهرها و روستاهای نزدیک.
طبق معمول سطح سازماندهی و انضباط بسیار بالا بود. شرکتکنندگان سه نوع کارت دریافت کردند: نماینده، عضو و مهمان. امنیت بخاطر خطرات شناختهشده در این کشور بسیار جدی گرفته شد و دسترسی به تالار تحت کنترل اکید بود. کارت ویژهای در مورد امنیت به طور جداگانه در اختیار رفقا قرار گرفت.
کنگرهای پرولتری
مطابق سالهای گذشته شاهد ترکیب خوبی از مردم بودیم که تمام بخشهای جامعهی پاکستان را نمایندگی میکردند: کارگران، دانشجویان، دهقانان، رهبران اتحادیههای کارگری، فعالین سیاسی، مرد و زن، جوان و پیر و اعضای تک تک ملیتهای موجود در پاکستان: پشتون و بلوچ، خزر و سندی، پنجابی و کشمیری، همه متحد زیر پرچم مبارزهی طبقاتی.
ترکیب طبقاتی جلسه به شدت پرولتری بود و گستره ی وسیع کارگران حاضر بسیار چشمگیر بود. بین اعضای حاضر از اتحادیههای کارگری کارگرانی از راهآهن، خطوط هوایی، کارخانههای فولاد، بانک، صنعت نفت، آب و برق، آبیاری، گاز، نساجی، مواد شیمیایی، بنادر و کشتیها، داروسازی، ارتباطات از راه دور و سایر بخشهای صنعتی بودند.
در ضمن شاهد حضور پزشکان، پرستاران، کارگران بیمارستان، روزنامهنگاران، استادها و معلمان دانشگاه و همچنین کارگران از شرکتهایی همچون یونیلور، کوکاکولا، نستله و هوندا بودیم. کارگران از کارخانههای لاهور پس از پایان شیفتشان در ساعت ۲ بعدازظهر از راه رسیدند و دانشجویان نیز حدود همان ساعت و از سر کلاس میآمدند در حالی که بسیاری لباس فرم دانشگاهشان را به تن داشتند.
حضور دانشجویان نیز وسیع بود. در میان حضار دانشجویانی از این دانشگاهها بودند: دانشگاه پنجاب، دانشگاه سند، کالج پزشکی چاندکا در لارکانه، دانشگاه شاه عبدالطیف خیرپور، دانشگاه اردوی کراچی، دانشگاه بلوچستان، دانشگاه ای جی کی مظفرآباد، دانشگاه ملی زبانهای مدرن (اسلامآباد-م)، دانشگاه بهاالدین زکریا مولتان، دانشگاه اسلامیه بهاولپور، دانشگاههای مهندسی مختلف در لاهور، تکسیلا، کوهات، سند، خضدار و غیره، دانشگاه کشاورزی فیصلآباد، دانشگاه سرحد، دانشگاه گومل دیراسماعیلخان، کالج دولتی لاهور (یا «گاورمنت کالج» دانشگاهی بسیار مشهور که بزرگانی چون فیض احمد فیض آنجا درس خواندهاند-م)، اف سی کالج لاهور، کالج ملی هنرها، دانشگاه علوم مدیریت لاهور و بسیاری نهادهای آموزشی دیگر در پاکستان. در جمع حاضرین در ضمن شاهد نمایندگانی از مجلس (هم از مجلس ملی پنجاب و هم از مجلس ملی)، اعضای رهبری حزب مردم پاکستان از شماری از مناطق، قاضی سعید (مجری معروف تلویزیون) و جواد احمد، معروفترین ستارهی پاپ در پاکستان بودیم.
علاوه بر رفقا از پاکستان، شماری از مهمانان بینالمللی از دبیرخانهی بینالمللی در لندن، هلند، بریتانیا و آلمان آمده بودند. متاسفانه هیئتی از افغانستان (هفت رفیق از کابل) در پیامد مرگ چند سرباز آمریکایی اجازهی ورود به کشور را نیافت.
ما در ضمن امیدوار بودیم رفقایی از هندوستان (از جمله یک نمایندهی مجلس از کشمیر تحت اشغال هند) حضور داشته باشند اما بوروکراسی با عدم صدور ویزا بار دیگر جلوی این کار را گرفت.
بخش اول: چشماندازهای جهان
پیش از آغاز رسمی جلسه مدتی کوتاه به رفقا از مناطق مختلف اختصاص داده شد که ترانههای انقلابی و اشعار انقلابی خواندند که بیشترش سرودهی خود رفقا بود.
کنگره آنگاه توسط رفیق رئوف لوند به طور رسمی افتتاح شد. چهار سند پیشنویس به کنگره ارائه شده است. اینها چاپ و توزیع شدهاند و در تمام حوزهها و کنگرههای منطقهای به بحث گذاشته شدهاند. این اسناد، که در طول چهار بخش کنگره مورد بحث قرار میگیرند از این قرارند: ۱) چشماندازهای جهانی ۲) چشماندازهای پاکستان ۳) تشکیلات و ۴ ) پاکستان: پس از انقلاب سوسیالیستی.
اولین بخش در مورد چشماندازهای جهانی توسط رفیق آلن وودز از دبیرخانهی بینالمللی معرفی شد. رفیق آلن در طول سخنانی الهامبخش به تحلیلی مفصل از موقعیت جهانی پرداخت. او اشاره کرد که در ظرف یک سال کل اوضاع عوض شده است و بر سرعت حرکت رویدادها تاکید کرد.
او سپس به توضیح روند انقلاب عرب پرداخت و تاکید کرد این روند، ناتمام است: «تودهها تنها از تجربه میتوانند بیاموزند و آنان دارند از مدرسهای بسیار سخت میگذرند.» او تاکید کرد: «پس از دورهی اولیهی شادی و سرور و توهمات دموکراتیک، کارگران و جوانان میتوانند ببینند که هیچ چیز بنیادینی عوض نشده است. حل مشکلات طبقهی کارگر در سرمایهداری ممکن نیست. به تغییری بنیادین نیازمند است.»
رفیق وودز ریاکاری امپریالیستها در موضوع ایران را محکوم کرد و پیشبینی کرد اسرائیل حمله کند گرچه اوباما بخاطر مخاطرات موجود طرفدار چنین کاری نیست. اگر ایران با بستن تنگهی هرمز پاسخ دهد آمریکا مجبور به دخالت میشود. این باعث واکنشی خشونتبار در سراسر خاورمیانه و تک تک کشورهای اسلامی میشود. او گفت در این صورت یک سفارت آمریکا هم پابرجا نمیماند و شاهد احیای انقلاب عرب خواهیم بود که به سطحی جدید و بالاتر حرکت میکند.
جنگ در خاورمیانه به افزایش شدید قیمت نفت میانجامد که احیای اقتصادی ضعیف را پایان میدهد و منجر به بحرانی جدید و حتی عمیقتر از بحران ۱۹۷۳ میشود. آیندهی پیش رو پر از بحران و جنگ و انقلاب و ضدانقلاب خواهد بود.
رفیق آلن سپس به اروپا رسید و اشاره کرد که اتحادیهی اروپا پس از تمام برنامههای خود چیزی را حل نکرده. بعد از اینهمه کاهش دردآور موازین زندگی، یونان قادر به بازپرداخت بدهیهایش نیست و مجبور است از این کار خودداری کند. این به واکنشی زنجیرهای خواهد انجامید که بر ایرلند، پرتغال و اسپانیا اثر میگذارد. اما جدیترین مورد، به گفتهی آلن، ایتالیا است که بزرگتر از آن است که سقوط کند اما کوچکتر از آنکه نجات یابد.
رفیق آلن در نهایت بر احیای مبارزه طبقاتی در سطح جهانی تاکید کرد. او به تاثیر انقلاب مصر بر اروپا (مادرید، آتن، لندن) و آمریکا (ویسکانسین، نیویورک) اشاره کرد. او گفت این تنها آغاز کار است اما روند انقلاب جهانی آغاز شده است. این سخنرانی با واکنش شورانگیز نمایندگان و مهمانان روبرو شد.
سپس نوبت پرسشها بود که از ایران تا روسیه و از ونزوئلا تا سوریه را در بر گرفتند. رفیق آلن به شیوهای بسیار موثر به تمام نکات پاسخ داد و حرفهایش را اینگونه تمام کرد: «دیدید که در تونس و مصر چه اتفاقی افتاد. همانطور که پس ار روز، شب میشود، همان اتفاق در پاکستان هم میافتد. دیر یا زود سالهای ۹-۱۹۶۸ تکرار میکند اما این دفعه ما ابزار لازم برای پیشروی به سوی پیروزی را در دست داریم: حزب و رهبری انقلابی.»
این کلمات با تشویق و شعارهای انقلابی روبرو شدند. آنگاه نوبت جمعآوری کمک مالی بود. این بخش واقعا روحیهی رفقا را نشان داد که موفق به جمعآوری رقم خیرهکنندهی ۱۸۵۹۰ روپیه (۱ یورو = ۱۲۰ روپیه) شدند. با توجه به سطح بسیار پایین زندگی در پاکستان و این واقعیت که اکثریت عظیم حاضرین یا کارگران کمدرآمد بودند یا دانشجو و بیکار، این رقم فوقالعاده است، بخصوص اگر در نظر بگیریم که تمام نمایندگان و مهمانان برای رسیدن به جلسه باید پول بسیاری خرج میکردند.
بخش دوم
بخش دوم در مورد چشماندازهای پاکستان بود که رفیق پاراس جان از کراچی آنرا معرفی کرد. رفیق پاراس در سخنرانیای پرشور به جزئیات بحران دولت پاکستان پرداخت که پر از تناقض و شکاف است.
شکافهایی عمیق بین جناحهای مختلف بورژوزای، بین دولت و ارتش و در ضمن شکافهای عمیق درون ارتش موجود است که دخالت امپریالیسم آمریکا آنها را پیچیدهتر میکند.
رفیق پاراس سرکوب وحشیانهای که ارتش پاکستان در بلوچستان مرتکب میشود محکوم کرد. او اشاره کرد که دو جنگ نیابتی در آنجا در جریان است: یکی بین چین و آمریکا برای مالکیت ذخایر غنی معدنی در منطقه (نفت، گاز، ذغال سنگ و باکسیت) و دیگری بین ایران و عربستان صعودی که هدف از آن باد زدن اختلاف مذهبی بین شیعه و سنی است. مسالهی ملی مورد استفادهی کلبیمسلکانهی این قدرتها برای منافع خودشان قرار میگیرد.
در بنیان همه چیز بحران در اقتصاد خوابیده است که به سطوحی بیسابقه رسیده. برق هر روز قطع میشود و نه فقط به رنج مردم که به تعطیل جدی صنعت میانجامد. فقر، تعطیلی کارخانهها، بیکاری و افزایش مداوم قیمتها کابوسی از رنج را باعث شده که حتی در تاریخ تراژیک پاکستان از زمان تقسیمِ شبهقاره نیز نظیر ندارد.
افزایش شدید جدیدی در قیمت محصولات نفتی و برق از روز ۱ مارس توسط دولت حزب مردم اعلام شده و این دولت دوباره سحط زندگی مردم را پایین کشانده است.
آنچه اوضاع را حتی بیش از این پیچیده میکند سرطانِ بنیادگرایی و مسالهی ناسیونالیسم است که به جنگی داخلی در بلوچستان انجامیده. در آنجا امپریالیسم چین و آمریکا درگیر جنگی نیابتی بر سر گاز و مواد خام هستند. مسالهی کشمیر همچنان حل نشده است. پشتونخوا درگیر جنگ است و در آنجا مردم هر روز به دست پهپادهای آمریکایی کشته میشوند. در کراچی گروه فاشیست «متحده قومی موومنت»، دار و دستههای جانی و بنیادگرایان مذهبی دست به کشتار هرروزه میزنند.
بعد به بحران در حزب مردم و دلسردی تودهها از آن میرسیم که هیچ بدیلی در هیچ یک از احزاب سیاسی پیدا نمیکنند. رفیق پاراس حرفهای وزیر حمل و نقل را نقل کرد که قصد توجیه نابودی راهآهنها را داشت: «راه آهن میخواهیم چکار؟ خیلی کشورهای دنیا اصلاه راهآهن ندارند.» (فریاد «شرم!» از سوی کارگران راهآهن.)
تلاطم عمومی سیاسی به احساسی از استیصال بین تودهها انجامیده، موقعیتی که عواقب انفجاری در دل آن نهفته. این باعث افزایش آگاهی طبقاتی انقلابی بین لایهای از جوانان و کارگران پیشرفته شده است.
بحث را رفیق نهال خان از بلوچستان باز کرد. او با اشاره به قانون توسعهی مرکب و ناموزون تاکید کرد که وحدت کشورهایی مثل آلمان در نتیجهی رشد نیروهای مولده و در زمانی به دست آمد که سرمایهداری در دورهی عروج خود بود. اما بورژوازی در پاکستان از سال ۱۹۴۷ موفق به رشد نیروهای مولده نشده است و در نتیجه وحدت کشور با شیوههای اجباری به دست آمده و لزوما شامل سرکوب ملی میشود.
«کنگرهی آمریکا به رادیکال شدن جنبش ملی بلوچ حمله کرده است. ارتش پاکستان با همان سلاحهایی بلوچیها را میکشد که آمریکا برای کشتن طالبان به آنها داده بود. اما وقتی رهبران جنبش ملی افکار روشنی ندارند مسالهی ملی میتواند به آسانی مورد استفادهی امپریالیسم و طبقهی حاکمه قرار بگیرد و در اینجا هم همین شده است.
«از مردم بلوچستان به عنوان دنبالچهای در جنگ در افغانستان استفاده شده است. طبقهی حاکمه برای توقف رادیکال شدن جوانان از زهر بنیادگرایی مذهبی استفاده میکند. اما ما طرفدار افکار مارکسیسم-لنینیسم هستیم. ما برای وحدت طبقهی کارگر در مبارزه علیه سرمایهداری و امپریالیسم مبارزه میکنیم. و افکار ما در صفوف ناسیونالیستها بازتاب پیدا کرده است. چریکها در کوهستانها نشریات ما را میخوانند.»
رفیق ریحانه که مسئول کار زنان است سرکوب زنان در پاکستان و به طور مشخص پدیدهی شنیع قتلهای باصطلاح ناموسی را قویا محکوم کرد.
رفیق فاضل قدر، رهبر کارگران راهآهن پیشاور در پشتونخوا گفت: «در سال ۲۰۰۷ دیکتاتوری داشتیم. حالا دموکراسی داریم و وضعمان از گذشته بدتر است. دارند راهآهنها، هواپیمایی بینالمللی پاکستان و صنعت فولاد را نابود میکنند. و به ما میگویند: وضع پاکستان خوب است.
«دموکراسی و دیکتاتوری دو سوی یک سکهاند که اسمش سرمایهداری است. پاکستان مثل اتوبوسی است که در آن راننده نمیداند به کجا برود. در واقع راننده دیوانه شده و تمام تایرها ترکیده.»
سخنران بعدی حیدر عباس گاردسی از شعبهی حزب مردم پاکستان در شهر مولتان بود. او گفت:
«لعل خان میگوید بدون گذشته، آیندهای نیست. شاید من نمایندهی گذشته باشم. اما آمدهام اینجا تا دست آینده را بفشارم. من در سال ۱۹۶۸ دانشجویی جوان بودم اما مفتخرم که امروز روی این پلاتفرم بایستم و اعلام کنم: من به گرایش بینالمللی مارکسیستی پیوستهام!»
هاردیل کومار، کارگر فولاد از کراچی، گفت آخوندها در کراچی تظاهراتی با طلا «مدرسهها»ی مذهبی برگزار کردهاند با شعارهایی مثل: مرگ بر سرمایهداری، سوسیالیسم و کمونیسم.
او افزود: «در کار ریختهاگری آهن آب را که روی آهن داغ میریزیم بخار میشود. و انقلاب در پاکستان که به آن درجه گرمای سفید برسد همین اتفاق برای آخوندها میافتد. بلوچستان در شعله میسوزد. اما در کوره بعضی چیزها آب میشوند و بعضی چیزها، آبدیده. در بلوچستان، نیروهای انقلاب پرولتری هستند که آبدیده میشوند.»
آصف رشید، رهبر دانشجویی از روالپندی، گفت موج جدیدی از علافه به افکار سوسیالیسم هست و این افکار در تک تک کالجها و دانشگاهها موضوع بحث و صحبتند.
رئوف لوند (حزب مردم، دیره غازی خان) گفت: «آخوندها فقط وقتی از ما حرف میزنند که یا زیر خاک باشیم یا در آسمان (خندهی حضار.) ما خواهان وحدت تمام کارگران فرای گسستّهای مذهبی، ملی، نژادی یا زبانی در مبارزه برای هدف سوسیالیستی هستیم.»
جواد احمد، خواننده و بازیگر مشهور سینما، با حضور غافلگیرکنندهی خود در پلاتفرم گفت: «نیامدم اینجا آواز بخوانم، آمدم گوش کنم. من را اغلب دعوت میکنند در کنسرتها آواز بخوانم. اما مروز فقط میخواستم بیایم و به حرفهای شما گوش کنم. اما خیلیها از من میخواهند بخوانم و پس چنین میکنم.» جواد آنگاه شروع به خواندن سرود انترناسیونال به زبان اردو کرد، ترجمهی جدیدی که خود او انجام داده. کل کنگره به پا خواست و با ریتم سرود بینالمللی طبقهی کارگر دست زد.
در پایان روز اول، لعل خان در سخنرانی آتشین خود که مورد استقبال گرم حضار قرار گرفت از کنگرههای اول «جد و جهد» سخن گفت که تعداد معدودی رفیق در تبعید آنرا برگزار میکردند. اما اکنون موقعیت به کلی متحول شده. این تغییر نه فقط کیفی که کمی است - روحی جدید که از اعتماد و اعتقاد متولد شده است. این است که موفقیت گرایش بینالمللی مارکسیستی و پیروزی انقلاب را تضمین میکند.
این بود پایان روز بسیار موفقِ اول. پس از بحثهای اصلی، نمایندگان در عصر به سه کمیسیون تقسیم شدند: کار در اتحادیههای کارگری، کار جوانان و کار میان زنان.
***
پس از روز بسیار موفق اول، نمایندگان و مهمانان کنگره روحیهای بسیار هیجان زده داشتند و تا نیمههای شب در مورد مسائل مطروحه در کنگره و کمیسیونها بحث میکردند. امروز رفقا برای روز دوم کنگره گرد آمدند.
بد نیست اشاره ای به مشکلات عظیم لجستیکی در سازمان دادن چنین رویدادی داشته باشیم. سازمان دادن حمل و نقل، غذا و اقامت برای بیش از ۲۶۰۰ نفر حتی در اروپا و آمریکا هم چالشی مهیب است. اما در سرزمینی به عقبماندگی و فقرزدگی ما، با زیرساختهای به شدت معیوب و بدوی، دست کمی از معجزه ندارد.
رفقا ماهها به سختی کوشیده بودند از هواداران کمک مالی دریافت کنند تا هزینهی کرایهی سالن و بقیهی چیزها را بدهند. اهداییههای بسیاری نه فقط نقدی که جنسی (بخصوص غذا) دریافت کردیم. کشاورزان هوادار گونی گونی برنج و آرد، مرغ و سایر اقلام اهدا کردند که با آن برای تمام شرکتکنندگان کنگره غذا تهیه شد. کیفیت غذا فوقالعاده بوده است.
تنها همین واقعیتها نشان میدهد ما سازمانی بسیار جدی و حرفهای در پاکستان ساختهایم.
بخش سوم: پاکستان پس از انقلاب سوسیالیستی
بخش سوم با سخنرانی رفیق لعل خان در مورد «پاکستان: پس از انقلاب سوسیالیستی» افتتاح شد. او پیش از شروع سخنرانی خود توجه رفقا را به گزارشی جلب کرد که در تمام روزنامههای یکشنبه چاپ شده بود و خبر از انتخاب رفیق اسلام جیهانی به اتحادیه دانشجویان تکمیلی (فوق لیسانس به بالا) دانشگاه کمبریج میداد. (نام رفیق مذکور تا جایی که ما میدانیم و در رسانهها آمده، ارسلان غنی است-م.) او گفت: «انتخاب یک مارکسیست به این سمت نشان میدهد که مارکسیستها میتوانند حتی در بورژواییترین دانشگاهها هم کار موفقی داشته باشند.»
لعل خان در سخنرانی زیبای خود به موضوعی پرداخت که پیش از این هرگز در کنگرهای مارکسیستی در پاکستان مورد بحث قرار نگرفته بود: این مسالهی پیچیده که انتقال از سرمایهداری به سوسیالیسم در کشوری عقبمانده مثل پاکستان چگونه صورت خواهد پذیرفت.
این موضوع بسیار مهمی برای مارکسیستهای پاکستان است چرا که بسیاری میپرسند با توجه به شرایط فجیع جامعه چگونه ممکن است انتقال به سوسیالیسم را ممکن کنیم. رفیق لعل خان در سخنرانی خود توضیح داد انقلاب سوسیالیستی چگونه به شیوهای عملی مشکلات مختلف در این کشور عقبمانده را حل میکند. تلاش میکنیم متن کامل سخنرانی او را فردا منتشر کنیم. (این سخنرانی به انگلیسی منتشر شده است-م.)
سند پیشنویس این بخش پیش از این منتشر شده بود و در آن تحلیل مفصل این مساله انجام شده است. بخش اول در این مورد است که «انقلاب سوسیالیستی - چرا و چگونه؟» بخشهای بعدی شامل است بر دولت، اقتصاد، زیرساخت، مسالهی ملی، زنان، هنر و رسانه، سیاست خارجی و فدراسیون سوسیالیستی جنوب آسیا.
بخش چهارم: تشکیلات
بخش چهارم در مورد تشکیلات را رفیق آدام پل با سخنرانی خود افتتاح کرد. او علاوه بر گزارش سالیانه، اهداف پیشنهادی رشد برای دوازده ماه آینده را عنوان کرد.
رفیق آدام توانست گزارشی در مورد رشد قابل توجه سازمان ارائه کند. سازمان برای اولین بار پایگاهی محکم در تک تک مناطق پاکستان دارد. کار ما به ۱۲ منطقه و بیش از ۳۰۰ حوزهی فعال تقسیم شده است:
۱) بلوچستان. ما پایگاهی بسیار محکم در کویته، خضدار، مستونگ، کلات و جعفرآباد داریم. علیرغم ادامهی جنگ داخلی و تخاصم جدی بین گروهّهای قومی و مذهبی مختلف رفقایی از تمام ملیتها داریم: بلوچی، پشتون، پنجابی، هزاره و … از آنجا که ما کارزار همبستگی را در بقیهی پاکستان برای محکوم کردن توحش ارتش پاکستان سازمان دادهایم بازتابی بین ناسیونالیستهای بلوچ پیدا کردهایم. نه فقط در سازمان دانشجوییشان («سازمان دانشجویان بلوچستان») که حتی بین چریکها.
۲) کراچی: ۱۱۵ رفیق در پرولتریترین شهر پاکستان داریم و پایگاهی مناسب در طبقهی کارگر (فولاد کراچی، برق، بنادر و …). کار در اینجا بخاطر بنیادگرایی، دار و دستههای جنایی و گروه فاشیست «متحده قومی موومنت» بسیار خطرناک است. سال گذشته ۱۲۰۰ نفر به قتل رسیدند.
۳) سند: ۳۵۳ رفیق در ۲۶ حوزه در حیدرآباد، میرپورکاش، بدین، سکر، روهری، جام شورو، گوتکی و بسیاری شهرها و روستاهای دیگر. آمدن سیل که بسیاری روستاها را نابود کرده و رفقا را بیخانمان ساخته اثری منفی بر کار سازمان گذاشته است. در ضمن پایگاهی قوی در اتحادیههای کارگری و حزب مردم داریم.
۴) جنوب پنجاب: ۹۲ رفیق در ۱۲ حوزه در رحیمیار خان، صدیقآباد، بهاولپور، دیره غازی خان، باکار، لیه و … و پایگاهی قوی در اتحادیههای کارگری در کارخانههای تولیدی کود، یونیلیور، کوکاکولا و … داریم.
۵) دیره غازی خان: در این جا کاری موفق بین دهقانان در منطقهی جانپور و … داشتهایم. ۲۸۳ رفیق در بیش از ۲۰ حوزه داریم.
۶) مولتان: ۱۲۷ رفیق در ۱۲ حوزه داریم. پایگاهی خوب در نستله، راهآهن، برق، صنعت پنبه و … و سمتهای رهبری در حزب مردم.
۷) لاهور: ۹۱ رفیق در ۱۱ حوزه (شامل گوجرانواله، گجارات، اوکاره، سیالکوت و کاسور) بر پایهی کارگران و دانشجویان.
۸) پنجاب مرکزی: فیصلآباد، منچستر پاکستان و سومین شهر بزرگ کشور است. ما پایگاهی قوی در اتحادیهها (معادن، نساجی، آی سی آی، معادن باز، روزنامهنگاران و وکلا) و حزب مردم داریم و در ضمن در جهنگ و چنیوت حضور داریم.
۹) شمال پنجاب: ۲۴۳ رفیق در ۲۲ حوزه از جمله روالپندی/اسلامآباد، اتک، جند، حسن ابادل و واه داریم. این در ضمن شامل ایبتآباد است، همانجایی که اسامه بن لادن دستگیر شد.
۱۰) پشتونخوا (نام سابق: استان شمال غرب) که شامل است بر پیشاور، ملاکند، کوهات و …: ۱۹۸ رفیق در ۱۸ حوزه. این منطقهای به نسبت جدید برای کار ما است و رفقایمان تا حدودی اعضای سابق حزب کمونیست هستند. منطقه در ضمن شامل درهی سوات است که در سالهای ۸-۲۰۰۴ تحت کنترل طالبان بود و هم آن موقع و هم بعدها در دست ارتش پاکستان آسیبهای جدی دید. شرایط کار در اینجا به شدت سخت است.
۱۱) جنوب پشتونخوا: شامل است بر دیره اسماعیل خان، بنو و مناطق قبیلهای شمال و جنوب وزیرستان که در آنجا جنگی بین آمریکاییها و طالبان برقرار است که در آن حملات پهپادی هر روز مردم غیرنظامی را به قتل میرساند. ما در اینجا ۵۶ رفیق داریم که به رهبری رفیق علی وزیر، از رفقای باسابقه، در کار قهرمانانهی ساختن سازمان انقلابی هستند.
۱۲) کشمیر: ۲۲۳ رفیق، اکثرا جوان. ما رهبری بزرگترین سازمان سنتی دانشجویی، «فدراسیون ملی دانشجویان جامو و کشمیر» (JKNSF) را به دست داریم. در ضمن کارگران پست، برق، ارتباطات از راه و دور و …
گزارشهایی مجزا در مورد وضعیت مالی، نشریه و انتشارات ارائه شد. در هر سه زمینه در دوازده ماه گذشته پیشرفتی قابل توجه داشتهایم. سازمان سه نشریه منتشر میکند: نشریهی اصلی «جد و جهد» به اردو که سال گذشته ۱۵ شمارهی آن منتشر شد. در ضمن نشریهای به زبان سندی داریم (هر دو ماه یکبار) و نشریهی تئوریک انگلیسیزبان، «Asian Marxist Review» که فصلنامه است.
سپس نوبت گزارش کمیسیونهای دیشب (۱۰ مارس) در مورد کار در اتحادیههای کارگری، جوانان و زنان بود. رفقا در تمام این زمینهّها گزارش پیشروی چشمگیر دادند گرچه احساس شد که باید تلاشهای بسیار بیشتری برای جذب زنان به سازمان صورت بگیرد، وظیفهای که تمام رفقا بسیار جدی میگیرند.
کمیسیون زنان
گزارش کمیسیون زنان را رفیق انام ارائه داد. حدود ۴۰ رفیق زن در کمیسیون زنان شرکت کردند که نمایندهی تمام مناطق و بسیاری مشاغل بودند: معلم، پرستار، بازاریابی، خانهدار، دانشجو… نمایندگان تمام مناطق صحبت کردند و از وضعیت کار در میان زنان در محل خبر دادند. تاکید شد که بدتر شدن شرایط زندگی در دورهی گذشته تاثیری عمیقتر بر زنان نسبت به بقیه گذاشته است. حالا تمام جنبههای زندگی، مبارزه است.
این دشواریها رفقای زن ما را مصممتر از همیشه ساخته تا کار متعهدشان درون سازمان را ادامه دهند و سوگند خوردهاند که این دشواریها را به مزیتی برای خود بدل کنند.
از جمله اهدافی که مطرح شد داشتن مقالات منظم در مورد مسائل زنان در نشریه و وبسایت بود.
در ضمن هر منطقه تعداد کنونی اعضا و هدف رشد برای سال آینده را توضیح داد. رویهمرفته در صورتی که بخواهیم به این اهداف دست بیابیم باید تعداد اعضا را ظرف ۱۲ ماه دوبرابر کنیم.
کار در اتحادیههای کارگری
نزار منگال، رئیس اتحادیهی کارگران پست بلوچستان، از کمیسیون اتحادیههای کارگری گزارش داد. او از نفوذ روزافزون «کمپین دفاع از اتحادیههای کارگری در پاکستان» در تمامی نواحی خبر داد. کمپین در سپتامبر سال گذشته توری سراسری سازمان داد و میتینگهایی در سراسر کشور برگزار کرد. میتینگهایی در این شهرها برگزار شد: پیشاور، لاهور، مولتان، رحیم یار خان، اسلامآباد، واه، گجرانواله، فیصلآباد، حیدرآباد، روالپندی و کراچی که میتینگی با حضور ۳۵۰ کارگر بود. این ابتکار به قدری موفق بود که امسال نیز آنرا تکرار میکنیم.
در ضمن داریم برای روز اول ماه مه تدارک میبینیم. در حال تهیهی پوستری هستیم که در سراسر کشور ظاهر خواهد شد. در آخرین هفتهی آوریل میتینگی سراسری جهت سازماندهی برای اول ماه مه برگزار میکنیم. اکنون مهمترین قدم برپایی حوزههای سازمان در کارخانهها است. همین حالا بنیان چنین حوزههایی را در بسیاری کارخانهها داریم.
کار جوانان
امجد شاهسوار در مورد کار جوانان گزارش داد .در ماه آوریل کنفرانس جوانانی در روالکوت، کشمیر برگزار کردیم. سال گذشته «ائتلاف جوانان مترقی سراسری پاکستان» را بر پا کردیم که شامل شمار عظیمی از سازمانهای دانشجویی مترقی و چپگرا میشود. این کاربست عملی تاکتیک جبههی متحد در عرصهی دانشجویی است که به نتایج خوبی منجر میشود و نه فقط سازمانهای دانشجویی چپ که در ضمن سازمانهای دانشجویی ناسیونالیستی رادیکال را جذب میکند. ما علاوه بر عرصهی دانشجویی مشغول کار تودهای در میان جوانان بیکار از طریق «جنبش جوانان بیکار» (بیروزگار نوجوان تحریک) هستیم که کنوانسیونهای خود را در سطوح شهری، استانی و منطقهای در سراسر کشور سازمان میدهد.
پس از سه گزارش، نامهای پیشنهادی برای کمیتهی مرکزی و سایر ارگانهای رهبری به رای گذشته شد و به همراه تمام اسنادی که کمیتهی مرکزی سال قبل ارائه کرده بود به اتفاق آرا مورد پذیرش قرار گرفت.
پس از پایان بخش تشکیلات، شاعر معروف، فرحت عباس شاه، شعری خواند که مخصوصا برای کنگره سروده بود. او گفت: «پیش از اینکه اینجا بیایم کمونیست نبودم اما این کنگره مرا کمونیست میکند.» خلاصهی پیام این شعر بود: «مرد مرد نظامی نیستم. تنها شاعرم. اما اشعارم پر است از باروت. نمیتوانم با گلوله بجنگم اما با اشعارم تا آخر برای شما میجنگم.»
گزارش بینالمللی
آخرین بخش شامل گزارش بینالمللی در مورد کار گرایش مارکسیستی بود که رفیق آنا مونیوز از دبیرخانهی بینالمللی (در لندن-م) آنرا با مهارت بسیار ارائه کرد.
گرایش بینالمللی مارکسیستی از زمان برپایی آن پیشرفتهای چشمگیری داشته است که نشانآن گسترش وسیع عملیات سازمان است. ده سال قبل هیچ چیز در قارهی آمریکا نداشتیم مگر بخش مکزیک. اکنون بخشهایی در کانادا، ایالات متحده، مکزیک، ال سالوادور، ونزوئلا، برزیل، بولیوی و آرژانتین داریم.
اما این ارقام تصویر دقیقی از نفوذمان به دست نمیدهند. وبسایت ما، Marxist.com، موفقیتی عظیم به دست اورده و هر روز توسط شمار بسیار زیادی از مردم در نقاط مختلف جهان دنبال میشود. در سال ۲۰۱۱ نزدیک ۱/۳ میلیون بازدید و بیش از ۲/۳ میلیون بازدید از صفحات داشتیم.
رفیق آنا کار بینالمللی بخش پاکستان را ستود و به ایجاد گروهی در افغانستان اشاره کرد. او در ضمن به کار مهمی که رفقای پاکستان برای برپایی بخشهایی جدید در کشورهایی مثل بنگلادش (که در آن تماسهایی بسیار امیدبخش داریم) و هندوستان (که همین حالا چندتایی عضو و هوادار نزدیک داریم که نشریهای به هندی منتشر میکنند) انجام میدهند اشاره کرد.
تک تک اعضای «جد و جهد» وفاداری آتشینی به بینالملل احساس میکنند که نماد آن پاسخ پر شور و شوقشان به گزارش بینالمللی است. بسیاری بخشهای گرایش بینالمللی مارکسیستی پیام تبریک خود را به کنگره فرستاده بودند (از جمله نشریهی کمونیستی «مبارزه طبقاتی» از ایران که پیام آن در ضمیمه آمده است-م). همچنین نامهی گرم حمایتی از سوی استبان ولکوف، نوهی تروتسکی، دریافت کردیم که نوشت:
«به انقلابیون مارکسیست پاکستان آغوشی برادرانه میفرستم. میخواهم نهایت تحسین خود را برای آنانی ابراز کنم که نمونه و تجربهی عظیمی که لئون تروتسکی، انقلابی شکستناپذیر مارکسیست، بر جا گذاشت، پی گرفتهاند.
او همچنان چون مشعلی درخشان راهی را برای ما روشن میکند که ما را از جهنم بربریت سرمایهداری به جهانی جدید میکشاند که در آن سرکوب، ستم و خشونت به گذشته تعلق دارد.
استبان ولکوف.»
سخنان پایانی
رفیق آلن وودز برای پایان جلسه سخنان نهایی را ادا کرد. او سطح سیاسی بالای کنگره را تحسین کرد و بر وظیفهی عظیمی که بر دوش بخش پاکستان گرایش بینالمللی مارکسیستی است تاکید کرد: «دوست دارم یک لحظه به این فکر کنید: اگر ۱۲ ماه پیش در مصر سازمانی مثل «جد و جهد» وجود داشت، طبقهی کارگر مصر میتوانست قدرت بگیرد و کل تاریخ جهان جهتی دیگر میگرفت. همانطور که از پی روز، شب میآید، آنچه در مصر اتفاق افتاد، در پاکستان هم میافتد. باید آماده باشیم!»
سخنان رفیق آلن با تشویق ایستادهی حضار روبرو شد. بلافاصله پس از آن جواد احمد، خواننده ی مشهور، در
پلاتفرم به آلن پیوست و کنگره را در خواندن سرود انترناسیونال رهبری کرد.
پلاتفرم به آلن پیوست و کنگره را در خواندن سرود انترناسیونال رهبری کرد.
در پایان این کنگرهی بسیار موفق روحیهی رفقا بسیار بالا بود. نمایندگان و مهمانان به طور خودجوش شور و شوق انقلابی خود را نشان دادند. آنها به جلوی صحنه و بالای پلاتفرم آمدند، پرچمهای سرخ را برافراشتند، به خواندن سرودهای انقلابی، رقص و فریاد زدن شعارهای انقلابی مشغول شدند: روتی، کاپرا، اور مکان! (نان، لباس و سرپناه!) و انقلاب! انقلاب! سوشلست انقلاب! (انقلاب، انقلاب، انقلاب سوسیالیستی!)
سپس نمایندگان و مهمانان با پرچمهای سرخ به خیابانهای لاهور ریختند، جلوی ماشینها را گرفتند و به فریاد زدن شعارهای انقلابی مشغول شدند.
اکنون تمام رفقا به شهرها و روستاهایشان باز میگردند و مصممند بر تمام موانع غلبه کنند و برای سرنگونی این نظام هیولاوار سرمایهداری که مملو از استثمار و بدبختی و گرسنگی است تلاش کنند و بیخستگی برای پیروزی انقلاب سوسیالیستی بکوشند.
منبع: «در دفاع از مارکسیسم»، وبسایت گرایش بینالمللی مارکسیستی
(http://www.marxist.com/)، ده و یازده مارس ۲۰۱۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر