پانتهآ بهرامی
پانتهآ بهرامی - صدویکمین اجلاس سازمان جهانی کار از سیام ماه مه در ژنو آغاز به کار خواهد کرد و تا ۱۵ ژوئن ادامه خواهد یافت. سازمان جهانی کار که وابسته به سازمان ملل است، رابطه سهجانبه بین «دولت»، «کارگر» و «کارفرما» را با مقاوله نامههایی در پیوند با حقوق کارگران در کشورهای مختلف مورد کنکاش قرار میدهد. ویژگی اجلاس امسال، تأکید مجدد بر هشت مقاوله نامه بنیادی این سازمان است و چگونگی اجرای آنها در کشورهای عضو مورد بررسی قرار میگیرد. در این میان ایران نیز به عنوان عضو سازمان جهانی کار، ملزم به اجرای مقاوله نامههای یادشده است.
علیرضا نوایی، یکی از اعضای «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران ایران»، در گفتوگویی با زمانه درباره هشت مقاوله نامه یادشده توضیح داده است.
علیرضا نوایی - دوتا از این مقاوله نامهها بنیادیتر است: یکی مقاوله نامه ۸۷ در پیوند با تشکلهای مستقل کارگری و کارفرمایی است. یعنی کارگران به هر ویژه از این حق برخوردارند که تشکل خودشان را ایجاد کنند و هر کارگری هم آزاد است که به این تشکل بپیوندد یا نپیوندد. مورد بعدی هم مقاوله نامه ۹۸ درباره قراردادهای دستهجمعی است. بعد از اینها دو مقاوله نامه در پیوند با حذف کار کودک و حداقل سن کار کودک است. دوتای دیگر در پیوند با کار اجباری و حذف آن است. دو مقاوله نامه باقیمانده یکی رفع تبعیض در کار و اشتغال و دومی هم رفع تبعیض در پرداخت دستمزدهاست. میدانید که جمهوری اسلامی با مجموعه اینها مشکل دارد؛ به ویژه با دوتا از بنیادیترینشان، یعنی مقاوله نامههای ۸۷ و ۹۸. پس بنابراین امسال میتواند از طرف کمیسیون استانداردهای سازمان جهانی کار و کمیته کارشناسان آن مورد بازخواست قرار بگیرد.
حقوق کارگران ایران و فشارهای بینالمللی
پنج سندیکای فرانسه به نام «کنفدراسیون دموکراتیک کار فرانسه»، «کنفدراسیون سراسری کار»، «فدراسیون متحد سندیکایی»، «اتحاد ملی سندیکاهای خودمختار» و «اتحاد همبستگی سندیکایی» در چندسال اخیر حمایت خود را از کارگران ایران اعلام کردهاند.
کارگران ایران با سندیکاهای فرانسه ارتباط دارند و برخی از آنها گزارشهایی را پیرامون وضعیت کارگران ایران به سازمان جهانی کار ارائه دادهاند. جمهوری اسلامی طی دوسال اخیر ملزم شده است تا روی گزارشهای مختلفی درباره کارگران ایران در پیوند با مقاوله نامههای موجود برای سازمان جهانی کار کند. امسال نیز باید این گزارشها را تحویل بدهد.
آن چیزی که میتواند اتفاق بیافتد، این است که سازمان جهانی کار، جمهوری اسلامی را در شرایط ویژهای قرار دهد. وقتی در شرایط ویژه قرار بگیرد، کنترل روی آن بیشتر میشود. یعنی نظارت بر جمهوری اسلامی بیشتر و امکان سفر نماینده سازمان جهانی کار به ایران برای تحقیق و بهطور مشخص برقراری ارتباط با فعالان کارگری مستقل برقرار میشود. این راهکارها در مجموع میتواند جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهد.
علیرضا نوایی در این زمینه میگوید: «سال ۲۰۱۰ جمهوری اسلامی در پیوند با عملکردش در مورد دو مقاوله نامه شماره ۹۵ که مربوط به پرداخت به موقع دستمزدهاست و دیگری شماره ۱۲۲ که سیاست اشتغال، بیکاری و اخراج را مطرح میکند، ملزم شده بود طی دو سال به اجلاس سازمان جهانی کار گزارش دهد.
این گزارشها در پیوند با تأخیر دستمزدها در بخش صنایع فلزی، نساجی و نیشکر است. جمهوری اسلامی گزارشی در سپتامبر ۲۰۱۱ به سازمان جهانی کار داده است که دقیقاً از مضمون آن مطلع نیستیم. آشکار است که در بخش نساجی، چه در کاشان و چه در قائمشهر ما کارگرانی داریم که بیش از ۳۰ ماه است که حقوق نگرفتهاند و همچنین شاهد اعتصاب کارگران صنایع فلزی در اوایل سال جاری بودیم. کارگران کارخانه لولهسازی را نیز داریم که ماههاست حقوق نگرفتهاند.
درپیوند با مقاوله نامه ۱۲۲ نیز بازهم گزارشی که میخواهد بدهد محورهایی دارد: یکی سیاست جمهوری اسلامی برای ایجاد کار است. مسئله دیگر در مورد ایجاد کار برای زنان است. همچنین از جمهوری اسلامی خواسته شده بود درباره کارگران افغان و دیگر کارگران خارجی گزارشی بدهد مبنی بر اینکه از چه وضعیتی در ایران برخوردار هستند. در پیوند با این نکته نیز صدالبته ما شاهد فشارهایی بر کارگران افغان در ایران بودهایم.
مورد بعدی آموزش حرفهای جوانان برای کاریابی و آخرین مورد هم در پیوند با صندوق حمایت از کارگران بیکار است. پس بنابراین ایران برای مجموعه گزارشهایی که امسال میخواهد به اجلاس گزارش دهد، تحت فشار شدیدی قرار دارد. یعنی علیرغم همه تبلیغاتش درباره ایجاد اشتغال و غیره، میبینیم که کارش خیلی سخت شده است. گزارشهای متفاوتی از طرف فعالان کارگری ایران و تشکلهای مستقل کارگری در ایران، چه از طریق سندیکاهای کارگری در جهان ازجمله در فرانسه و چه از طریق گزارشهای مستقیم به اتحادیه جهانی سندیکاهای کارگری و ازجمله به سازمان جهانی کار دادهاند که نشان میدهد جمهوری اسلامی در این عرصهها چه کمبودهایی دارد و گزارشهایی که میخواهد ارائه دهد چقدر با واقعیت فاصله دارد.
این گزارشها توسط حکومت اسلامی تهیه میشود؟ چگونه میتوان گزارشهایی را که منطبق بر واقعیت است به سازمان جهانی کار ارائه داد؟
هیئتهایی که در سازمان جهانی کار شرکت میکنند، از بخشهای مختلف تشکیل شدهاند و نماینده «کارفرمایان»، «دولت» و «کارگران» هستند. آنهایی که از ایران به عنوان نماینده کارگران شرکت میکنند، از تشکلهایی شرکت میکنند که وابسته به حاکمیت هستند؛ مثل خانه کارگر و شورای اسلامی و غیره. از سوی دیگر فعالان کارگری ایران و فعالان تشکلهای مستقل کارگری ایران هم ارتباطات خودشان را با سندیکاهای جهانی مثل سندیکاهای فرانسه دارند. در این اجلاس سندیکاهایی که از حقوق کارگران ایران دفاع میکنند نیز شرکت دارند. آنها گزارشهایی را به اجلاس میفرستند که برخلاف گزارشهای جمهوری اسلامی است.
تشکلهای مستقل کارگری با سندیکاهای کشورهای مختلف ارتباط دارند. به عنوان نمونه روز ۱۶ مارس ما شاهد برگزاری یک شب همبستگی با کارگران ایران از طرف سندیکاهای فرانسوی بودیم که محمود صالحی یکی از فعالان کارگری کرد در ایران که خودش هم کارگر بوده و الان بازنشسته است، در آن شرکت کرد. او وضعیت کارگران ایران را در پیوند با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و همچنین وضعیت کارگران زندانی ترسیم کرد. میدانید که از این سندیکاهای فرانسوی که پنجتا بودند و شب همبستگی را برگزار کردند، دو سندیکای «س. ژ. ت» و «اف. پ. ت» در اجلاس سازمان جهانی کار شرکت میکنند، آنجا حضور دارند و حتی در پیوند با مسائل ایران پیش از این گزارشهایی را به این نهاد ارائه کردهاند.
نمایندگان واقعی کارگران ایران امکانی ندارند که در اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار حضور پیدا کنند، ولی بیکار ننشستهاند و سعی میکنند از طریق سندیکاهای کارگری و مجامع بینالمللی که بهطور واقعی از جنبش کارگری ایران حمایت میکنند، گزارشهای واقعی را به سازمان جهانی کار منتقل کنند. یک بخش کوچک دیگر هم در کنار اینها، فعالان کارگری خارج از کشور هستند که به طور مرتب اخبار و گزارشهای کارگری را به زبانهای مختلف ترجمه میکنند و برای مجامع بینالمللی میفرستند. آنان در پیوند با سندیکاهای کارگری فعالترند و علاوه بر ارسال گزارش روابط معینی دارند که این اخبار و گزارشها را به سازمان جهانی کار منتقل میکنند.
اگر فرض کنیم همه این گزارشهایی که به هرحال تهیه آنها از داخل ایران آسان نیست، به دست سازمان جهانی کار برسد، چه پیامدی برای حکومت ایران در بر خواهد داشت؟ آیا ممکن است به اخراج حکومت ایران از سازمان جهانی کار بیانجامد؟
خود کارگران ایران هستند که لازم است با ایجاد تشکلهای مستقل، مسئله خودشان را در پیوند با جمهوری اسلامی و تحمیل این تشکلها به جمهوری اسلامی به پیش ببرند. تجربه نشان داده است که فشارهای بینالمللی یک نوع جنبه حمایتی دارد و همینطور نشان میدهد که کارگران ایران در آنجا تنها نیستند.
بدترین حالت، اخراج از سازمان جهانی کار است، ولی اخراج از سازمان جهانی کار به ندرت اتفاق افتاده است. مثلاً یک مورد آفریقای جنوبی بود. براساسشناختی که دارم، الان نمیتواند این اتفاق بیافتد که جمهوری اسلامی را از سازمان جهانی کار اخراج کنند. نمیتوان واقعیتها را جایگزین آرزوها کرد. باید آن چیزی که واقعیت دارد، بیان شود. آن چیزی که میتواند اتفاق بیافتد، این است که سازمان جهانی کار، جمهوری اسلامی را در شرایط ویژهای قرار دهد. وقتی در شرایط ویژه قرار بگیرد، کنترل روی آن بیشتر میشود. یعنی نظارت بر جمهوری اسلامی بیشتر و امکان سفر نماینده سازمان جهانی کار به ایران برای تحقیق و بهطور مشخص برقراری ارتباط با فعالان کارگری مستقل برقرار میشود. این راهکارها در مجموع میتواند جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهد.
از طرف دیگر میدانید که ما انتظار نداریم مسائل کارگران ایران را سازمان جهانی کار پاسخ دهد. هرگز سازمان جهانی کار مشکلات را نمیتواند حل کند. با این حرکت میتوان جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داد تا مجبور شود ماسک حمایت از کارگران را در مجامع بینالمللی از چهره بردارد. فعلاً در همین حد که حکومت اسلامی در مجامع بینالمللی همواره تحت فشار و مورد سئوال قرار گیرد و ثابت شود نمایندگانی که از سوی حکومت در سازمان جهانی کار شرکت میکنند، نمایندگان کارگران ایران نیستند، کافی است.
آیا تا پایان اجلاس سازمان جهانی کار در ژنو، تظاهراتی نیز از سوی فعالان ایرانی در پیوند یا وضعیت کارگران ایران برگزار میشود؟
روز سهشنبه ۲۲ ماه مه پنج سندیکای فرانسوی که با همدیگر بهطور مشترک فعالیت میکنند، در حمایت از کارگران ایران جلسهای تشکیل دادند. در این جلسه براساس گزارشهایی که به دست من رسیده قرار شده است روز چهارشنبه ششم ژوئن از ساعت ۱۲ تا دو بعدازظهر تجمعی در مقابل سازمان ملل در میدان ناسیون، میدان ملت در ژنو برگزار شود.
علت تظاهرات چیست؟
علت آن نیز حمایت از حق تشکلهای مستقل کارگری، تشکلهای مستقل از دولت و کارفرمایان است و همچنین اینکه فعالان کارگری و سندیکایی که در ایران در زندان هستند باید آزاد شوند. تشکلهایی که در اینجا به نام کارگران ایران شرکت کردهاند، با موازین بینالمللی تشکلهای مستقل همخوانی ندارند. تشکلهایی وابسته به جمهوری اسلامی هستند و براین اساس نمایندگانی هم که از طرف این تشکلها در اینجا شرکت کردهاند، نمایندگان واقعی کارگران ایران نیستند.
از طرف ایران چه گروههایی برای شرکت در اجلاس سازمان جهانی کار آمدهاند که از فردا آغاز به کار میکند؟
کسانی که شرکت کردهاند، جدا از نمایندگان دولت که تعداد زیادی هستند، شش نفر از طرف کارفرمایان هستند و شش نفر از تشکلهای وابسته حکومتی که نام تشکل کارگری را یدک میکشند. از طرف شورای اسلامی کار، مجمع نمایندگان کارگری و کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری نیز هستند و سه نماینده هم به ظاهر به عنوان میهمان در این اجلاس شرکت میکنند. اولیا علیبیگی و محمد احمدی از شورای اسلامی کار، هادی ابوی و احمد محمودی از کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری، مجید فیروزآبادی و محمد یاراحمدیان از مجمع عالی نمایندگان کارگری حضور دارند.
شش نماینده کارفرمایان نامشان مشخص نیست. نام شش نماینده دروغین کارگری معلوم است، ولی سه نماینده هم بدون نام شرکت کردهاند. این افراد به احتمال زیاد از خانه کارگر هستند. چون این افراد به قدری چهرهشان افشا شده است که سال گذشته اسامی خود را رو نکردند و امسال هم تا این تاریخ مطرح نشده است.
برخی مطرح میکنند که اینگونه فعالیتهای بینالمللی تأثیر چندانی روی وضعیت کارگران ندارد و نوعی اتلاف انرژی است. شما نظرتان در این مورد چیست؟
انتظاری که ما از سازمان جهانی کار داریم این نیست که به مسائل کارگران ایران پاسخ دهد. خود کارگران ایران هستند که لازم است با ایجاد تشکلهای مستقل، مسئله خودشان را در پیوند با جمهوری اسلامی و تحمیل این تشکلها به جمهوری اسلامی به پیش ببرند. تجربه نشان داده است که فشارهای بینالمللی یک نوع جنبه حمایتی دارد و همینطور نشان میدهد که کارگران ایران در آنجا تنها نیستند.
میدانیم که سیاست جمهوری اسلامی براساس پیشبرد کارش و عدم انعکاس آن در مجامع بینالمللی است. در واقع با اطلاعرسانی به مجامع بینالمللی این اجازه به جمهوری اسلامی داده نمیشود که در سکوت، سیاست سرکوب جنبش کارگری ایران را پیش ببرد. تجربه نشان داده است که فشارهای بینالمللی در پیوند با عقبنشینی جمهوری اسلامی «تأثیر» داشته است، نه اینکه به عنوان نمونه بتواند مسائل کارگران ایران را حل کند. این خود کارگران ایران هستند که میتوانند مسئله خودشان را با جمهوری اسلامی تعیین و تکلیف کنند.
ایمیل گزارشگر:
Pantea. bahrami@yahoo. Com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر