- خبر انتقال به بند قرنطينه
- پیوستن به "طومار اعتراضی، مطالباتی" راهی برای اتحاد و تشکل یابی سراسری کارگران
- برخوردهای ضدکارگری در کارخانهی سنگبری آزغ مهاباد!
- راههای نجات خودیهای گرانی مرغ و گوشت و نان و...
- تجمع جمعی از رانندگان و کارگران کارخانه آبمعدنی کریستال ولی آباد چالوس مقابل فرمانداری
- به کارگیری معدنکاران در سه شیفت مداوم ۱۵ روزه
-۱۸۰ کارگر پیچ کوبان ۳ ماه حقوق دریافت نکردهاند
خبر انتقال به بند قرنطينه
شاهرخ زمانی فعال کارگری تبعید شده به زندان یزد، يك شنبه 8 مرداد به بند قرنطینه منتقل شده است.
چند روز پیش مطالبی در مورد وضعیت زندان یزد و شرایط بهداشتی آن از قول شاهرخ زماني منتشر شده بود.
منبع:وبلاگ کانون مدافعان حقوق کارگر-۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۲
پیوستن به "طومار اعتراضی، مطالباتی" راهی برای اتحاد و تشکل یابی سراسری کارگران
نویسنده: شاپور احساني راد
تشکل نیاز درونی طبقه کارگر،بخشی از سوخت و ساز و مکانیزم دفاعی او در برابر بی حقوقی و ظرفی برای گرفتن مطالبات صنفی ،اجتماعی و سیاسی اوست. ظرف قدرتمند شدن او در عرصه اجتماع برای رهایی خود از قید و بند استثمار است. اتحاد و تشکل ناشی ازخود آگاهی طبقاتی کارگران که در طی کشمکشی مادی ، عینی و زمینی گاه آشکار و گاه پنهان برسرمعیشت و حقوق اولیه زندگی با برخورد با کارفرمایان به آگاهی طبقاتی می رسند، بدست می آید و در این میان طی سالها مبارزات طبقاتی با سنت های مبارزاتی به مکانیزم و چگونگی ایجاد تشکل با توجه به ساختار حکومت،جامعه، قانون و انواع موانع پیش رو پی برده اند. اگر چه سیستم سرمایه داری پیچیده شده است اما کارگران بهترین، موثرترین و ساده ترین روش ها را برای خلاصی از وضعیت مشقت بار کنونی پیدا خواهند کرد. اتحادیه، سندیکا، کانون صنفی و تحزب، تشکل های رایج و تعریف شده در نظام سرمایه داری هستند که ظرفی برای تشکل های مرسوم کارگران هستند. اما در طول تاریخ پیدایش سرمایه داری و طبقه کارگر در ایران،عوامل گوناگون سرمایه داری حاضر نشده اند سازمانیابی کارگران را بپذیرند و در مواقعی نیز که ناراضیان روشنفکر سرمایه داری،جریان اصلاح طلب و ملی گرا تشکل های کارگری را برای پیشبرد و منافع طبقاتی و سیاسی خود از بالا ایجاد کرده اند به علت تعلق طبقاتی خود نه تنها نتوانستند با کارگران پیوند داشته باشند بلکه باعث بی اعتمادی کارگران به این نوع تشکل ها نیز شده اند. اما امروز طبقه کارگر ایران با استفاده از تجارب و سنت های مبارزاتی تاریخی کارگران و گذر از یک پروسه طولانی از ایده ها و نظریه پردازیهای خارج از خود و به دور افکندن کل زنگارهای تئوریکی کهنه و سنتی دیگر اقشار و طبقات به بلوغ خود نزدیک شده است. تشکل خود را بر اساس تاریخ مبارزه طبقاتی جدال کار و سرمایه و افق اش را لغو کار مزدی و نفی استثمار باز تعریف کرده است. مبارزه ایی که نقطه شروع و حرکت آن بوجود آمدن جنبش نیرومند طبقه کارگر است که برای اوضاع فی الحال و همین امروز برای مطالبات صنفی و اجتماعی خود مبارزه کنند و به حداقل هایی از رفاه، آسایش ، کار، مسکن، تامین اجتماعی، دارو و درمان، بهداشت و ایمنی کار و... دست یابند و در عرصه اجتماعی قدرتمند شود. از همین رو امروز طبقه کارگر ایران به اشکال مختلف اعتراض و خواسته های مطالباتی خود را در قالب مجمع عمومی های کارگری، طومارهای اعتراضی، اعتصاب ها، تجمع ها، راهپیمایی ها و تحصن ها و ... بروز می دهد و در خیلی مواقع توانسته است به دستاوردهایی نائل شود و در بعد اجتماعی خود را به اثبات برساند. بی شک عالیترین ساختار تشکل طبقه کارگر نیز از درون همین محافل کارگری، مجمع عمومی ها، شوراهای صنفی و سندیکاها پا به عرصه اجتماع خواهد گذاشت. تشکلی با ساختاری مدرن و امروزی که خواهد توانست نماینده مطالبات، ایده ها و آرزوهای کل طیف های متفاوت طبقه کارگر باشد. در سطح جهان نیز شاهد هستیم کارگران به شیوه های بدیع و مدرن و سبکی نو برای مبارزات دست یافتند. جنبش نیرومند 99 درصدیها (جنبش اشغال وال استریت)بی شک جنبش خلع ید از خلع ید شدگان، جنبش طبقه کارگر است. طبقه کارگر امریکا که بر اثر بی اعتمادی به سندیکاها و احزاب تاکنونی ظرفی و ساختاری نو برای جنبش خود ایجاد کردند روز به روز عرصه را در مهد نظام سرمایه داری تنگ می کنند. در خیابانهای اروپا بار دیگر شبحی پرسه می زند. نظام پوسیده و ارتجاعی سرمایه داری با فروریزی دیوار برلین جشنها برپا کردند و پایان تاریخ را اعلام کردند عنان بازار آزاد و سود آوری سرمایه را چنان رها کردند که به منجلاب و باتلاق امروز رسیدند که خروج از آن کار کرام الکاتبین است. کارگران متحد و متشکل اروپا از اسپانیا، پرتغال، ایتالیا، یونان، فرانسه و ... پرچم مبارزه برعلیه ریاضت اقتصادی، فقر و فلاکت و بیکاری را بلند کردند و این سیاست مداران، بانکداران، سرمایه داران و صاحبان کارخانه ها هستند که هیچ راه حلی برای خروج از این بحران اجتماعی ندارند. بهار عربی، رایحه خوش آزادی و برابری را از خاور میانه تا شمال افریقا می پراکند و دیکتاتوریها مثل برگ خزان فرو می ریزند. این دستاورد های عظیم به یمن آگاهی، اتحاد و تشکل کارگران و زحمتکشان، پابرهنگان، هیچ بودگان با نیروی اراده انسان ها و امکان پذیری خواست زحمتکشان بر یک بستر تاریخی و در یک بزنگاه تاریخی روی می دهد.
در طول تاریخ ایران، ناپیوستگی و متشکل نشدن در بعد سراسری یکی از معضلات همیشگی طبقه کارگر ایران بوده است. امروز به همت و ابتکار اتحادیه آزاد کارگران ایران "امضا طومار اعتراضی،مطالباتی" توسط کارگران و حقوق بگیران شاید روزنه ی امیدی برای این همبستگی، تشکل، اتحاد و همدلی بنیان نهد. در این طومار در اعتراض مطالباتی که مرحله اول آن با ده هزار امضا تحویل وزارت کار ، مجلس شورای اسلامی و نهاد ریاست جمهوری داده شده است.
بخشی از این طومار اعتراض کارگران به بیکاری،اخراج سازیها،حقوق های معوقه، تورم و گرانی و قراردادهای موقت و بخشی به مطالبات کارگران از جمله افزایش دستمزدها براساس تورم واقعا موجود و تامین شرافتمند سبد هزینه خانوار چهار نفره ، اجرای فوری بیمه کارگران ساختمانی، حذف شرکت های پیمانکاری و عقد قرارداد مستقیم و دائمی کارگران و پرداخت به موقع دستمزدها و... آمده است و دولت فورا باید این وضعیت نابسامان و مشقت بار موجود در جامعه راهر چه زودتر پایان دهد .هم اکنون تحویل این طومار و بازتاب آن در رسانه های داخلی و خارجی موجی از شور و شعف و امید در دل میلیونها خانوار کارگری بوجود آورده است. امروز کارگران تنها نیروی اجتماعی هستند که به صورت علنی و رسمی به کلیه بی حقوقی ها و فشار ها اعتراض کرده اند و مطالبات خود را که تقریبا مطالبات عموم جامعه است بیان کرده و خواهان پایان دادن به این وضعیت مشقت بار شده اند .
مسئله مهم این است که پیوستن همه کارگران، اعم از بیکار و شاغل و بازنشسته و حقوق بگیر به این طومار "اعتراضی مطالباتی" می تواند در سرنوشت اجتماعی همگان تاثیری بسزا داشته باشد و رساندن این طومار به میزان بالا نه تنها میتواند با به جلو راندن مطالباتی انسانی در سطح جامعه، سدی در مقابل هر تحول ضد انسانی ایجاد کند بلکه این حداقل کاری است که می توان با اتکا بر آن مطالبات صنفی و اجتماعی طبقه کارگر را با اتحاد و همدلی پیش برد. امضای این طومار اعتراضی ، مطالباتی امری علنی است که به وزارت کار، مجلس و نهاد ریاست جمهوری تحویل داده می شود و تنها یکی از راههای ابراز وجود طبقه کارگر در شرایط کنونی است. ما نمی توانیم به سرنوشت خود و خانواده هایمان، جامعه و کشور و آینده مان بی تفاوت باشیم و شانه بالا بیاندازیم . هرامضا میتواند کارگشا باشد تا فردای بهتری داشته باشیم.
منبع:سایت اتحادیه آزادکارگران ایران
برخوردهای ضدکارگری در کارخانهی سنگبری آزغ مهاباد!
کارخانهی سنگبری آزغ مهاباد واقع در جاده مهاباد-ارومیه در حال حاضر فشار شدیدی را بر کارگران اعمال کرده و با استفاده از وضعیت موجود حقوق کارگران را به دفعات پایمال کرده و فضای ناامن و بیافقی را برای کارگران به وجود آورده است.
نمونهی بارز این اقدامات اخراج کارگری با نام «مصطفی رش» در روز شنبه 7/5/1391است. کارگر نامبرده حدوداً یکماه قبل طی یک حادثهی کاری در شیفت شب دچار حادثه گردید و بعد از یکماه استراحت پزشکی که به کارخانه مراجعت کرد در کمال تعجب با حکم اخراج از طرف کارفرما روبهرو گردید. لازم به یادآوری است که کارفرما حتی از دادن معرفینامه برای تأمین اجتماعی و ادارهی کار به کارگر نامبرده امتناع ورزیده است.
کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-9 مردادماه 1391
راههای نجات خودیهای گرانی مرغ و گوشت و نان و...
نویسنده: پروين محمدي
در حالی که از گرانی مرغ و گوشت و لبنیات و میوه و تمام مایحتاج زندگی از خوراک و پوشاک و درمان وآموزش و مسکن, جانمان به لب رسیده و هر روز بحران کوچک شدن سفره هایمان به محو شدن آن نزدیک میشود، در رسانه ها خبرهای گوناگون و سخنان گوهر باری از چاره جویی مسئولین را به نمایش میگذارند، تا احساس تنهایی نکنیم و بدانیم که مسئولین به فکر مردم هستند و درک میکنند که چه بلایی را وارد چرخه ی زندگی خانواده ها کرده اند.
اما با کمال تاسف به جای اینکه برای مشکل پیش آورده فکری کنند و توصیه هایشان برای جبران این بلای ناخوانده باشد ,باز دیواری از زندگی ماکارگران کوتاه تر پیدا نکرده اند و توصیه های اخلاقی مختلفی برای زندگی امان صادر میکنند .
در جایی خبر دار میشویم که دستور میدهند در صدا و سیما صحنه های خوردن مرغ را نشان ندهند تا بچه هایمان هوس غذای شاهانه نداشته باشند، خدا عمرشان بدهد باز به فکر ما سرپرست خانواده ها هستند که بیشتر از این شرمنده خانواده هایمان نشویم. ولی یادشان میرود که فقط مرغ را از صفحه سیما حذف نکنند و از این به بعد نان و میوه وشیر و سبزی وخانه و کاشانه را نیز نشان ندهند.از دارو درمان و درس و دانشگاه هم صحبتی به میان نیاورند و در یک کلام نفس کشیدن را نشان ندهند!!! در این صورت شاید یه وقت یادمان برود ما هم زنده هستیم!!
در جایی دیگر ازتوصیه ی نخوردن و نخریدن مرغ برای مدتی یک ماهه مینویسند و داستان پیرزن وطن دوست آلمانی را تعریف میکنند که همین مشکل برای یکی از کالاهایشان افتاده بوده و مستاجران این خانم که ایرانی بودند برعکس آلمانیهای محترم هجوم به فروشگاهها برده اند و بدون آنکه نیازی به آن کالا داشته باشند آن را خریداری کرده اند و برای روز مبادا انبار نمودند. آن پیرزن به جای تشویق مستاجرانش، آنان را از خانه خود بیرون میکند و نشان میدهد همه مشکلات به این فرهنگ پایین ما ایرانی ها برمی گردد که طمع میکنیم و وقتی میبینیم که دولت محترم لطف کرده اند و بجای مرغ 3500 تومانی قبلی، مرغ 4750 تومانی را با اعمال شاقه در صف های خفه کننده و کشنده عرضه میکنند به جای تشکر از این مشکل گشایی، قدر نشناس میشویم وبه دنبال کامیون مرغ میدویم و از سرو کول همدیگر بالا میرویم و حتی خبر دار میشویم که کسانی در صف بیهوش میشوند و جان میسپارند و کسانی دیگر بر اثر برخورد به کولر گازی دچار برق گرفتگی میشوند. اما باز امان از این بی فرهنگی ما جماعت بی پول و علاف و بیکار که درس نمی گیریم و هر روز پی یک دانه مرغ میدویم . حقا که هر چه بلاست بر سر بی فرهنگی ما طبقه ی پایینی هاست.
ولی این نگارنده های محترم فراموش میکنند که این اعتراض متمدنانه ی نخریدن یک کالا برای زمانی است که شما فقط با مشکل گران شدن غیر عادی یک کالا روبرو باشید و اوضاع درآمد و شغل و حقوق های دریافتی ات با اقتصاد جاری آن جامعه همخوانی داشته باشد نه برای زمانی که ما شغلی نداریم و یا اگرشغلی داشته باشیم حقوقمان را ماهها پرداخت نمی کنند و اگر هم پرداخت کنند چند ده برابر زیر خط فقر رسمی اعلامی مراکز آمار همان جامعه است وگرانی و تورم یقه ی زندگی مان را گرفته و خانواده هایمان در حال خفه شدن از دست این وضعیت هستند.
در ضمن کدام کالا را متمدنانه از سفره هایمان برای مدتی نامعلوم حذف کنیم تا زیانی به رشد و سلامت و حیات و بقای خانواده هایمان نرساند. نان رامیگویید که در عرض دو سال چندین برابر شده، میوه را تا کی از فرزندانمان پنهان کنیم ، شیرو لبنیات را تا کی نخوریم، سبزیجات را چطور؟ دارو درمان را چه کنیم که یا بیمه نیستیم و یا کارفرما با کمال پررویی حق بیمه مان را ماهها از حقوقمان کسر کرده ولی به حساب بیمه نریخته و ما باید تاوان دزدیهای آنان را بپردازیم، از مسکن چه بگوئیم که بیش از 75 درصد گرانتر از سال پیش شده است .آیا جایی را سراغ دارید تا موقتا آنجا سکونت کنیم تا مالکان به سر عقل بیایند و قیمت اجاره و خرید مسکن را معقول کنند.
سفارش میکنند که پزشکان و بزرگان نیز از ضررهای گوشت و مرغ گفته اند و انگار دستانی خیر خواه خواسته اند تا خانواده ی ما را از پر خوری گوشت و مرغ نجات دهند تا مرض نقرس نگیریم و توصیه میکنند چندی این دو کالا را از سفره خود حذف کنید و با الفاظی همانند( نمی میرید اگر دو روز مرغ نخورید و یا کارد بخوره به اون شکم که نمی توانید دو روز نگه اش دارید) استفاده میکنند و طوری نمایش میدهند که کسی در این جامعه زندگی نکند فکر میکند عجب مردم بی دردی هستیم و با کوچکترین مشکلی غوغا به پا میکنیم.
چندین سال بود که مسئله گرانی از گوجه فرنگی شروع و به پیاز و سیب زمینی و تخم مرغ ختم میشد تا اینکه امسال با رکوردی بی نظیر از گرانی میوه ی شب عید، بالا رفتن قیمتها و سبقت گرفتن نرخ هایشان از همدیگر شروع شد و الان دیگر هیچ کالایی نیست که از این مسابقه ی افزایش قیمتها جا مانده باشد الا جان و نیروی کار ما کارگران که مجانی تر از همیشه در بازار ارائه میگردد.
در مقاله ایی در عصر ایران با عنوان "از صف های طولانی مرغ در ایران تا پیرزن وطن دوست آلمانی " نویسنده در ابتدا جوال دوزش را به دولت این چنین میزند" صورت مساله این است: مرغ به دلیل بی تدبیری مسئولان گران می شود ؛ هیچ کس هم نمی تواند منکر مسئولیت مسئولان شود و ماله کشی های دولتی در این باب نیز تنها نمک بر زخم مردم می پاشد( زخم ما آنقدر عمیق است که این نویسنده قادر نیست آن را پنهان کند).
در مرحله بعدی ، دولت مقداری مرغ به قیمت ارزان تر از بازار آزاد ، عرضه می کند. البته این قیمتِ به اصطلاح ارزان ، گران تر از قیمت های قبلی است" ولی در ادامه برای بالا بردن فرهنگ ما مردم آپاچی که بیخود به خریدن مواد غذایی رو می آوریم سوزنش را به ما مردم میزند و میگوید" در اینجا مردم می توانند دو رفتار کاملاً متفاوت از خود نشان دهند: هر کس به اندازه کم ،مرغ بخرد و یا برای مدتی کوتاه ، مرغ را تحریم کند. هیچ کس با نخوردن مرغ به مدت مثلاً یک ماه ، دچار مشکل نمی شود(یعنی به قول ایشان باید بی تدبیری مسئولین را با گرسنگی کشیدن خانواده هایمان پاسخ دهیم و بعد میگوید شما کارگران را چه به مرغ خوردن که غذایی شاهانه به حساب میاید ).
اما رفتار دوم این است که مردم به فروشگاه های مرغ "هجوم" ببرند و به دنبال کامیون های حامل مرغ ، چنان بدوند که گویا دنبال کسپول اکسیژن برای رهایی از خفگی هستند( میبینید عجب آدمهای بی فرهنگی هستیم که به دنبال غذا مثل کپسول اکسیژن برای خفگی میدویم !مگر نمی دانید قرن 21 است و بشریت به پیشرفتی نائل گردیده که کارگران میتوانند بدون آب و نان هم زنده بمانند).
نگارنده افرادی را می شناسد که در روزهای اخیر ، با همه اعضای خانواده در صف های طویل مرغ به اصطلاح ارزان دولتی ایستاده و 30 الی 40 مرغ را در یکی دو روز خریده اند(حالا حساب کنید 40 تا مرغ میشود حدودا می شود 600 هزار تومان !حالا نگارنده ی محترم خودتان بگویید این افرادی که می شناسید چند درصد این جامعه به حساب میآیند) آخر این ماجرا هم معلوم است ؛ بعد از آن که جیب های مافیا و دلالان آکنده از پول مردم شد ( یعنی با زبان بی زبانی ما مردم اسیر مافیاهایی شده ایم که این بازی را برای پروار شدن راه انداخته اند و هیچ کس وجود ندارد که زورش به این گردن کلفتان برسد و به ما توصیه میکنند که بمیریم)، مرغ آزاد 9000 تومانی را به مثلاً 5000 تومان کاهش می دهند و کلی هم منت می گذارند که قیمت ها را شکستیم و اصلاً هم به رویشان نمی آورند که این همان مرغ 4 -3 هزار تومانی قبلی است.
چه عاقبت شیرینی را نگارنده برایمان به تصویر میکشد بعد از یک ماه نخوردن و نپوشیدن و مردن. مافیاهای!! گردن کلفت تر از قبل همچنان افسار زندگی مان را در دست دارند و هیچگاه معرفی نمیشوند چرا که خودیها همه از این .... و....؟؟!!
منبع:سایت اتحادیه آزادکارگران ایران
تجمع جمعی از رانندگان و کارگران کارخانه آبمعدنی کریستال ولی آباد چالوس مقابل فرمانداری
فارس طی گزارشی بتاریخ9مرداد،ازتعطیلی کارخانه آبمعدنی کریستال ولی آباد چالوس به دلیل عدم مجوز تردد از سوی پلیس راه کشوروتجمع جمعی از رانندگان و کارگران کارخانه آبمعدنی کریستال ولی آباد چالوس مقابل فرمانداری درهمین رابطه خبرداد.
این گزارش حاکیست،جمعی 30 تا 40 نفره از این رانندگان به نمایندگی از مجموع 200 کارگر و رانندهای که به صورت مستقیم از کار بیکار شده بودند برای دریافت پاسخ و پیدا کردن راه حلی به فرمانداری چالوس آمده بودند.
این تعداد کارگران از تعطیلی 10 روزه این کارخانه خبر دادند و گفتند: مدیران کارخانه دست از تولید برداشتهاند.
درویش اسکندری، محمد احمدی، حسن طالبی، حسین طالبی، هاشم و وحید یسره، روح الله نجفی، تقی سلطانی، عباس کوهستانی، یدالله مراد جعفری، ایرج پولادی و....از جمله این افراد بودند که در گفتوگو با فارس به بیان مشکلات خود پرداختند.
آنها تنها مشکل خود را عدم صدور مجوز تردد در محور کندوان عنوان کردند و بیان داشتند: این در صورتی است که بقیه شرکتهای ساختمانی و پیمانکاران آسفالت آزادراه و سیاه بیشه با کامیونهای 10 چرخ و 18 چرخ اجازه تردد دارند اما برای ما که آب معدنی را حمل میکنیم جریمههای سنگین صادر میشود.
یکی از رانندگان گفت: من تاکنون 700 هزار تومان جریمه شدهام، یکی دیگر از رانندگان از جریمههای 80 تا 450 هزار تومانی خود دم میزد و همچنین از دریافت شش نمره منفی خود گفت.
بسیاری از رانندگان با اشاره به اینکه ماشین خود را به صورت قسطی خریداری کرده بودندف ادامه دادند: با تعطیل شدن کارخانه نه تنها از کار بیکار میشوند در تامین معیشت زندگی نیز میمانند.
رانندگان کارخانه آبمعدنی کریستال تصریح کردند: مجوز تردد برای ما تنها در محدوده استان مازندران صادر نمیشود و ما برای تردد بعد از تونل در محدوده البرز مشکلی بابت تردد نداریم.
بنا بهمین گزارش،محمدحسین نیاسری مدیر کارخانه آبمعدنی کریستال اظهار داشت: از شنبه هفته گذشته کارخانه را به دلیل مشکلاتی که همه مسئولان در جریان آن هستند تعطیل کردیم، کارگران هر روز به کارخانه میآیند و کارت میزدند اما فعالیتی انجام نمیدهیم.
وی اظهار داشت: مجوز تردد برای تردد نیسان، خاور، کامیون و دیگر ماشینهای حمل بار این کارخانه صادر نمیشود اما این در حالی است که دیگر شرکتهای پیمانکار راه و پروژههای عمرانی میتوانند با کامیونهای 10 چرخ از محور کندوان عبور کنند.
نیاسری ادامه داد: تاکنون بارها از سوی مراجع ذیصلاح این مسئله به گوش مسئولان رسید اما چارهای برای آن اندیشیده نشد و ما هم از ادامه روند تولید کارخانه بازماندهایم.
وی اذعان داشت: عدم صدور مجوز برای محور کندوان به دلیل مشکلات این محور، همچون ترافیک و نوع اقلیم آن انجام میگیرد اما چرا باید این مسئله فقط برای کارخانجات تولیدی باشد.
مدیر کارخانه آبمعدنی کریستال بیان داشت: مسیری که ما اجازه تردد میخواهیم از کارخانه به سمت تونل یعنی انتهای محدوده مازندران به میزان هشت کیلومتر است که این مسیر با مسیر حادثهخیر هزارچم فاصله زیادی دارد و مسئولان میتوانند تبصرههایی در این مجوز لحاظ کنند که ما هم بتوانیم تردد داشته باشیم، اما در دیگرسو، ماشینهای سنگین آسفالت از نور تا سیاه بیشته در رفت و آمد هستند بدون اینکه از آنها مجوزی بخواهند.
وی با بیان اینکه این کارخانه 150 تا 200 نفر کارگرو راننده و توان تولید 15 هزار بسته آبمعدنی در روز را دارد، تصریح کرد: به دلیل عدم حمل این تولیدات برای رسیدن به دست مشتری مجبور به تعطیلی کارخانه شدهایم.
نیاسری اذعان داشت: این درحالی است که صاحبان کارخانه برای افزایش دوبرابری تولیدات کارخانه برنامهریزی کرده بودند که حدود 40 نفر نیز اشتغالزایی جدید میتوانستیم داشته باشیم.
به کارگیری معدنکاران در سه شیفت مداوم ۱۵ روزه
به گزارش9مردادایلنا،بعضی از معادن خصوصی زغال سنگ از جمله شرکت معدن جو و نگین که سوابق حوادث کاری متعددی نیز در کارنامه دارند، کارگران را در دو تا سه شیفت کاری به صورت مداوم در ۱۵ روز بکار میگیرند.
براساس این گزارش،کارگران شاغل در معادن خصوصي روزانه بیش از ۱۵ ساعت کار میکنند در حالی که کار در اعماق زمین به دیل آثار زيانباري که در درازمدت بر سلامتی کارگران میگذارد طبق ماده ۵۲ قانون کار نباید در روز از ۶ ساعت و در هفته از 36 ساعت تجاوز کند.
بنابهمین گزارش،کارگران معادن طبس نه تنها از مزایای مشاغل سخت و زیان آور استفاده نمیکنند بلکه روزانه با بیش از ۱۵ ساعت کار حتی حقوق و مزایای اضافه کاریشان نیز پرداخت نمیشود.
۱۸۰ کارگر پیچ کوبان ۳ ماه حقوق دریافت نکردهاند
به گزارش مورخ9مردادایلنا۱۸۰، کارگر کارخانه پیچ کوبان سواد کوه ۳ ماه حقوق دریافت نکردهاند.
این گزارش حاکیست،کارخانه پیچ کوبان سوادکوه با داشتن ۱۸۰ کارگر ماهر و متخصص و مدیران مجرب به دلیل ناتواني در دریافت بدهیهای معوقه خود از کارخانههای بزرگ خودرو ساز کشور، توانایی پرداخت ۳ ماه حقوق و سایر مزایای قانونی کارگرانش را ندارد.
نهم مردادماه1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر