تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اعتراضات و اعتصابات کارگری
- سنندج تجمع اعتراضی کارگران کارخانه " بانی پلاست غرب " / بنا بر خبر پخش شده از اتحادیه آزاد کارگران ایران روز 17 مرداد ماه 1391 کارگران کارخانه بانی پلاست غرب جلوی اداره کار سنندج دست به تجمع اعتراضی زدند. ... در نتیجه در اداره کار سنندج جلسه ایی با حضور کارفرما و مسئولان بانکهای مربوطه در اداره کار تشکیل شد و به کارگران قول دادند که مسایل آنان را پیگیری نمایند .
کارخانه بانی پلاست که دارای 21 کارگر میباشد سازنده کانالهای کولر میباشد. کارگران که سابقه ی 2 الی 8 سال کار در این شرکت را دارند ، سه ماه است که حقوق زیر حداقل خود را دریافت نکرده اند و کارفرما بیش از 10 ماه حق بیمه پرنسل را به تامین اجتماعی واریز ننموده است .
در ماههای گذشته نیز کارگران با فروش ضایعات توانسته اند قسمتی از حقوق خود را بدست آورند. کارفرمای این شرکت با دریافت 3 میلیارد تومان تسیهلات از بانکهای سپه و ملی شهر سنندج ادعا میکند که قادر به ادامه تولید نیست .
اکنون آب و برق و گاز این کارخانه به علت بدهی قطع میباشد و کارگران هر روز به کارخانه میروند و ساعت کاری خود را با شرایط نبود ابتدایی ترین امکانات به سر میبرند و نگهبانی و سرایدار این شرکت با خانواده در این شرایط فلاکت بار(نبود آب وبرق و گاز) زندگی میکنند .
***
دستمزدهای معوقه، اخراج و بیکار سازی
برخوردهای ضدکارگری در کارخانهی سنگبری آزغ مهاباد / کارخانهی سنگبری آزغ مهاباد واقع در جاده مهاباد-ارومیه در حال حاضر فشار شدیدی را بر کارگران اعمال کرده و با استفاده از وضعیت موجود حقوق کارگران را به دفعات پایمال کرده و فضای ناامن و بیافقی را برای کارگران به وجود آورده است. نمونهی بارز این اقدامات اخراج کارگری با نام «مصطفی رش» در روز شنبه ٧/٥/١٣٩١است. کارگر نامبرده حدوداً یکماه قبل طی یک حادثهی کاری در شیفت شب دچار حادثه گردید و بعد از یکماه استراحت پزشکی که به کارخانه مراجعت کرد در کمال تعجب با حکم اخراج از طرف کارفرما روبهرو گردید. لازم به یادآوری است که کارفرما حتی از دادن معرفینامه برای تأمین اجتماعی و ادارهی کار به کارگر نامبرده امتناع ورزیده است.
کارگران شهرداری کرمانشاه شش ماه دستمزد دریافت نکرده اند / بنا بر خبر رسیده ازانجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، کارگران منطقه «یک» شهرداری کرمانشاه شش ماه حقوق نگرقته اند. طبق این گزارش، تعداد کارگران این منطقه شهرداری حدود ٥٠ نفر هستند. این کارگران قصد دارند برای گرفتن حقوقهای معوقه شان دست به اعتراض و اعتصاب بزنند. و ...
***
دستگیری، زندان و شکنجه فعالین کارگری و اجتماعی
صدور حکم اعدام " بختیار معماری " زندانی سیاسی در شهر مریوان/ به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در 18 مرداد ماه 1391، حکم اعدام صادره علیه این زندانی سیاسی به اتهام همکاری با یکی از احزاب مخالف رژیم، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ماه 1391 به صورت رسمی به وی در زندان سنندج ابلاغ شده است. بختیار معماری در تاریخ ۱۳ مردادماه سال ۸۹ در شهر مریوان توسط افراد اداره اطلاعات شهر مریوان بازداشت و روز بعد به بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شده است. او به مدت سه ماه در این بازداشتگاه تحت بازجویی قرار گرفته و در این مدت از حق ملاقات و تماس تلفنی با خانواده محروم بوده است.
احضار چند تن از معلمان شهر سنندج به دادگاه / بنا بر گزارش دریافتی از سنندج، روز 12 مرداد ماه 1391 " "بهاالدین ملکی، رامین زندنیا، محمدصدیق صادقی، علی قریشی، کمال فکوریان، عزت الله نصرتی، پرویز سیاری، پیمان نودینیان، مصطفی سربازان و یدالله زارعی"، از معلمان و فعالین صنفی فرهنگی در شهر سنندج " به دادگاه اسلامی رژیم در این شهر احضار شدند. اتهام معلمان و فعالین صنفی فوق الذکر تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی ذکر شده و بایستی طی روزهای آینده به دادگاه رژیم مراجعه نمایند. آنان پیش از این برای مدت کوتاهی بازداشت و با قرار وثیقه و کفالت آزاد شده بودند. و ...
برگزاری دادگاهی علیرضا عسگری و ریحانه انصاری / بر اساس خبر پخش شده در سایت کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، روز دوشنبه 16 مردادماه دادگاهی " جلیل محمدی، علیرضا عسگری و ریحانه انصاری " فعالینی که در مجمع عمومی سالیانهی کمیتهی هماهنگی بازداشت شده بودند در شعبهی 4 دادگاه انقلاب اسلامی کرج برگزار شد.
اتهام پوچ و بی اساس این افراد " اقدام علیه امنیت ملی کشور از طریق تشکیل گروه غیرقانونی کمیتهی هماهنگی " مطرح شد که این اتهام از سوی آنان رد شد. در جریان این محاکمه هر سه نفر از اهداف کمیتهی هماهنگی که حرکت در مسیر کمک به ایجاد تشکلهای کارگری است دفاع کردند. و ...
علیرضا عسگری و جلیل محمدی پس از اتمام دادگاه به زندان مرکزی کرج بازگردانده شدند و همچنین ریحانه انصاری پیشتر با قید کفالت آزاد شده بود.
بیانیه جمعی از کارگران خباز سنندج در حمایت از پدرام نصراللهی / بر اساس خبر رسیده از سنندج، روز یکشنبه ۱۱ تیر ماه ۱۳۹۱ پدرام نصرالهی فعال کارگری در شعبه یک باصطلاح دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی بابایی، به اتهام عضویت در کمیتهی هماهنگی و فعالیتهای کارگری دادگاهی نمودند. و ... لازم به ذکر است که پدرام نصرالهی روز ۱۸ اسفند سال ۱۳۹۰ برابر با ۸ مارس ۲۰۱۲ پس از احضار به ستاد خبری سنندج بازداشت و پس از ۴۶ روز بازداشت، در تاریخ ۵ اردیبهشت ۹۱ با قرار وثیقه ۷۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد. احضار و دادگاهی پدرام نصرالهی فقط به جرم عضویت در کمیتهی هماهنگی و فعالیتهای کارگری است. اخیرا جمعی از کارگران خباز سنندج با صدور اطلاعیه ای حمایت و پشتیبانی خود را از فعال کارگری "پدرام نصرالهی" اعلام و خواهان لغو حکم صادره علیه وی و همچنین خواهان آزادی بی قید و شرط دیگر کارگران در بند بویژه فعالین کارگری دستگیر شده در کرج "جلیل محمدی و علیرضا عسکری" شده اند.شدند.
***
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی
فرهنگ مرد سالاری ضد انسانی و ضد زن باز قربانی گرفت / روز ۲۹ تیر ماه 1391 فریبا کریمی متولد سال ۱۳۶۴ در گردنه صلوات آباد (جاده سنندج – همدان) توسط همسرمرتجع و ضد انسانش بضرب گلوله کشته شد.
فریبا یکی دیگر از قربانیان فرهنگ عقب مانده مردسالاری در نظام اسلامی است. فریبا کریمی هشت سال قبل با فردی ازادواج کرده و در تهران زندگی می کرد. شوهرش همچون هزاران جوان دیگر درایران به اعتیاد مبتلا و در نتیجه شیراز ه زندگیشان بهم می خورد و از هم پاشیده و منجر به جدائی می شود، همراه فرزند 8 ساه اش در سال ۱۳۸۸ به خانه پدری بازمیگردد. در " خرداد ماه امسال 1391 " فریبا مجداد با فردی به اسم فرزاد احمدپناه ازادواج میکند. هنوز مدت کمی از ازدواجشان نگذشته بود که فریبا و فرزندش از طرف همسر ش فرزاد مورد اذیت و ازار قرارگرفته و مجداد مجبور به بازگشت به خانه پدری می شود. و ... بعد از مدتی فرزاد مراجعه کرده و تحت عنوان اینکه می خواهد با فریبا در رابطه با مشکلات زندگیشان صحبت کنند. بیرون میروند و سوار ماشین می شوند. در گردنه صلوات آباد جاده سنندج - همدان که با همدیگر درگیر می شوند در حین مقاومت فریبا مسلحانه به وی حمله و با شلیک 5 گلوله فریبا را به قتل می رساند. و ... بعد از انجام این جنایت به پدر فریبا زنگ زده و از جنایتی که صورت داده او را مطلع و خود فراری می شود. و ...
کردستان عراق شهر کلار / بر اساس خبر موثق متاسفانه بک دختر ۱۵ ساله به اسم " نیگار رحیم درشهر کلار کردستان عراق " توسط برادرش به قتل رسید. نیگار که از طرف برادرش مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بوده به یکی از سنتر های زنان که توسط " حکومت منطقه ای کردستان " اداره میشود، پناه برده بود، نیگار بعد از شش ماه با توافقنامه ای که میان خانواده او و این سنتر علیه خشونت به زنان نوشته میشود، به خانوده اش تحویل داده میشود و در ۲۰ ماه ژوئیه ۲۰۱۲ توسط برادرش به قتل میرسد. و ...
***
مصاحبه با علی، کارگر اخراجی سد خاکی زیویه / سلام علی آقا، خسته نباشی. علی: ممنون.
س: امکان داره در مورد محلی که در آن کار میکردید توضیحاتی برای ما بیان کنید.
علی: بله. من در سال 86 با 20میلیون تومان سفته و کارت پایانخدمت و شرایط دیگری به عنوان نگهبان در سد خاکی زیویه در 20 کیلومتری کامیاران که تحت پیمانکاری «جهاد نصر» بود مشغول به کار شدم.
س: آیا میدانید که این سد در چه سالی احداث شده، چه تعداد کارگر در آن مشغول بودند و بعد از گذشت چند سال اکنون چه تعداد کارگر در آن کار میکنند؟
علی: بله. این سد در سال 84 احداث شد و اوایل حدود 872 نفر در آن مشغول به کار بودند که بعد از حدود 7 سال تقریبن 120 کارگر در بخشهای مختلف باقی مانده است.
س: حقوق ماهیانه شما چقدر بود و چگونه پرداخت می شد؟
علی: مثل همه کارگران شاغل طبق قانون کار پرداخت می شد. پرداخت حقوق 3ماه یک بار و بعضی مواقع 6 ماه یک بار بود و همیشه یک ماه از حقوق به بهانه های مختلف بایستی نزد کار فرما می ماند.
س: قرارداد کارگران در این شرکت به چه صورت است؟
علی: نود درصد کارگران با قرارداد موقت 3 ماهه و 2 ماهه که در موقع پرداخت حقوق امضا می شد در این شرکت مشغول به کار بودند و همیشه کارفرما، کارگران را تهدید به اخراج می کرد.
س: آیا در طی این 4 سال که مشغول به کار بودید بیمه شده بودید؟
علی: بله. ماهانه مقداری از دستمزدمان را بابت حق بیمه در فیشهای حقوقی کسر می کردند.
س: ساعت کار شما چگونه بود؟
علی: از 7 صبح تا 6 غروب یا 6 غروب تا 8صبح.
س: شرایط کاری شما به عنوان نگهبان در طی این دوران چگونه بود؟
علی: در شرایط نابسامانی قرار داشتیم. برای مثال هیچ گونه امکاناتی برای محافظت در اختیارمان قرار نمی دادند. زمستان را با چادری خراب شب تا صبح زیرِ باران و برف به سر می بردیم و صبح مستقیم راه بیمارستان را در پیش می گرفتیم. این روال اکثر روزها ادامه داشت به صورتی که تمامی دکترها و پرستارها ما را در بیمارستان می شناختند.
س: در این مدت که شما در این سد مشغول بودید آیا اعتراض یا اعتصابی به وضع نابسامان شرایط کار توسط کارگران صورت گرفت؟
علی: بله در سال 86 و88 دو بار کارگران دست از کار کشیدند به دلیل کم بودن دست مزد و به تعویق افتادن آن. که هر دو بار این اعتصابها به نتیجه نرسید، زیرا کارفرما با اخراج چند نفر از کارگران و اعلام این که این روال ادامه دارد اگر میخواهید کار کنید در غیر اینصورت می توانید بروید، چیزی که زیاد است کارگر است و گفتن این حرفها باعث پایان یافتن اعتصاب می شد.
س: آیا در این چند سال که شما مشغول کار در این پروژه بودید حادثه ای اتفاق اتفاد که کارگری جان خود را از دست بدهد یا منجر به نقص عضو شود؟
علی: بله در سالهای 87 و88 یک راننده به علتِ خرابی کومپرس تریلیر زیر آن له شد. همچنین یک کارگر هم که در حین تمیز کردن سنگ شکن، به دلیل نبود شرایط ایمنی، دستگاه روشن و منجر به پودر شدن کارگر بیچاره شد.
س: تاثیرات طرح هدفمند کردن یارانه ها بر زندگی شما و کارگران چه بوده است؟
علی: به قیمت خانه خرابی ما تمام شد. هر چند ماه مقداری از دستمزدمان را کاهش دادند. در اکثر موارد پرداخت دستمزدمان از 3 ماه به 4 وحتی 6 ماه به تعویق می افتاد، به صورتی که تمامی کارگران به صاحب خانه، مغازه سر کوچه، همسایه، فامیل و ... بدهکار بودند و وقتی هم که مقداری از دستمزد پرداخت می شد همه آن بابت پرداخت بدهی ها خرج می شد و دوباره روز از روز و روزی از نو. تهدید به اخراج ها زیاد شده بود و کارگران دسته دسته اخراج می شدند. قراردادهای 6 ماهه تبدیل به قراردادهای 2 ماهه شد و ساعات کار از 8 ساعت به 10و12 ساعت افزایش یافت.
س: دلیل اخراج شما چه بود؟
علی: فشار کار زیاد شده بود به طوری که چند روز بیمار بودم و کمرم به علت سرما خوردن در حین ساعات نگهبانی درد می کرد به طوری که مجبور به استراحت در منزل شدم، زمانی که به سرکار باز گشتم، کارفرما گفت که داریم شرکت را تعطیل می کنیم و دیگر به نگهبان احتیاج نداریم.
بر گرفته از سایت کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری/ مصاحبه کننده/ مهرداد صبوری مرداد ماه 1391
***
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 95
21 مرداد ماه 1391 / 11 اوت 2012
اسماعیل ویسی
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 95
http://www.october-online.com/articles/1990--35-.html/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر